همبستگی جامعه کلیمیان ایران برای شرکت در روز جهانی قدس
تاکید سازمان ها و احزاب بر حضور پر شور در راهپیمایی روز جهانی قدس
سازمان ها و احزاب مختلف در اطلاعیه های جداگانه از ملت ایران دعوت کردند
با حضورپرشورخود در راهپیمایی روز جهانی قدس، ضمن ابراز انزجاراز
جنایتهای رژیم صهیونیستی از ملت مظلوم فلسطین حمایت کنند.
|
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی در سی و دومین سالگرد روز جهانی قدس،
دراطلاعیه ای از ملت هوشیار و بیدار ایران اسلامی خواست، روز جمعه با
حضور گسترده در راهپیمایی روز جهانی قدس، هم صدا و همدل با دیگر ملت های
مسلمان پرشورتر از هر سال و به تبعیت از رهنمودهای حضرت امام خمینی(ره) و
مقام معظم رهبری ، ضمن تجدید میثاق با آرمان قدس شریف و اعلام حمایت همه
جانبه از مقاومت اسلامی، عظمت، اقتدار و عزت ملت اسلامی را در مقابل نظام
سلطه و استکبار جهانی به اثبات برسانند. ارتش جمهوری اسلامی نیز در بیانیه ای ضمن میثاق دوباره با آرمان های فلسطین و اعلام همبستگی با فرزندان مقاومت اسلامی از ملت آگاه و مومن ایران اسلامی دعوت کرد تا یکبار دیگر با حضور یکپارچه خود در راهپیمایی روز جهانی قدس، تبعیت خود را از فرامین امام خمینی (ره ) و رهبر معظم انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای ، در برائت از صهیونیسم، آمریکا و متحدان آنها به نمایش گذارند. همچنین جامعه اسلامی کارگران، وزارت دادگستری، سازمان ثبت اسناد و املاک،انجمن جانبازان نخاعی ایرانیان، جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار، حزب اسلامی رفاه کارگران، جمعیت وفاداران انقلاب اسلامی و سازمان نظام پرستاری ایران در بیانیه هایی از عموم مردم برای شرکت در راهپیمایی روز قدس دعوت کرده اند. نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران نیز در بیانیه ای با گرامیداشت روز قدس از هم میهنان برای شرکت در راهپیمایی این روز دعوت کرده است. همچنین سپاه محمد رسول الله (ص) تهران بزرگ، ضمن گرامیداشت مناسبت بزرگ و جهانی روز قدس که در واقع «یوم الله» جهان اسلام است، آحاد ملت غیور، انقلابی و حزب الله را به حضوری پر شور و آگاهانه در راهپیمایی جهانی روز قدس دعوت و بر این حقیقت مسلم که سرنوشت رژیم جعلی و ضد انسانی صهیونیستی، چیزی جز اضمحلال و نابودی نیست، تاکید کرد. همچنین بسیج دانشجویی دانشگاه های سراسر کشور ، ، سازمان نظام پزشکی، انجمن اسلامی پزشکان ایران، جمعیت جوانان انقلاب اسلامی، سازمان اوقاف و امور خیریه، استانداری تهران ، جهاد دانشگاهی، دانشگاه آزاد اسلامی و سازمان ثبت احوال در بیانیه هایی از عموم مردم برای شرکت در راهپیمایی روز قدس دعوت کردند. ستاد نماز جمعه تهران نیز با انتشار اطلاعیه ای ضمن دعوت از مردم تهران برای شرکت در راهپمایی روز جهانی قدس و نماز جمعه، روز قدس را روز شرف امت اسلامی خواند و اعلام کرد: نماز جمعه این هفته به امامت آیت الله سید احمد خاتمی برگزار می شود و سخنران پیش از خطبه ها نیز محمود احمدی نژاد رئیس جمهور کشورمان خواهد بود. همچنین معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران از برپایی ایستگاه های فرهنگی در مسیرهای راهپیمایی روز جهانی قدس خبر داد. رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران نیز اعلام کرد: همه امکانات شهری برای خدمات رسانی به راهپیمایان روز قدس در تمام نقاط تهران آماده است. |
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی گفت: قدس قبله اول مسلمانان است و روز جمعه از قبله اول مسلمانان دفاع میکنیم.
نخست وزیر دولت منتخب فلسطین از همه ملت های عربی و اسلامی دعوت کرد تا روز جمعه برای دفاع از قدس و زنده نگه داشتن روزی که امام خمینی (ره) آن را روز جهانی قدس اعلام کردند، در راهپیماییها و تجمعات به طور گسترده شرکت کنند.
همبستگی جامعه کلیمیان ایران برای شرکت در روز جهانی قدس
ودداری خاتمی از همراهی با موسوی و کروبی در روز قدس
خاتمی که در حال اجرای مقدمات پروژه "بازگشت کم هزینه" است، به دیگر سران
فتنه گوشزد کرده که صدور این بیانیه پیامدهای نامطلوبی دارد.
|
در همین راستا حسین کروبی، پسر مهدی کروبی هم امروز با انتشار یک فایل
صوتی از یک جلسه قریبالوقوع میان میرحسین موسوی و پدرش در رابطه با روز
قدس خبر داده است.
اما اقدام رئیس بنیاد باران از آنجایی حائز اهمیت است که فعالان سیاسی مواضع اخیر وی را در راستای تلاش برای فرار از زیر "آوار مرگبار فتنه 88" ارزیابی کردهاند. رئیس بنیاد باران در این زمینه به دنبال ایجاد یک "مرز ساختگی" بین جریان فتنه و طیف اصلاحات است تا از این طریق بتواند جریان متبوع خود را زیر تابلوی "اصلاحطلبان معتقد به چارچوب نظام" جمع کند و با معرفی خود به عنوان "ناجی" اصلاحطلبان، نه تنها از حذف این جریان جلوگیری کند که زمینه حضور مجدد آن را در عرصه سیاسی کشور فراهم کند. اما ناظران سیاسی این سناریوی خاتمی را عملی نمی دانند زیرا وی همچنان از سوی افکار عمومی به عنوان یکی از اضلاع مثلث سران فتنه شناخته می شود و مواضع او و حزب متبوعش(مجمع روحانیون مبارز) در جریان اغتشاشات سال گذشته در فهرست اتهامات سنگین خاتمی به چشم می خورد؛ اتهاماتی که بسیاری از سیاسیون خواهان رسیدگی قضایی به آن هستند |
برای فتنهگران در روز قدس سالگرد میگیریم
عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی با بیان اینکه
در راهپیمایی روز قدس سال گذشته برخی افراد ماهیت ضد اسلامی و ضد ایرانی
خود را نشان دادند، تصریح کرد: فتنهگران در راهپیمایی روز قدس سال گذشته
قصد داشتند مسئله قدس را به حاشیه بکشانند و مسئله انتخابات را بزرگ جلوه
دهند.
وی تصریح کرد: مردم ایران با هوشیاری قضایای روز قدس را خنثی
کردند و امسال سالگرد آنها است که ما روز قدس سال جاری را برای آنها مجلس
ترحیم خواهیم گرفت و به آنها اعلام خواهیم کرد که شیطنتهای آنها راه به
جایی نخواهد برد.
حضور مردم در راهپیمایی روز قدس حاکی از پایبندی آنها به اصول نظام است
وی در بخش دیگری از گفتوگو با فارس در خصوص حضور
مردم در راهپیمایی روز قدس سال جاری گفت: حضور مردم در راهپیمایی روز قدس
حاکی از پایبندی مردم نسبت به اصول نظام جمهوری اسلامی است.
حجتالاسلام خرسند یادآور شد: ماهیت رژیم صهیونیستی برای همه مردم دنیا
روشن است و زمانی که مردم ایران شعار «مرگ بر اسرائیل» سر دادند که کشورهای
اروپایی بیشترین حمایت را از رژیم صهیونیستی میکردند، اما امروز افکار
عمومی جهان بیدار شده و نتیجه راهپیماییهای مردم ایران بوده که امروز شعار
«مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» در تمام جهان طنینانداز است.
شعار پیشنهادی حزب نامشروع سازمان مجاهدین برای روز قدس
ضمن انتقاد تند از شعار انحرافی سال گذشته در روز قدس که نشات گرفته از اعتراض موسوی به حمایت ایران از فلسطین بود، آمده است:متأسفانه دیده می شود که برخی در حرکتی انفعالی و واکنشی در برابر برخورد ابزاری دولت ها با مسئله فلسطین به خطا افتاده و سرنوشت ایران و غزه را نه در کنار هم در برابر یکدیگر می بینند و با سردادن شعارهایی که حاکی از دو قطبی های تصنعی و کاذب در جنبش سبز است، عملاً به توهم استبداد دامن می زنند. ما نسبت به تضادهای ساختگی و کاذبی همچون تضاد ایرانیت- اسلامیت، منافع ملی- همبستگی بین المللی با ملل مظلوم و تحت استبداد و اشغال و ستم، ناسیونالیسم ایرانی- انترناسیونالیسم انسانی و ... هشدار می دهیم. اینگونه دو قطبی سازی ها افزون بر اینکه در نظریه بی بنیاد است، در عمل نیز هزینه هایی ناموجه بر ملت ایران برای نیل به آرمان های بزرگ و تاریخی خود تحمیل کرده و آنها را از مسیر سازنده و درست خویش منحرف می کند و خواسته و یا خواسته زمینه سرکوب جنبش را فراهم می سازد.
مجمع جهانی صلح اسلامی با صدور بیانیهای ضمن دعوت همگان
برای شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس ، این روز را مجالی برای تجدید
التزام بشریت به نوع دوستی و صلح خواند. در
این بیانیه آمده است: حقوق انسانی، یعنی حقوق مبتنی بر ذات و جوهر انسان،
لازمه تکامل و تعالی اوست. بشردوستی و احساس تکلیف نسبت به همنوع و استیفای
این حقوق، شکوفه اخلاق در رفتار بشریت است؛ چرا که «بنی آدم اعضای یک
پیکرند که در آفرینش زیک گوهرند». سرزمین
فلسطین ، نماد و تجسم حقیقی مظلومیت حقوق واقعی انسان و قربانی شدن
پارهای از پیکره بشریت در قاموس تاریخ است. عدهای بانگ حمایت از حقوق بشر
سر میدهند اما از تضییع گسترده و فاحش حقوق بنیادین یک ملت در چنگال سلطه
طلبان به صورت آشکار نه تنها حمایت میکنند؛ بلکه از جنایت رژیم صهیونیستی
در قتل عام مردم بیگناه غزه و کشتار کاروانهای امداد رسانی پشتیبانی و
مانع از عملکرد دقیق سازمانهای بینالمللی میشوند. اکنون
بیش از نیم قرن از این تجربه تلخ در حیات بینالمللی میگذرد. اما روح
آزادیخواهی و عدالتطلبی در جهان نه تنها عرصه را برای جنگ خواهان تنگ
کرده، بلکه مسیر حمایت و پشتیبانی جامعه بشری از مظلومان و قربانیان تجاوز
را هموار کرده است. در ادامه این بیانیه
آمده است: ملت فلسطین، قربانی مستمر تجاوزگری و سیطره هژمون جهانی است و
جهان بیش از نیم قرن است که ضمن هشدار پیامدهای این فجایع بر صلح و امنیت
بشری، حمایت افکار عمومی از پایداری این ملت را در قالب «روز جهانی قدس»
پایهریزی و سازمان بخشیده است. البته
جهان معاصر شاهد فجیعترین اقدامات ضدبشری از سوی نظام سلطه (آمریکا، رژیم
صیهونیستی و ....) در نقاط مختلف است. در عراق، افغانستان، جنوب لبنان و
مناطق دیگر هنوز هم انسانهای بیگناه از حقوق اولیه خود برای حیات و دسترسی
به امکانات اولیه زندگی، محرومند؛ در نوار غزه مردم غیرنظامی حتی از
دسترسی به کاروانهای امدادی منع میشوند. اما مایه بسی تأسف است که برخی
دولتها به عمد و با پیگیری و تعقیب سیاستها و راهبردهای مختلف، از
دستاویز مقابله با تروریسم برای تضعیف حمایت از این قربانیان بهره
میگیرند. تلاش برای شکلگیری صلح
عادلانه و همبستگی بشری در همه نقاط جهان، ضروریترین اقدامی است که جامعه
بشری و بازیگران بینالمللی باید در دستور کار خود قرار دهند. نخست باید از
پشتیبانی اقدامات غیرانسانی و ترور غیرنظامیان در فلسطین و جاهای دیگر
بپرهیزند و سپس سازوکارهای بینالمللی را جهت صیانت از حقوق ملتهای تحت
ستم و سلطه خارجی مدیریت و راهبری کنند. مجمع
جهانی صلح اسلامی با جلب توجه جهانیان به تهدیدهای فزآینده فراروی صلح در
وضعیت معاصر و لزوم حمایت از مردم بیگناه فلسطین و مظلومیت بشریت در گستره
سیاستهای قدرتطلبی حاکم بر روابط بینالمللی کنونی، همبستگی همه
انسانها، ملتها و دولتها را به منظور جستجوی عدالت و خیر برای همه آحاد
بشر و رهایی از این همه ظلم را خواستار است. مجمع
جهانی صلح اسلامی، در این روند همه صلحجویان و آزادیخواهان، دولت ها و
ملتها را به تفاهم، احترام متقابل به ارزشها، ادیان و فرهنگها دعوت
میکند و ضمن دعوت همگان برای شرکت در راهپیمایی روز جهانی قدس اعتقاد راسخ
دارد که این روز مجالی برای تجدید التزام بشریت به نوع دوستی و صلح
عادلانه خواهد بود.
هاشمی:روزقدس امسال؛حساسترازهمیشه
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام حمایت ملت ایران از مردم فلسطین را در روز قدس امسال ، حساس تر از همیشه دانست.
آیت الله هاشمی رفسنجانی در مصاحبه اختصاصی با خبرنگار واحد مرکزی خبر ،
گفت : با ابتکار حضرت امام خمینی (ره) در تعیین روز قدس ، پشتوانه مردمی
بسیار خوبی برای ملت فلسطین ایجاد شده است.
وی افزود : ملت ایران
تاکنون بحمدالله همه ساله در راهپیمایی روز قدس به خوبی شرکت و از ملت
فلسطین اعلام حمایت کرده اند که به نظر می رسد امسال ، حساستر از همیشه
است.
هاشمی رفسنجانی گفت : اوضاع خاورمیانه و جهان را می بینید ،
مردم ما هم هوشیارند و می دانند ، اگر بخواهیم به مردم فلسطین خدمتی کنیم
اختصاص 2 ، 3 ساعت وقت ، زمان زیادی نیست.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد : ملت ایران مطمئن باشند با این کار خود قلب مردم فلسطین و شهدا را شاد می کنند.
محمد کرمی راد،نماینده مردم کرمانشاه در مجلس در گفتوگو با شبکه ایران گفت: نامگذاری روز جمعه آخر ماه رمضان به عنوان روز قدس از طرف امام راحل که فلسفه عمیق اسلامی داشت برای هوشیاری و بیداری ملت های مسلمان و اتحادشان علیه جرثومه فساد آمریکا و رژیم صهیونیستی بود.
وی با اشاره به اینکه کشورهای غربی و آمریکا علیرغم اینکه دم از حقوق بشر می زنند جنایات رژیم صهیونیستی را کاملا نادیده می گیرند تصریح کرد: حتی اگر سازمان ملل در زمینه جنایات رژیم صهیونیتی قطعنامه ای صادر کرده آمریکا و اروپا آن را وتو کردند.
به گفته عضو کمیسیون امنیت ملی روز قدس امسال ویژگی خاصی دارد و آن توجه بیشتر ملت های آزادیخواه به ویژه در رابطه با محاصره غزه وحمله رژیم صهیونیستی به کاروان های آزادی بود.
با هوشیاری مردم فتنه ها خاموش شد
رئیس فراکسیون انتفاضه فلسطین با اشاره به اینکه هر سال قبل ازروز قدس جنگ تبلیغاتی و روانی بسیاری راه اندازی می شود عنوان داشت: سال گذشته پر از فتنه بود و شعار انحرافی در جهت خلاف آرمان های امام راحل از سوی سران فتنه داده شد.
کرمی راد تصریح کرد: خوشبختانه امروز سران فتنه به واسطه برملا شدن دریافت کمک های مالی از دنیای غرب رسواتر شدند.
عضو کمیسیون امنیت ملی به خاموش شدن فتنه ها به واسطه هوشیاری مردم اشاره و عنوان داشت: امروز جنگ نرمی که آرام آرام راه افتاده بود با هوشیاری مردم راه به جایی نبرد.
وی با اشاره به اینکه امروز بسیج افکارعمومی دنیا علیه رژیم صهیونیستی راه افتاده تصریح کرد: مردم جهان به خوبی شرایط را درک کرده اند بنابراین امیدواریم راهپیمایی روز قدس امسال هر چه باشکوهتر برگزار شود.
یانات رهبر انقلاب در چهارمین کنفرانس حمایت از ملت فلسطین
بسم الله الرّحمن الرّحیم
به شما میهمانان گرامی، علماء و متفکران و سیاستمداران و مجاهدان که در چهارمین گردهمائی برای دفاع از فلسطین به جمهوری اسلامی ایران آمدهاید خوشامد میگویم.
در فاصلهی این اجلاس با اجلاس قبلی که در روزهای ۱۵ تا ۱۷ ربیعالاول سال ۱۴۲۷ هجری قمری در تهران تشکیل شد حوادث مهم و تعیینکنندهای اتفاق افتاده است که افق آینده را در قضیهی فلسطین روشنتر و وظائف ما را دربارهی این مسألهی همچنان اصلیِ دنیای اسلام آشکارتر میسازد.
از جملهی این حوادث مهم، شکست شگفتآور نظامی و سیاسی اسرائیل در برابر مقاومت اسلامی در جنگ ۳۳ روزهی لبنان در سال ۱۴۲۷ هجریقمری و ناکامی خفتآور رژیم صهیونیستی در جنگ ۲۲ روزهی جنایتکارانهاش با مردم و دولت قانونی فلسطین در غزه است.
اکنون رژیم غاصب که چند دهه با ارتش و تسلیحات خود و با پشتیبانی نظامی و سیاسی امریکا، چهرهئی مهیب و شکستناپذیر نشان میداد، دو بار از نیروهای مقاومت که با اتکاء به خدا و مردم، بیش از اتکاء به سلاح و تجهیزات میجنگیدند، شکستخورده و با وجود تمرینها و آمادهسازیهای نظامی و سازمانهای عریض و طویل اطلاعاتی و حمایت بیدریغ امریکا و بعضی دولتهای غربی و همدستی برخی منافقان جهان اسلام، انحلال، و شیب تند سقوط، و عدم کفایت خود در برابر موج نیرومند بیداری اسلامی را ظاهر ساخته است.
از سوئی دیگر جنایاتی که در حادثه تاریخی غزه از مجرمان صهیونیست سر زد؛ کشتار وسیع مردم غیرنظامی، ویران کردن خانههای بیدفاع، سوراخ کردن سینهی کودکان شیرخوار، بمباران دبستان و مسجد، بهکارگیری بمبهای فسفری و برخی سلاحهای ممنوع دیگر، بستن راه غذا و دارو و سوخت و دیگر نیازهای اولیهی مردم در مدتی نزدیک به دو سال، و بسی جنایات دیگر، ثابت کرد که غریزهی وحشیگری و جنایت در سران دولت جعلی صهیونیست، با دهههای آغازین فاجعهی فلسطین هیچ تفاوتی نیافته و همان سیاست و همان خویِ درندگی و بیرحمی که فاجعههای دیر یاسین و صبرا و شتیلا را پدید آورد، امروز هم بعینه بر ذهن و دل ظلمانی این طاغوتهای زمان حاکم است که البته امروز با بهرهگیری از پیشرفت فناوری، دائرهی جنایت بسی گستردهتر و فاجعهبارتر میباشد.
چه آنان که با توهم شکستناپذیری رژیم صهیونیست، شعار «واقعبینی» سر داده دست سازش و تسلیم در برابر غاصبان دراز کردند، و چه کسانی که به خیال باطل خود، نسل دوم و سوّم سیاستمداران صهیونیست را مبرّا از جنایات نسل اوّل دانسته، امید همزیستی سالم در کنار آنان را در دل پروراندند، اکنون باید به خطای خود پی برده باشند. اولاً: با موج بیداری امت مسلمان و بالیدن نهال مقاومت اسلامی، آن هیبت دروغین فرو ریخته و نشانههای ناتوانی و درماندگی در رژیم غاصب آشکار گشته است، و ثانیاً خوی تجاوزگری و بیشرمی از جنایت در گردانندگان آن رژیم همان است که در دهههای اوّل بود و هرگاه بتوانند یا گمان ببرند که میتوانند، از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.
اکنون ۶۰ سال از اشغال فلسطین میگذرد. در این مدت همهی ابزارهای قدرت مادی در خدمت غاصبان قرار گرفته است؛ از پول و سلاح و فناوری، تا تلاشهای سیاسی و دیپلماسی، و تا شبکهی عظیم امپراتوری خبری و اطلاعرسانی.
بهرغم این تلاش شیطانی گسترده و حیرتآور، غاصبان و حامیان آنان نه تنها نتوانستهاند مسألهی مشروعیت رژیم صهیونیستی را حل کنند، بلکه این مسأله با گذشت زمان بغرنجتر هم شده است.
عدم تحمل رسانههای غربی و صهیونیستی و دولتهای حامی صهیونیزم در برابرِ حتی طرح سؤال و تحقیق درباره هولوکاست که بهانهی غصب فلسطین بود، یکی از نشانههای این تزلزل و ابهام است. اکنون وضع رژیم صهیونیستی از همیشهی تاریخ سیاه خود در افکار عمومی جهان بدتر و پرسش از دلیل پیدایش آن جدّیتر است. اعتراض بیسابقه و خودجوش جهانی از شرق آسیا تا امریکای لاتین علیه آن رژیم و تظاهرات مردمی در ۱۲۰ کشور جهان و از جمله در اروپا و در انگلیس که خاستگاه اصلیِ این شجرهی خبیثه بود، و دفاع آنان از مقاومت اسلامی غزه و از مقاومت اسلامی لبنان در جنگ ۳۳ روزه، نشان میدهد که یک مقاومت جهانی علیه صهیونیزم پدید آمده که در ۶۰ سال گذشته هرگز تا این حد، جدی و حجیم نبوده است. میتوان گفت مقاومت اسلامی لبنان و فلسطین توانسته است وجدان جهانی را بیدار کند.
این درس بزرگی است، هم برای دشمنان امت اسلامی که خواستهاند با زور و سرکوب، دولتی و ملتی جعلی و فرمایشی بسازند و با مرور زمان، آن را به واقعیتی انکارناپذیر تبدیل کرده و چنین تحمیل ظالمانهئی را در جهان اسلام، عادیسازی کنند. و هم برای امت اسلامی و بویژه جوانان غیور و وجدانهای بیدار آن، تا بدانند که مجاهدت در راه بازگرداندن حق پایمالشده، هرگز ضایع نمیشود و وعدهی خداوند راست است که فرمود:
أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللَّهَ عَلى نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ. الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِیَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیراً وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزِیزٌ.
و قال تعالی: إِنَّ اللَّهَ لا یُخْلِفُ الْمِیعادَ، و قال عزوجل: وَ لَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ، و قال: وَعْدَ اللَّهِ لا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُونَ، و قال عز من قائل: فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ ذُو انتِقامٍ و کدام وعده از این وعده الهی صریحتر که فرمود: وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنِی لا یُشْرِکُونَ بِی شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُونَ.
مغالطهی بزرگی که در قضیهی فلسطین بر ذهن برخی از دستاندرکاران چنگ انداخته این است که کشوری بنام اسرائیل یک واقعیت شصت ساله است و باید با آن کنار آمد. من نمیدانم اینها چرا از واقعیتهای دیگری که در برابر چشم آنان است درس نمیگیرند؟ مگر کشورهای بالکان و قفقاز و آسیای جنوب غربی پس از هشتاد سال بیهویتی و تبدیل به بخشهائی از شوروی سابق، بار دیگر هویت اصلی خود را باز نیافتند؟
چرا فلسطین که پارهی تن جهان اسلام است نتواند بار دیگر هویت اسلامی و عربی خود را بازیابد؟ و چرا جوانان فلسطینی که در شمار باهوشترین و مقاومترین جوانان عربند نتوانند ارادهی خود را بر این واقعیتِ ظالمانه فائق گردانند؟
مغالطهی بزرگ دیگر آن است که گفته شود تنها راه نجات ملت فلسطین، مذاکره است! مذاکره با کی؟ با رژیم غاصب و زورگو و گمراهی که جز به زور، به هیچ اصل دیگری معتقد نیست؟ آنان که به این بازیچه و فریب خود را دلخوش کردند چه به دست آوردند؟ آنچه آنها به عنوان حکومت خودگردان از صهیونیستها گرفتند، با صرفنظر از ماهیت تحقیرآمیز و اهانتبار آن، اولاً با هزینهی سنگینِ اعتراف به مالکیت رژیم غاصب بر تقریباً سراسر فلسطین تمام شد، ثانیاً همان حکومت نیمبند و دروغین را هم با بهانههای واهی در مواردی زیر پای خود لگد کوب کردند؛ محاصرهی یاسر عرفات در ساختمان مدیریتش در رامالله و انواع تحقیر و تذلیل او حادثهای نیست که فراموش شود.
ثالثاً: چه در زمان عرفات و چه بویژه پس از او با مسئولان حکومت خودگردان مانند رؤسای کلانتریهای خود رفتار کردند که وظیفهشان تعقیب و دستگیری مجاهدان فلسطینی و محاصرهی اطلاعاتی و پلیسی آنهاست، و بدینصورت تخم کینه را در میانهی گروههای فلسطینی پاشیدند و آنها را به جان یکدیگر انداختند.
و رابعاً: همان اندازه دستاورد ضعیف هم فقط ببرکت جهاد مجاهدان و مقاومت غیور مردان و زنان تسلیمناپذیر بود. اگر انتقاضهها رخ نمیداد صهیونیستها با وجود تنازل پیدرپی رؤسای سنتی فلسطین در برابر آنها، همین اندازه را هم هرگز به آنان نمیدادند.
یا مذاکره با امریکا و انگلیس که بزرگترین گناه را در ایجاد و حمایت از این غدهی سرطانی مرتکب شدهاند، و خود پیش از آنکه میانجی باشند طرف دعوایند. دولت آمریکا هیچگاه حمایت بیقید و شرط خود از رژیم صهیونیست و حتی از جنایتهای آشکار آن از قبیل ماجرای اخیر غزه را متوقف نکرده است.
حتی رئیسجمهور جدید آمریکا هم که با شعار تغییر در سیاستهای دولت بوش بر سر کار آمده است، از تعهد بیقید و شرط به امنیت اسرائیل دم میزند، یعنی دفاع از تروریسم دولتی، دفاع از ظلم و زورگوئی، دفاع از قتل عام صدها مرد و زن و کودک فلسطینی در ۲۲ روز، این یعنی همان کژراههی دوران بوش و نه چیزی کمتر.
مذاکره با مجامع وابسته به سازمان ملل هم یک رویکرد عقیم دیگر است. سازمان ملل شاید در کمتر نمونهئی همچون مسألهی فلسطین، مورد آزمونِ افشاگر و رسواکننده قرار گرفته باشد.
شورای امنیت، یک روز اشغال فلسطین به وسیلهی گروههای تروریست جرّار را سریعاً به رسمیت شناخت و نقشی اساسی را در پیدایش و تداوم این ظلم تاریخی بازی کرد، و پس از آن چندین دهه همواره در برابر نسلکشیها، آوارهسازیها، جنایتهای جنگی و انواع جرائم گوناگون دیگر آن رژیم، سکوت رضایتآمیز کرد، و حتی هنگامی که مجمع عمومی رأی به نژادپرستبودن صهیونیسم داد، نه تنها با آن همراهی نکرد، که در عمل ۱۸۰ درجه با آن فاصله گرفت. کشورهای زورگوی عالم که برخوردار از عضویت دائم در شورای امنیتاند از این مجمع جهانی همچون ابزار استفاده میکنند.
نتیجه آنکه نه تنها این شورا به کار امنیت در جهان کمکی نمیکند بلکه هرجا که قرار است مفاهیمی همچون حقوقبشر یا دموکراسی و امثال آن، وسیلهی زیادهطلبی و سلطهی بیشتر آنان گردد،به کمک ایشان میشتابد و بر کارهای نامشروع آنان پوششی از فریب و دروغ میافکند.
نجات فلسطین با دریوزگی از سازمان ملل یا از قدرتهای مسلّط و به طریق اولی از رژیم غاصب به دست نمیآید، راه نجات فقط ایستادگی و مقاومت است، با توحید کلمهی فلسطینیان و کلمهی توحید که ذخیرهی بیپایان حرکت جهادی است.
ارکان این مقاومت،از سوئی گروههای مجاهد فلسطینی و آحاد مردم مؤمن و مقاوم فلسطین در داخل و خارج آن کشورند؛ و از سوئی دیگر، دولتها و ملتهای مسلمان در سراسر جهان، بویژه عالمان دینی و روشنفکران و نخبگان سیاسی و دانشگاهیان. اگر این دو رکن مستحکم در جای خود قرار گیرند، بیشک وجدانهای بیدار و دلها و اندیشههائی که افسون تبلیغات امپراتوری خبری استکبار و صهیونیزم، آنها را مسخ نکرده،در هر نقطهی عالَم به یاری ذیحق و مظلوم خواهند شتافت و دستگاه استکبار را در برابر طوفانی از اندیشه و احساس و عمل قرار خواهند داد.
نمونهی این حقیقت را در طول روزهای اخیر مقاومت پرشکوه غزه همه دیدیم. گریهی رئیس غربی یک سازمان خدماتی بینالمللی در برابر دوربین رسانهها، اظهارات همدردانه فعالان سازمانهای بشردوستانه، تظاهرات بزرگ و صمیمی مردم در قلب پایتختهای اروپائی و شهرهای امریکا، اقدام شجاعانهی رؤسای چنددولت در امریکای لاتین، همه و همه نشانهی آن است که دنیای غیرمسلمان نیز هنوز به دست نیروهای شرآفرین و فسادآفرین ـ که نام قرآنی آنها شیطان است ـ به طور کامل تسخیر نشده و هنوز میدان برای جولان حقیقت،باز است.
آری،مقاومت و صبر مجاهدان و مردم فلسطین و حمایت وکمک همهجانبه به آنان از سراسر کشورهای اسلامی خواهد توانست طلسم شیطانی غصب فلسطین را بشکند. انرژی عظیم امت اسلامی میتواند مشکلات جهان اسلام و از جمله، مشکل حاد و فوری فلسطین را حل کند.
اکنون خطاب من به شما برادران و خواهران مسلمان است در سراسر جهان و نیز به همهی وجدانهای بیدار از هر کشور و ملت. همت کنید و طلسم مصونیت جنایتکاران صهیونیست را بشکنید. سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب را که در فاجعهی غزه نقشآفرین بودند به پای میز محاکمه بکشانید و به مجازاتی که عدل و عقل حکم میکند برسانید. این اولین قدمی است که باید برداشته شود. سران سیاسی و نظامی رژیم غاصب باید محاکمه شوند. اگر جنایتکار مجازات شود، راه جنایت برای آنان که انگیزه و جنون آن را دارند ناهموار خواهد شد. آزاد گذاشتن عاملان جنایتهای بزرگ، خود عامل و مشوق جنایتهای دیگر است. اگر امت اسلامی پس از جنگ ۳۳ روزهی لبنان و آنفاجعهآفرینیهای دهشتناک، مجازات صهیونیستهای فاجعهآفرین را بجدّ مطالبه میکرد، اگر این مطالبهی بحق پس از به خاک و خون کشیدن کاروانهای عروسی در افغانستان و پس از جنایات بلکواتر در عراق و پس از رسوائیهای سربازان امریکائی در ابوغریب و غیر آن صورت میگرفت، امروز ما شاهد کربلای غزه نمیبودیم.
ما دولتها و ملتهای مسلمان در آن قضایا وظیفهئی را که قانون عقل و عدل بدان حکم میکرد انجام ندادیم و نتیجه آن چیزی است که امروز شاهد آنیم.
جای تأسف عمیق است که برخی از دولتها و سیاستمداران جهانی، از مقولات اخلاقی و قضاوت وجدانی بشری، سخت بیگانهاند. برای آنها قتلعامِ بیشاز ۱۳۵۰نفر و زخمی کردن حدود ۵۵۰۰ نفر مردم بیسلاح و بسیاری کودک در ظرف ۲۲ روز در غزه، هیچ حساسیتی برنمیانگیزد؛ قاتلان و مجرمان نه تنها مجازات نمیشوند، که پاداش هم میگیرند. امنیت رژیم سفاک یک امر قدسی که باید در هر حال از آن دفاع کرد به شمار میآید و طرف مظلوم، چه دولتی که با رأی قاطع مردم بر سر کار آمده و چه مردمی که آن دولت را بر سر کار آوردهاند،متهم و محکوم میشوند. این است حکم دیوان سیاستی که با اخلاق و وجدان و فضیلت، نسبتی ندارد و آبش با آن به یک جو نمیرود. این دولتها هنگامی که نفرت عمیق افکار عمومی را از خود مشاهده میکنند، بی آنکه علت آشکار آن را ببینند، به سراغ باز هم سیاستورزی میروند و این چرخهی معیوب همچنان ادامه مییابد.
برادران و خواهران عزیز در همهی جهان اسلام! از تجربهها درس بگیریم.
امت بزرگ ما امروز به برکت بیداری اسلامی، دارای قدرت عظیمی است. کلید حل مشکلات فراوان کشورهای اسلامی، در دست همت و یکپارچگی این مجموعهی شگرف است، و مسألهی فلسطین، فوریترین مسألهی جهان اسلام است.
گاهی شنیده میشود که کسانی میگویند: فلسطین یک مسألهی عربی است. این سخن به چه معنی است؟ اگر مقصود آن است که عرب، احساسات خویشاوندانهتری دارد و مایل است خدمت و مجاهدت بیشتری تقدیم کند،این چیز پسندیدهئی است و ما به آن تبریک میگوئیم. ولی اگر معنی این سخن آن است که سران برخی کشورهای عربی به ندای یا للمسلمین مردم فلسطین کمترین توجهی نکنند و در قضیهی مهمی مانند فاجعهی غزه با دشمن غاصب و ظالم همکاری کنند و بر سر دیگران که ندای وظیفه، آرامشان نمیگذارد فریاد بکشند که شما چرا به غزه کمک میکنید، در این صورت هیچ مسلمانی و هیچ عربی غیور و با وجدانی این سخن را نمیپذیرد و گویندهی آن را از سرزنش و تقبیح معاف نمیسازد. این همان منطق اخزم است که پدر خود را کتک میزد و اگر کسی دخالت میکرد بر سر او فریاد میکشید؛ پس از او هم پسرش آن پدر بزرگ را به باد مشت و کتک میگرفت و این در زبان عربی مَثَل شد که: انَّ بَنیَّ رمّلونی بالدّم شِنشِنةٌ اَعرِفُها من اَخزَم
کمک همه جانبه به مردم فلسطین و حمایت کامل از آنان واجب کفائی بر همهی مسلمانان است. دولتهائی که به جمهوری اسلامی ایران و برخی دیگر از کشورهای مسلمان بخاطر کمک به فلسطین خرده میگیرند، خود متحمل این کمک و حمایت شوند تا تکلیف اسلامی از دیگران ساقط شود،و اگر همت و توان و شجاعت آن را ندارند، بهتر است به جای خردهگیری و کارشکنی، قدرشناسِ اقدامات مسئولانه و شجاعانهی دیگران باشند.
حضار محترم! شما که در این گردهمائی حضور یافته اید، در مسئلهی فلسطین صاحبنظر و اندیشهورید. وظیفهی تاریخی امروز ما تکرار سخنان و تئوریهای ناتوانِ گذشته نیست، بلکه ارائهی راهکاری است که فلسطین را از زیر ستم رژیم صهیونیستی آزاد کند. پیشنهاد ما یک راهکار کاملاً منطبق بر مردمسالاری است که میتواند منطق مشترک همهی افکار جهانی باشد. آن پیشنهاد این است که همهی صاحبان حق در سرزمین فلسطین اعم از مسلمان و مسیحی و یهودی در یک همهپرسی، ساختار نظام خود را انتخاب کنند و همهی فلسطینی هائی که سالها مشقتآوارگی را تحمل کرده اند نیز در این همهپرسی شرکت کنند.
دنیای غرب باید بداند که نپذیرفتن این راه حل نشانهی پایبند نبودن به دموکراسی است که پیوسته از آن دم میزنند و این آزمون افشاگر دیگری بر علیه آنان خواهد شد.
آزمون قبلی آنان نیز در فلسطین بود که نتیجهی انتخابات کرانهی باختری و غزه را که روی کارآمدن دولت حماس بود نخواستند بپذیرند. کسانی که دموکراسی را تا جائی می پذیرند که نتائج آن مطلوب آنان باشد، جنگطلب و ماجراجویند و اگر از صلح دم میزنند جز دروغ و فریب نیست.
اکنون مسألهی بازسازی غزه یکی از فوریترین مسائل فلسطین است، دولت حماس که منتخب اکثریت قاطع فلسطینیان است و حماسهی مقاومتش در ناکام گذاشتن رژیم صهیونیستی، درخشانترین نقطه در تاریخ صد سالهی اخیر فلسطین است، باید مرکز همهی فعالیتهای مربوط به بازسازی قرار گیرد. شایسته است که برادران مصری راه کمکها را باز کنند و بگذارند که کشورها و ملتهای مسلمان به وظیفهی خود در این مهم عمل کنند.
در پایان یاد شهیدان جنگ ۲۲ روزه را که با خون خود غزهی فلسطین را به عزت اسلام و عرب مبدل کردند گرامی میدارم و برای آنان طلب مغفرت و رحمت میکنم. و نیز به همهی شهیدان فلسطین و لبنان و عراق و افغانستان و همهی شهیدان اسلام و به روح مطهّر امام راحل عظیم الشأن درود میفرستم.
از خداوند متعال عزت اسلام و مسلمین و نزدیکی هر چه بیشتر ملتهای مسلمان به یکدیگر و بیداری روزافزون دنیای اسلام را مسألت میکنم.
والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته
مهدى سعیدى
هنگامی که 31 سال پیش حضرت روح الله(ره) همزمان با شروع دور تازه ای از جنایات بی رحمانه رژیم اشغالگر صهیونیستی در لبنان با صدور پیامی، آخرین جمعه ماه رمضان را «روز قدس» نامید و از همه مسلمانان عالم خواست تا در این روز با برگزاری راهپیمایی سراسری انزجار خود را از رژیم صهیونیستی اعلام دارند، کمتر کسی باور می کرد که این روز به یکی از باشکوه ترین روزها در جهان اسلام مبدل گردد.
حضرت امام(ره) در این پیام که در 16 مردادماه 1358 مصادف با سیزدهم رمضان 1399 صادر گردید، فرموده بودند: «من از عموم مسلمانان جهان و دولت های اسلامی می خواهم که برای کوتاه کردن دست این غاصب و پشتیبانان آن به هم بپیوندند و جمیع مسلمانان جهان را دعوت می کنم آخرین جمعه ماه مبارک رمضان را که از ایام قدر است و می تواند تعیین کننده سرنوشت مردم فلسطین نیز باشد، به عنوان روز قدس انتخاب و طی مراسمی همبستگی بین المللی مسلمانان را در حمایت از حقوق قانونی مردم مسلمان اعلام نمایند.»
چند روز بعد (روز 25 مرداد) حضرت امام(ره) در جمع اقشار مختلف مردم در شهر قم به تشریح ویژگی های روز جهانی قدس پرداختند و در بخشی از سخنان خود فرمودند: «روز قدس، یک روز جهانی است. روزی نیست که فقط اختصاص به قدس داشته باشد. روز مقابله مستضعفین با مستکبرین است. روز مقابله ملت هایی است که در زیر فشار ظلم آمریکا و غیر آمریکا بودند، در مقابل ابرقدرت هاست. روزی است که باید مستضعفین مجهز بشوند در مقابل مستکبرین و دماغ مستکبرین را به خاک بمالند.»
از آن سال به بعد همه ساله ملت های مسلمان در سراسر جهان از جنوب آفریقا تا شمال اروپا و از مجمع الجزایر فیلیپین تا سواحل غربی قاره آمریکا در یک راهپیمایی سراسری و فراگیر، انزجار خود را از رژیم اشغالگر قدس اعلام می دارند. حرکتی که سال به سال بر عظمت و شکوه آن افزوده می شود.
فتنه 88 و روز جهانی قدساما مراسم روز جهانی قدس سال 88 در ایران اسلامی با حواشی همراه بود که آن را متفاوت از سال های پیش کرده بود. شکست خوردگان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در 22 خردادماه که حاضر به پذیرش رأی ملت نبودند، تلاش کردند تا با ایجاد بلوا و آشوب نظام را وادار به تسلیم شدن در برابر خواسته های غیرقانونی خود نمایند. اما آنگاه که مسئولان نظام اسلامی به یاری ملت غیور و انقلابی تسلیم زیاده خواهی و فتنه گری نشدند، وارد بازی خطرناکی شدند که حقیقت منافقانه این جریان را بیش از پیش آشکار ساخت.
برنامه فتنه گران آن بود که با سوء استفاده از مناسبت های ملی - مذهبی، فضای کشور را همچنان ناامن نگه داشته و با تداوم این وضعیت نگذارند که دولت دهم با تمام توان در تحقق برنامه های خود موفق باشد. در واقع ایجاد ناکارآمدی از طریق ناامن سازی، سناریوی طرح ریزی شده فتنه گران علیه نظام اسلامی بود. این وضعیت ناامن سازی زمینه افزایش فشارهای بین المللی و دخالت کشورهای بیگانه در مسائل کشور را فراهم می آورد و این درست خواسته جریانی بود که روزبه روز پشتوانه مردمی خود را از دست می داد.
هرچند اولین مرحله این سناریو به صورت محدود در نمازجمعه 26 تیرماه که به امامت آقای هاشمی رفسنجانی اقامه شد به نمایش درآمد و فتنه گران هوادارانی را به سوی دانشگاه تهران گسیل کردند که با کفش و به طور مختلط به امام جمعه وقت اقتدا کردند، اما اولین گام جدی فتنه گران در روز جهانی قدس کلید خورد. جریان فتنه گر از چندین روز مانده به آخرین جمعه ماه رمضان، تلاش کرد تا با تحریفی آشکار این روز را «روز ایران» و نه «روز قدس» بنامد و طرح مسئله فلسطین در این روز را موضوعی انحرافی معرفی کند!
احزاب و گروه های سیاسی حامی فتنه گران و سایت ها و وبلاگ های مخالفان و معاندین انقلاب اسلامی مدت های مدیدی برای تحت الشعاع قرار دادن ماهیت اصلی روز قدس تلاش کردند. صدور بیانیه و طراحی متعدد پوسترهای انحرافی برای روز قدس و قرار دادن آن در صفحات مجازی اینترنت جهت بهره برداری فتنه گران، از جمله این اقدامات بود. در این بین خبر حضور موسوی، کروبی و خاتمی نیز در صدر اخبار کودتاگران قرار داشت؛ کروبی گفته بود: «شما در روز قدس نیز بار دیگر قدرت مردم را خواهید دید و متوجه می شوید که مردم از چه فکر و اندیشه ای حمایت می کنند»!؟
با تدبیر مسئولان ستاد اقامه نمازجمعه، امام جمعه این مراسم آقای سیداحمد خاتمی معرفی گردید، چرا که هاشمی رفسنجانی امام جمعه تقریباً ثابت سال های گذشته روز قدس به خاطر افتضاحی که فتنه گران در آخرین نمازجمعه تیرماه تهران به راه انداختند ترجیح داد از اقامه نماز جمعه انصراف دهد.
در مقابل حرکت فتنه گران، هوشیاری و آگاهی ملت حزب الله برای مقابله با این حرکت فتنه گران، بیش از پیش افزایش یافت. روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با صدور بیانیه ای خطاب به ملت سربلند ایران اسلامی، نسبت به اقدام انحرافی فتنه گران در روز قدس هشدار داد. این اطلاعیه تصریح می کرد:
«دشمنان انقلاب و نظام و شکست خوردگان عرصه انتخابات اخیر در تلاش هستند برای انتقام از مردمی که با خلق حماسه 22 خرداد و حضور بی نظیر 85 درصدی خود، فصل نوینی در روند پیشرفت و تعالی کشور گشوده اند، با حرکات خاص و شعارهای انحرافی و استفاده از نماد های فریبنده رنگین و عمل کردن به نسخه رسانه های بیگانه و صهیونیستی در صفوف متحد مردم اخلال ایجاد کرده و شعارهای واحد و کوبنده ملت علیه اشغالگران سرزمین فلسطین را به شعارهای انحرافی و مورد رضایت آمریکایی ها و صهیونیست ها مبدل سازند.»
این اطلاعیه در ادامه با اشاره به آگاهی و بصیرت ایرانیان و آمادگی فرزندان دلیر و رشید مردم در دستگاه ها و نهادهای امنیتی و انتظامی، به ویژه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج، برای رویارویی قاطع با هرگونه حرکت انحرافی، ضد انقلابی و ضد مردمی تصریح کرد: «به اشخاص و جریان هایی که در صدد ریختن آب به آسیاب دشمن صهیونیستی هستند، هشدار می دهیم چنانچه قصد هرگونه اخلال و بی نظمی در راهپیمایی باشکوه روز قدس را داشته باشند با برخورد قاطع فرزندان شجاع و غیور ملت مواجه خواهند شد.»
حکیم فرزانه انقلاب اسلامی نیز در خطبه های نماز جمعه تهران (20/6/88) نسبت به ایجاد انحراف و تفرقه چنین هشدار دادند: «روز قدس، روز متعلق به مسئله قدس است و ضمناً مظهر وحدت ملت ایران است. مراقب باشید در روز قدس کسانی نخواهند از این اجتماعات برای ایجاد تفرقه استفاده کنند. از تفرقه باید ترسید. با تفرقه باید مقابله و معارضه کرد. تفرقه نباید به وجود بیاید.»
حماسه ملت در صبح روز آخرین جمعه ماه رمضان
از دقایق اولیه صبح روز جمعه 27 شهریورماه 1388 مصادف با آخرین جمعه ماه مبارک رمضان ملت همیشه در صحنه ایران بار دیگر به خیابان ها آمدند تا در بیعتی دوباره با آرمان های حضرت امام خمینی(ره) و ملت مظلوم فلسطین، روز قدس 88 را تبدیل به حماسه ای تاریخی کنند. فضای فتنه آلود ایجاد شده توسط کودتاگران مخملی، ملت انقلابی را بیش از پیش مصمم ساخت تا با اراده و عزمی جزم نسبت به گذشته در صحنه حضور یابند. این احساس مسئولیت موجب شد تا شاهد یکی از بی نظیرترین حضور ملت در روز قدس باشیم.
مرد متوهم فتنه سبز که گمان می کرد با حضور در این مراسم با حمایت پرشور هواداران مواجه خواهد شد، در چهارراه ولیعصر وقتی از اتومبیلش پیاده شد، به یکباره خود را در میان سیل خروشان ملتی دید که با خشم و نفرت تمام، شعار «مرگ بر منافق» سر داده بودند! به همین خاطر به سرعت سوار بر مرکب شده و فرار را بر قرار ترجیح داد. شیخ ساده لوح نیز بعد از دقایقی همراهی با چند ده هواداری که در ماه رمضان با بطری های آب وی را مشایعت کرده و شعار «نه غزه، نه لبنان» سر می دادند، مجبور به فرار از معرکه شد تا بیش از این در افتضاح ایجاد شده شریک نباشد.
رسانه های وابسته به فتنه گران که از حضور میلیونی ملت بهت زده شده و از حضور کم فتنه گران به خشم آمده بودند، بعد از پایان راهپیمایی میلیونی مردم در سراسر کشور بار دیگر به صحنه آمده و با دروغ پراکنی تلاش کردند تا حضور ملت را به نفع خود مصادره کنند. آنها قصد داشتند تا با بزرگنمایی، جمع قلیل و حاشیه ای روز قدس را به عنوان محور تجمعات مردمی ملت ایران معرفی کنند. حرکتی که با انتشار عکس های تعداد اندک فتنه گران در روز قدس ناکام ماند.
در تحلیل حوادث اتفاق افتاده در روز قدس سال 88 توجه به چند نکته می تواند مفید باشد:
1- روز قدس سال گذشته اولین مراسم بعد از انتخابات 22 خرداد بود که به طور همزمان در سراسر کشور برگزار می شد و در آن شاهد حضور همه جانبه مردم در راهپیمایی سراسری بودیم. کودتاگران مخملی مدعی بودند که در سراسر کشور نیز از حمایت حداکثری برخوردارند؛ اما هیچ گاه فرصتی برای سنجش این ادعا فراهم نشده بود. اما آنچه در روز جمعه تمامی ملت ایران شاهد آن بودند، رسوایی این جریان «نفاق و دروغ» بود. همه حاضرین در صحنه در شهرهای مختلف ایران زمین دیدند که جمعیت به هم پیوسته ملت ایران که بر شعارهای حضرت امام(ره) مبنی بر نابودی اشغالگران قدس تأکید داشتند، مجالی برای حضور اندک فتنه گران با شعارهای انحرافی خود باقی نگذاشتند. در واقع حماسه میلیونی ملت در روز قدس، رفراندومی سراسری برای تأیید صحت انتخابات 22 خرداد محسوب گردید.
2- در روز قدس دیگر مأموران انتظامی و امنیتی مقابل فتنه گران قرار نگرفتند. روز قدس اولین فرصت برای مقابله همه جانبه ملت در سراسر کشور با این جریان نفاق بود؛ صحنه ای که در یک سوی آن اغتشاشگران و فتنه گران قرار داشته و در سوی دیگر صفوف به همه پیوسته ملت! صحنه ای که خط نفاق؛ هیچ گاه جرأت حضور در آن را نیافت و با حضور همه جانبه ملت به محاق رفت.
3- تجمع چند ده نفره اغتشاشگران که جرأت حضور در صفوف ملت را نداشته و در شهر تهران در حواشی منطقه راهپیمایی گردهم آمده بودند نیز قابل توجه است. به گفته شاهدان، برخی از این فتنه گران که گویا فراموش کرده بودند در ماه رمضان قرار دارند، با بطری های آب به راهپیمایی آمده بودند و شعایر دینی را آشکارا زیر پا گذاشتند!
شعارهای مطرح شده توسط هواداران فتنه گران مدعی خط امام(ره) نیز پوچی این جریان را آشکار ساخت. شعار: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» و همچنین تأکید بر شعار «مرگ بر روسیه» و «مرگ بر چین» به جای شعار «مرگ بر آمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» از جمله این شعارهاست که ماهیت ضدانقلابی و نفاق گونه این جریان را برای ملت برملا کرد.
شعار «نه غزه، نه لبنان» چگونه شکل گرفت؟
مخملباف و سازگارا دو عنصر وابسته به «سیا»، در یک روز مانده به روز جهانی قدس در بیانیه مشترکی اعلام داشتند: نماد فردا: «رنگ سبز و در صورت امکان پارچه های بزرگ سبز، شعار فردا: «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران»!؟
این بیانیه با حمایت رسانه های صهیونیستی چون بی.بی.سی فارسی و صدای آمریکا به طور ویژه تبلیغ گردید و در دستور کار ایادی داخلی آنها که گوش به فرمان رسانه های بیگانه بودند قرار گرفت. این شعار به خوبی خطر و انحرافی را که پیش از این رهبر معظم انقلاب اسلامی به سران فتنه گوشزد کرده بود آشکار ساخت. معظم له در دیدار جمعی از نخبگان علمی کشور اشاره داشتند: «من روز اول این را پیغام دادم به همین حضراتی که صحنه گردان این قضایا هستند؛ آن ساعات اول من به آنها پیغام خصوصی دادم... گفتم این را شما دارید شروع می کنید، اما نمی توانید تا آخر کنترل کنید؛ می آیند دیگران سوءاستفاده می کنند. حالا دیدید آمدند سوءاستفاده کردند. مرگ بر اسرائیل را خط زدند! مرگ بر آمریکا را خط زدند!...»
روز قدس امسال، باشکوه تر از گذشته
ملت ایران در حالی به استقبال روز قدس امسال می رود که با هوشیاری و بصیرت تمام توانسته فتنه «عمیق» سال 88 را به سلامت پشت سر بگذارد. شکست سران استکبار جهانی در تهدید نرم، آنان را بر آن داشته تا با افزایش فشارهای بین المللی و از جمله تحریم اقتصادی، بار دیگر تهدیدات نیمه سخت علیه جمهوری اسلامی را در دستور کار خود قرار دهند.
از سویی دیگر حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی به «کشتی آزادی»، تداوم وضعیت بغرنج مردم در حال محاصره غزه، افزایش تهدیدات رژیم صهیونیستی علیه حزب الله لبنان، مسایلی است که باعث شده تا نگرانی و دغدغه های امت اسلامی افزایش یافته و با اراده و عزم بیشتری آماده حضور در مراسم باشکوه روز جهانی قدس باشند.
فتنه گران داخلی و حاشیه سازان از جمله کروبی نیز حضور خود در راهپیمایی روز قدس را حق مسلم خود دانسته و اعلام کرده است که امسال نیز چون سال گذشته در این مراسم شرکت خواهد کرد. البته توصیه وی به هواداران نیز شنیدنی است! وی از آنها خواسته تا افتضاح سال گذشته را تکرار نکرده و شعایر اسلامی را رعایت کنند و حداقل از روزه خواری در ملأ عام در این روز بپرهیزند!
حضور میلیونی ملت در نمازجمعه تاریخی روز قدس سال 1389 که به احتمال قوی به امامت رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی برگزار خواهد شد، بار دیگر دشمنان ملت فلسطین و در رأس آنها آمریکای جنایتکار و رژیم غاصب صهیونیستی و ایادی داخلی آن را ناکام خواهد گذاشت و نوید بخش تحقق این آیه شریفه خواهد بود که «ان موعدهم الصبح، الیس الصبح بقریب» «صبح عذاب و نابودی کفار و منافقین نزدیک است...»
جلسات مهدی کروبی با مشاوران خود برای اتخاذ دیدگاه ها و مواضع جدید وی برگزار و پیشنهاد هایی در این زمینه مطرح شده است.
گفته می شود در یکی از این جلسات کروبی خطاب به یکی از نویسندگان بیانیه های خود خواستار طراحی خبری به عنوان بمب در محافل رسانه ای -سیاسی شده و تصریح کرده است اگر این خبر خوب طراحی گردد موجب توجه عمومی به وی خواهد شد.وی در پاسخ به سوال نویسنده بیانیه های خود مبنی بر اینکه ابعاد این خبر چه می تواند باشد،پیشنهاد درج خبر اقامه نماز عید فطر توسط وی و با حضور جمعی از حامانش در یکی از مساجد تهران سخن به میان آورده است.
گفتنی است هرچند پیشنهاد مزبور تاکنون با بی اقبالی مشاوران کروبی مواجه شده و آن را بیشتر به طنز شبیه دانسته اند ولی اخبار تایید نشده دیگر حاکی از آن است که فتنه گران بی رغبت به هدایت مسجد ضرار دیگری نمی باشند.
کروبی که به تازگی متوجه شده که یکی از سران فتنه از امریکا و از برخی دول عربی منطقه پول گرفته، در ادامه انتقاداتش، او را به محافظهکاری و هزینه ندادن در ماجراهای سال گذشته متهم کرده است
به دنبال افشاگری آیتالله جنتی در مورد دریافت پول کلان از امریکا توسط سران فتنه، مهدی کروبی اخیراً در دیدار میرحسین موسوی اظهار داشته ما که نگرفتهایم و ما تنها سران فتنه نیستیم پس حتماً بقیه گرفتهاند. وی که به تازگی متوجه شده که یکی از سران فتنه از امریکا و از برخی دول عربی منطقه پول گرفته، در ادامه انتقاداتش، او را به محافظهکاری و هزینه ندادن در ماجراهای سال گذشته متهم کرده است. همچنین قرار شده کروبی در موضعگیریهای علنیاش تأکید کند که فرد مورد اشاره پولی نگرفته است تا بدینگونه زمینه انتشار اسناد این موضوع در فضای سیاسی بیش از پیش فراهم شود و بدینگونه این عنصر سیاسی رسوا گردد. در پی اظهارات کروبی، نزدیکان فرد مورد اشاره دست به دامان کروبی شدهاند تا وی را از این اقدام بازدارند.
قانون گریزی سران فتنه در برابر اصل بیست و هفت
بررسی ابعاد حقوقی و نقش سران فتنه در برخورد و سیرتکوینی اصل 27 و مسئله ی تجمعات و راهپیمایی ها نکته های قابل تاملی دارد که ما در این مقاله در صدد تبیین این نکات میباشیم. |
یکی از موضوعاتی که بعد از انتخابات دهم ریاست جمهوری از سوی سران فتنه به عنوان نقض قانون اساسی و انحراف جمهوری اسلامی از مسیر اصلی خود و بخصوص بعد از امام خمینی مطرح شد مسئله ی مجوز تجمع و راهپیمایی بود که در ظاهر و عنوان نقض اصل 27 قانون اساسی مکررا از سوی معترضین مطرح می گشت. بررسی ابعاد حقوقی و نقش سران فتنه در برخورد و سیرتکوینی اصل 27 و مسئله ی تجمعات و راهپیمایی ها نکته های قابل تاملی دارد که ما در این مقاله در صدد تبیین این نکات میباشیم. اصل 27 قانون اساسی اصلی است که در آن صریحا به آزادی تجمعات و راهپیمایی های بدون حمل سلاح اشاره شده است و سران فتنه بالاخص میرحسین موسوی و مهدی کروبی بارها به نقض این قانون استناد نمودند و مسئولین را نسبت به نقض این قانون متهم کردند در حالیکه بانگاه به سیر قانونگذاری پیرامون اصل 27 درمیابیم که معترضین به عدم اجرای اصل بیست هفت که حتی در بعضی از اظهارات خویش انجام راهپیمایی ها را منوط به اجازه ی وزارت کشور نمیدانستند فرای خوب یا بد بودن ،خود مهمترین نقش را در تصویب و نهادینه کردن قوانین ،عرف و رویه ی موجود جمهوری اسلامی پیرامون راهپیمایی ها و تجمعات داشته اند. در این زمینه اولین قانونی که در پیرامون عملیاتی کردن اصل 27 تصویب گردید "قانون فعالیت احزاب، جمعیتها و انجمنهای سیاسی و صنفی و انجمنهای اسلامی یا اقلیتهای دینی شناخته شده"(معروف به قانون احزاب) مصوب 7/6/1360 که توسط ریاست وقت مجلس حجت الاسلام والمسلین هاشمی رفسنجانی برای اجرا ابلاغ شده است که طبق ماده 6 - تبصره 2 این قانون" برگزاری راهپیماییها با اطلاع وزارت کشور بدون حمل سلاح در صورتی که به تشخیص کمیسیون ماده 10 مخل به مبانی اسلام نباشدو نیز تشکیل اجتماعات در میادین و پارکهای عمومی با کسب مجوز از وزارت کشور آزاد است." که البته قانون فوق با توجه به نظر شورای خبرگان قانون اساسی تدوین و تصویب اصل 27 تصویب شده در این باره نایب رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی اینگونه توضیح داده است:"به هر حال اجتماعات و راهپیمایی اگر در خیابان ها و معابر عمومی و میدانها باشد باید مقرراتی داشته باشد."صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جلد اول صفحه 710 "باید محدودیت هایی وجود داشته باشد(پیرامون بحث راه پیمایی ها)و ما نباید اینجا ترتب قید بگذاریم بلکه به طور کلی آنجاهایی که امنیت به خطر می افتد مسائل باید مجوزی داشته باشد و این را باید در آینده از وظایف دولت و حقوق دولت مشخص کنیم." صورت مشروح مذاکرات مجلس بررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران جلد اول صفحه 712 همانگونه که شهید بهشتی اشاره کردند مجوز برگزاری راهپیمایی می بایست با صلاحدید دولت صادر شود و این مهم بعد از شهادت ایشان با تصویب قانون معروف به احزاب در سال 1360 به تصویب مجلس رسید.اما نکته ی جالب اینجاست که در تاریخ 30 خرداد 1366 هیئت دولت برقانون موسوم به قانون احزاب مصوبه ای تصویب نمود و شرایط بسیار مضیقی برای برپایی راهپیمایی ها و تجمعات تعیین کرد و اختیارات زیادی را برای خویش یعنی دولت ترسیم نمود و در آن زمان رئیس هیئت دولت کسی نبود جز میرحسین موسوی خامنه در زیر به چند نمونه از موارد محدود کننده ی حق تجمع که توسط موسوی تصویب شد اشاره مینماییم : -در ماده 29 آیین نامه آمده است "احزاب گروهها موظفند هر گونه اجتماعی را که به عنوان فعالیت گروهی تشکیل میدهند از طریقفرمانداریهای مربوط با وزارت کشور به اطلاع کمیسیون ماده 10 برسانند." همانگونه که مشاهده میشود در این آیین نامه صرفا گروه ها و احزاب حق برپایی تجمعات را دارند و از افراد عادی و بدون حزب حق برگزاری راهپیمایی سلب شده است. از طرف دیگر در ماده 29 حیطه ی نظارت و ماده 10 برخلاف نظر موسسان قانون اساسی و بالاخص نظر شهید بهشتی به عنوان نایب رئیس و محور اصلی تنظیم قانون اساسی به حوزه ی شخصی و خصوصی تسری پیدا کرده است درحالیکه در نظر مجلس خبرگان قانون اساسی صرفا تجمعات در مجامع عمومی نیازمند مجوز بوده است اما در این مصوبه تمام احزاب و گروه ها موظفند هرگونه اجتماعی را که به عنوان فعالیت گروهی تشکیل میدهند به کمیسیون ماده 10 اطلاع دهند.این منش بارها توسط وزارت کشور دولت میرحسین موسوی اعمال گردید و بنابه سلیقه ی سیاسی خود مانع برگزاری جلسات و میتینگ های سیاسی در داخل ساختمان ها و سالن ها میشدند. -در ماده 30 آمده است "تقاضای برگزاری راهپیمایی و اجتماعات باید یک هفته قبل از انجام راهپیمایی کتباً و حضوراً توسط نماینده رسمی و معرفی شده گروه به وزارتکشور تسلیم شود." -ماده 32 مصوبه برپاکنندگان تجمعات را موظف به مشخص کردن موارد زیر مینماید ماده 3 آیین نامه شرط اخذنظر موافق شورای تامین استان توسط کمیسیون ماده 10را برپایی تجمع را به شروط قبلی افزود.همچنین ماده 5 محل های برگزاری تجمعات را نیز از قبل توسط شورای تامین استان دانست و گروه ها و احزاب موظف هستند در مکان های تعیین شده از سوی شورای تامین راهپیمایی نمایند و در مواد دیگر "کنترل شعارها، اعلامیهها، تراکتها و پلاکاردها" و "پیشگیری و اجتناب از توهین و هتک حرمت شخصیتهای حقیقی و حقوقی"را به عنوان وظایف احزاب برگزار کننده می افزاید. علاوه بر قوانین و مقررات مربوط به برپایی تجمعات یکی از مسائلی که همیشه از سوی سران فتنه در بیانیه ها و مصاحبه ها مورد حمله قرار میگرفته است برخورد نیروی انتظامی با راهپیمایی های غیرقانونی و بی مجوز است و با هوچی گری زحمات این نیروی خدوم را زیر سوال برده اند جالب توجه آنجاست که مهدی کروبی یکی از معترضین اصلی به وضعیت موجود خود به عنوان رئیس مجلس ،قانون نیروی انتظامی را تصویب و برای ابلاغ فرستاده است قانونی که در بند 3 ماده 4 از وضایف نیروی انتظامی تصریح مینماید :" تأمین امنیت برای برگزاری اجتماعات، تشکلها، راهپیماییها، و فعالیتهای قانونی و مجاز و ممانعت و جلوگیری از هر گونه تشکل و راهپیماییو اجتماع غیر مجاز و مقابله با اغتشاش، بینظمی و فعالیتهای غیر مجاز." همانگونه که مشاهده میشود قوانین انتخاباتی کشور کاملا توسط کسانی تدوین و تصویب شده است که روزی منتقدان و مخالفان خود را از طرق این قوانین حذف کرده میکردند و اکنون که خود گرفتار دام خود آمده اند و با عدم تمکین از قانون دست به هوچی گری زده اند و بهترین راه برای حل معضلاتی مانند این موارد بازگشت به قانون است همانگونه که رهبر معظم انقلاب در نماز جمعه ی تاریخی تهران فرمودند :" من از همه میخواهم بنا را بر برادرى بگذارید، بنا را بر تفاهم بگذارید، قانون را رعایت کنید . راه قانون باز است . راه محبت و صفا باز است، از این راه بروید. و امیدوارم خداى متعال توفیق بدهد که همه از این راه بروند" و شاید به کلام دیگر قانونی که خود وضع کرده اید را رعایت کنید ! |
تو رو خدا یک دقیقه بایستید!
رسانه های جریان فتنه با طرحهای مضحک در صدد زنده کردن جنازه جنبش سبز هستند!
یکی از نویسندگان رسانه های سبز در مطلب خود آورده است: «با توجه به کشته شدن تعدادی از هموطنانمان توسط دولت کودتا در روز قدس سال گذشته اینبار در سالگرد شهدای روز قدس سبز سال 1388 با حرکت نمادین یاد جان باختگان این روز را گرامی می داریم.»
اخیراً یکی از سایت های سبز در تخیلاتی جدید مدعی شده که در روز قدس سال گذشته تعدادی از هواداران فتنه سبز کشته شده اند!!! لذا از تمام طرفداران خود دعوت نموده تا در مراسم روز قدس با لباس مشکی و سبز و حضور یافته و یاد کشته شدگان تخیلی آن روز را گرامی بدارند.
این سایت همچنین در طرحی مضحک همانند طرحهای شبکه های ماهواره ای و هخا و ...که بیشتر باعث انبساط خاطر است از طرفداران خود خواسته است در صورتی که نمی توانند در مراسم روز قدس شرکت کنند در شب قبل از روز قدس الله اکبر بگویند و به یاد کشته شدگان روز قدس و در اظهار همدردی با خانواده های آنها در مقابل پنجره های خانه خود شمع روشن نمایند. در ادامه این سایت نوشته اگر هم نمی توانید این کار را انجام دهید در ساعت 9 شب هر جا که هستید به یاد جانباختگان روز قدس سال گذشته در هر حالتی که هستید حتی در ماشین در حال رانندگی و یا اینکه پیاده مشغول حرکت می باشند یک دقیقه ایستاده و به احترام آنان سکوت نمایید.
گفتنی است این رسانه ها پیش از این طرحهایی مانند بوق زدن در خیابانها،خاموش کردن چراغها ساعت 12 شب به بعد، زدن اتو و ماشین لباسشویی به برق در ساعات پر مصرف، راه رفتن پر سرعت در پیاده روها و... را ارائه کرده بودند!
از سوی سازمان نظام پزشکی کاشان از مسئول ستاد میرحسین در این شهر به صورت ویژه تقدیر بعمل آمد. |
|
انتخابات با شکوه دهمین دوره ریاست جمهوری ایران اسلامی بی شک یک پیروز داشت و آن هم ملت و رهبری بودند. زیرا هم مردم و هم رهبری به آنچه که وظیفه خود میدانستند و لازم بود عمل کردند. رهبری در درجه اول مردم را به حضور حداکثری در انتخابات دعوت کرد و از سویی دیگر به بازگویی ویژیگیهای رییس جمهور انقلابی پرداخت. مردم نیز مانند همیشه حضور آگاهانه خود را به نمایش گداشتند و بدون ادعا و چشمداشتی پرچم اتحاد ملی و اقتدار اسلامی را برافراشتند.
- حوادث پیش آمده بعد از انتخابات در تهران از چند جنبه هم فرصت بود و هم تهدید.
به هر حال سالهای سال بود که نظام تهدیدی به این اندازه را ندیده بود و از سویی دیگر تبلیغات وسیع میشد که در صورت بروز کوچکترین اعتراض مدنی نظام سریعاً از مواضع خود کوتاه میاید و یک قدم عقب مینشیند و این آغازیست جهت فتح سنگر به سنگر نظام. از سویی دیگر فرصتی برای گروههای فرصت طلب و آفتاب پرستهای سیاسی بود تا بتوانند بر موج اعترضات سوار شوند و از ورای اتخاذ مواضع همراه با فتنه، از آب گل آلود فتنه ماهیهای سیاسی بگیرند.
- بی شک خواص جامعه و کارگزاران سیاسی نقش مهمی در حرکت رو به جلو و حمایت از رهبری انقلاب دارند. در زمان زعامت امیرالمومنین(ع) شاهد بی تحرکی و فتنه گری خواص بر علیه امام(ع) بودیم و عدم پذیرش سخنان ایشان در جامعه منجر به این میشد که ایشان با بیانی صریح و عتاب آلود به مردم بگوید که "حرف معاویه در جامعه خود خریدار دارد و حرف من بی تاثیر شده است. آنها در باطل خود استوار و شما در حق خود سست و پراکنده. ایکاش 10 تا از شما را می دادم و یکی از آنها را میخریدم".
- بیان این سخنان حاکی از این است که خواص به علت آلودگی به مسائل مالی و یا بی بصیرتی سیاسی از نقش اصلی خود غافل مانده و خود به قطعهای از پازل دشمن تبدیل شدهاند. در این میان معدود خواص با بصیرت و آگاه نیز با وحود تلاش بسیار نتوانستند مسلمانان نا آگاه را متوجه اشتباه خود کنند.
- در هفتهای که گذشت، هفته نامه "پنجره" متعلق به گروه سیاسی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی و جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی در شماره اخیر خود به بهانه نقد عملکرد دولت، دست به دامن یکی از حامیان سیاسی جریان فتنه رفت. «محمدرضا خباز» نماینده گروه اقلیت مجلس از حامیان سرسخت مهدی کروبی نفر است. گرچه نشریه پنجره و رسانههای حامی شهرداری تهران به خوبی نقش تطهیر فتنهگران و نوچه های آن را بازی میکنند و در این میان تلاش میکنند تا با تمرکز حملات و انتقادات به دولت، نگاههای جامعه را از سوی دولت به خود و کاندیدای آینده سیاسیشان جلب توجه کنند.
- تخریب دولت توسط این رسانهها به امری عادی و روزمره تبدیل شده است. تا جایی که حتی دست به دامن حامیان کودتای شکست خورده میشوند. این رسانهها که تمام هم و غمشان در حوادث بعد از انتخابات رسیدگی به مرگ فرزند دکتر روح الامینی بود، عملاً باعث فراموشی شهدای بسیجی و مظلومی شد که بدون هیچ چشمداشتی از آقایان سیاسی برای دفاع از کیان نظام اسلامی به شهادت رسیدند تا فردا از سوی برخی مسوولان بیبصیرت متهم به خشونت طلبی و رفتارهای خارج از ضابطه شوند.
- به هر حال این نشریه در حالی به طور جدی به سراغ حامیان اصلی کودتاگران میرود که تا کنون نتوانسته از زبان حامیان جریان کودتا حرف یا موضعی برعلیه اربابان سیاسیشان بگیرد. متاسفانه امروزه تخریب و نقد غیرکارشناسی دولت به امری عادی و حتی پرستیژ سیاسی محسوب میشود تا از روای تخریب دولت بتوان به خیال خام، آینده سیاسی جریان خود را تامین کنند.
- موضع گیریهای این نشریه و دیگر رسانههای حامی شهردار تهران بی شباهت به عملکرد روزنامههای زنجیره ای دوران دوم خرداد نیست. جاییکه شاهدیم به رغم فرمایشات صریح رهبری، موضوعات درجه چندم به موضوعات اصلی تبدیل می شود و بالعکس.
- آیا دوستان هب ظاهر منتقد و در عمل مخرب ما از نقد اصولی و کارشناسی دولت اینگونه بازماندهاند که دست به دامن جریان فتنه میشوند؟ آیا امثال سیدرضا اکرمی و محمدرضا خباز که هنوز بر سر مواضع غیر اسلامی و ضد ملی کودتاگران حمایت میکنند؟ صلاحیت اظهار نظر در مورد دولت در زمینههای ولایتمداری و عدالتخواهی را دارند؟ چرا آقایان نمیخواهند یک بار برای همیشه به واکاوی موضع گیریهای خواص بیبصیرت در حوادث بعد از انتخابات بپردازند؟ چرا اراده جدی برای موضع گیری شفاف و جدی در قبال کودتاگران وجود ندارد؟ آیا بهتر نیست در مسائلی این چنینی به سراغ کسی رفت که خود از این اتهامات مبرا است و موضع گیریهایش فارغ از عقدههای سیاسی و جناحی و قدرت طلبی باشد؟ آیا درست است عقده گشاییهای شکست خوردگان از اراده ملت بر علیه رییس جمهور را انتقاد بنامیم؟
- آیا اگر هدف شما این است که با تمرکز بر روی عملکردهای جزیی دولت باعث انحراف افکار عمومی از فتنه گریهای خواص بی بصیرت و موضع گیریهای ذلت بار امثال... شوید، بهتر نیست لااقل نقدهایتان کارشناسانه و فارغ از حب و بغض باشد؟ آیا براستی هدف وسیله را توجیه می کند؟
- اما نکته جالب این ماجرا دلسوزی آقایان و ترس آنها از3 مساله مهم است:
1- پیدایش جریان اصولگرایی منحرف
2- اصولگرایی منهای روحانیت
3-اصولگرایی منهای قالیباف ولاریجانی
در دو مورد اول مشاهده میشود که متاسفانه دوستان رسانهای حامی شهردار به خوبی نقش پوشش خبری این جریان را بر عهده گرفتهاند. اصولگرایی منحرف چیزی نیست جز گسترش دایره اصولگرایی به نحوی که کارگزاران و برخی چپ سیاسی و شکست خوردگان از اراده ملت در آن جای بگیرند. اصولگرایی منهای روحانیت آقایان را نیز به اصولگرایی منهای ولایت تعبیر میکنیم که بر خلاف فرمایشات رهبر معظم انقلاب، تخریب دولت را در دستور کار قرار دادهاند و از هر مساله پیش پا افتادهای و به تعبیر رهبر انقلاب اسلامی« مسائل فرعی و در جه2» چنان غول خبری میسازند که تو گویی عنقریب قرار است احمدی نژاد سوار بر تانک به تصرف بیت رهبری بپردازد و از همین راه عملاً پروژه "رویارویی دولت مقابل رهبری" را کلید زدهاند.
اما در مورد مساله سوم بهتر است اصولگرایی را تعریف دوبارهای کنیم. بی شک اصولگرایی با حمایت از موسوی در انتخابات و فرستادن پیام تبریک ناسازگار است. اصولگرایی واقعی در انتخابات اخیر احمدی نژاد بود نه موسوی. آقایان نامبرده چه کمک و همتی در پیشبرد اهداف سیاسی جریان اصولگرای ملی- مردمی داشتهاند؟ در قبال موضعگیری حوادث بعد از انتخابات چه موضع جدی داشتهاند؟ ملاک اصولگرایی برای ملت ایران سخنان رهبر معظم انقلاب و نیز عملکرد افراد است نه ادعای یک سایت یا فعال سیاسی. با صدها ساعت مصاحبه و حمایت از نظام و رهبری نمیتوان در زمره اصولگرایی قرار گرفت. به عمل کار برآید به سخنرانی نیست.
- در پایان بار دیگر از دوستان رسانهای خواهشمند است ابتدا تکلیف خود را با حامیان کودتای شکست خورده اعلام کنند. بهتر است امثال اکرمی و خباز ابتدار نظر صریح و انتقاد جدی خود را نسبت به عوامل کودتا یعنی: موسوی- خاتمی و کروبی مشخص کنند و آنگاه در مقام نقد جریان ایرانی- اسلامی اصولگرایی ناب برآیند
|
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام درمراسم انس با قرآن گفت : دشمنان اسلام و انقلاب همانند صدر اسلام و زمانی که پیامبر اکرم (ص) با فشار مواجه بودند بغضشان را به قرآن نشان می دهند .
وی پس از آن به پرپایی جشن قرآن سوزی توسط دو کلیسا در آمریکا و ایتالیا به مناسبت سالگرد یازده سپتامبر اشاره کرد و این گونه اقدامات را نشانه دوری بشریت از خداوند دانست.!
آیت الله هاشمی رفسنجانی در بخش دیگری از سخنانش گفت : ما در آستانه لحظاتی هستیم که باز گروهی شبیه همین خوارجی که امروز در مقابل ما ایستاده اند فرق مبارک علی بن ابیطالب را شکافتند و قرآن ناطق را از امت اسلامی گرفتند .
با این حال منظور هاشمی رفسنجانی از خوارج امروز چندان مشخص نیست.
در جریان انتخابات سال گذشته بسیاری از هدایت کنندگان حوادث خیابانی و اغتشاشات از حمایتهای گسترده بیگانگان برخوردار بودند و در حال حاضرنیز سران این جریان زیر سایه دشمنان شماره یک جمهوری اسلامی همچون اسرائیل و آمریکا فعالیت می کنند.
حوادث پس انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته با اتفاقات مهمی همراه بود، عدم دعوت هاشمی رفسنجانی برای امامت نماز جمعه تهران از جمله اتفاقاتی بود که، پس از آن رخداد که خطبههای هاشمی در نمازجمعه 26 تیر 1388 که به صورت مختلط و همراه با سوت و کف برگزار شد انتقادهای زیادی را برای وی به همراه داشت.
از دیگر موارد اتفاق افتاده خروج مهدی هاشمی از کشور به لندن بود که به بهانه رسیدگی به شعب دانشگاه آزاد در انگلیس و همچنین ادامه تحصیل عنوان شد، ولی در حالی که بسیاری از نمایندگان مجلس و مسئولان کشور خواستار بازگشت مهدی هاشمی به کشور برای پاسخگویی در مورد اتهامات وارده شده بودند، وی همچنان در خارج از کشور به سر می برد.
این اقدامات وی در حالیست که حسن لاهوتی به دلیل حضور در جریان فتنه دارای پرونده قضایی مطرح رسیدگی می باشد. |
به گزارش نهضت سبز نبوی بنی صدر رئیس جمهور مخلوع و فراری موسوی را به خروج اطلاعاتش از ایران و در اختیار قرار دادن آن به منابع خارجی تشویق نمود و در توجیه این عمل گفت که برای تضمین جان و امنیتش اگر اطلاعاتی دارد مانند عملی که من انجام دادم آنرا به خارج از کشور منتقل نماید وی اظهار داشت :
این کار تضمینی برای حیات او میشود.**. با این حال ازدید من -چون خودم عمل کردم- به جای تهدید کردن که خواهم کرد وخواهم گفت در جا آن اطلاعات را باید بیرون بدهد. این یک تضمینی میشود برای حیات او. وی در پیامش به موسوی اضافه کرد . اگر میخواهی از خطر برهی در اولین فرصت همه اطلاعات را که داری اگر میتوانی در داخل علنی کن واگر نمیتوانی به خارج منتقل کند. وی در زمان ریاست جمهوری خود که یکی از جاسوسهای برجسته سازمان جاسوسی فرانسه و سیا محسوب می شد گفت: امیدی میشود داشت که ایران کشوری بشود که با راز و اسرار اداره نشود؟**!!!!!
وی در ادامه برای توجیه عمل مجرمانه خود گفت: یکی از از جرمهای که درمجلس اول بر من شمردند و رای به عزل رییس جمهوری دادند این بود که میگفتند ایشان دائما افشا میکردند. وی توجیه خود را از افشای اسرار مهم اینطور بیان می کرد "کارنامه روزنامه منتشر میکردم که هیچ جای دنیا این کار نیم شود(که البته نباید هم منتشر شود زیرا وی فراتر از اختیارات ریاست جمهوریش عمل می کرد "و ناگفته نماند که نسخه ای از این کارنامه روزانه!! مستقیم به دفتر منافقین ارسال می شد .
نمایشگاه نفاق سبز در مسیر راهپیمایی قدس
اسنادی از جریان فتنه به دست آمده که در آن تصریح کردهاند از بحرانهایی که کل سیستم سیاسی را تهدید میکند بهرهبرداری کنند و گفتهاند که نباید بگذاریم رقیب از بحران گذر کند و خود را تثبت کند.
وزیر اطلاعات بهتازگی از هزینه 17 میلیارد دلاری فتنهگران برای براندازی و همچنین سرمایهگذاری آنها روی مدارس خبر داده بود. با این حال، وی در گفتوگویی که روزنامه ایران امروز آن را منتشر کرده است، به تشریح ابعاد جدیدی از سرمایهگذاریهای امریکا برای براندازی نظام سیاسی ایران را بیان کرد.
به گزارش رجانیوز،حجتالاسلام والمسلمین حید مصلحی گفت:فقط بخشی از سرمایهگذاریهای امریکا در جنگ نرم علیه ایران و براندازی نرم طی سالهای 1991 تا 2010 بالغ بر 17 میلیارد و 700 میلیون دلار است. عمده این ارقام را خود آنها اعلام کردهاند. فقط قسمتی از رقم یاد شده در کیسهای اطلاعاتی به دست آمده است.
- مبالغی را که تحت عنوان جایزه به افراد مختلف دادهاند، در رقم یادشده لحاظ نکردهایم.
- میلیاردها دلاری که سرویسهای اطلاعاتی آنها در اقدامات پنهان هزینه میکنند، نیاوردهایم.
- کمکهایی را که به گروهکهای تروریستی کردهاند، نگفتهایم.
- میلیاردها دلار در مؤسسات مختلف مطالعاتی هزینه میکنند و بخش عظیمی از مطالعات و بررسیهای آنها را که مربوط به ایران میباشد، نگفتهایم. صدها مؤسسه و مرکز مطالعاتی در امریکا فعالیت دارند که البته همه آنها ایران را موضوع بررسیهای خود نمیدانند اما از آنجا که کمیته خطر امریکا و اسناد امنیت ملی سالهای اخیر امریکا، ایران را اولویت اول و خطر نخست اعلام داشتهاند، میتوان فهمید که سهم ایران در آن مراکز چه اندازه است.
مراکز گوناگونی تحت پوشش شناخت ایران مشغول مطالعهاند که در واقع ادامه همان سنت کلاسیک شرقشناسی و با همان اهداف استعماری است. هزینههای این مراکز و دست کم آن بخشهایی که به ایران اختصاص میدهند، محاسبه دیگری میطلبد. هدف اساسی آنها این است که همبستگی جامعه را دچار خدشه کنند. جامعه ما را از درون با فروپاشی اجتماعی مواجه سازند، باورهای مردم را تخریب کنند، جدایی دین از سیاست را تئوریزه کنند. شبههسازی و شبههپراکنی کنند. جوانان و اعتقادات آنها را مورد هدف قرار دهند، جمهوری اسلامی را ناموفق جلوه دهند. فرقههای رنگارنگ طراحی و در اجتماع اشاعه دهند. با مهدویت و شهادتطلبی مبارزه کنند. راههای دستیابی ما به علوم پیشرفته را سد کنند. مردم را ناامید سازند.
در اینجا اندکی بیشتر شرح میدهم: چند سفارتخانه اروپایی در تهران، یکی دو حزب اروپایی، پارلمان یک کشور اروپایی، وزارت خارجه چند کشور غربی، چند شرکت اقتصادی و نفتی غربی، دفاتر امور ایرانیان وابسته به امریکا در چند کشور و دهها بنیاد و مؤسسه غربی کانال تأمین و یا انتقال بخشی از وجوه و کمکها بوده است.
برخی از محورهایی که موضوع مبالغی از هزینهها بوده عبارتند از:
- برگزاری کارگاههای آموزشی برای تعلیم آخرین روشهای براندازی و جنگ نرم که محل برگزاری آنها در داخل و خارج بوده است. مثلاً آموزش تجربیات جنبشهای غیرخشونتآمیز کشورهای اروپای شرقی به ایرانیان یکی از محورهای آموزش بود.
- ترویج تفکر سکولاریسم (جدایی دین از سیاست) با حمایتهای همه جانبه از تشکلها، افراد، مراکز و رسانههای مروج سکولاریسم.
- ترویج تفکر انحرافی فمینیسم با حمایتهای بیدریغ از تشکلهای فمینیست
- تأمین هزینه دورههای توانمندسازی و توجیه دهها تشکل که با موضوعاتی مانند تغییرات جامعه ایران و نقش تشکلهای مردم نهاد، مشکلات اجتماعی ایران و یک انقلاب بدون حقوق زنان سازماندهی شد.
- آموزش خبرنگاران افتخاری ایرانی توسط بنگاه خبرپراکنی انگلیس در ترکیه
- تأمین هزینههای نشریات الکترونیکی دو زبانه مروج دموکراسیسازی از نوع امریکایی
- حمایت از چاپ و نشر گسترده محصولات مختلف فرهنگی، سیاسی ، تاریخی و ... علیه مبانی نظام و هویت ملت
- تأمین هزینه پروژههای مربوط به آموزش برخی خبرنگاران، تورهای تحقیقاتی، اصلاحات در قوانین، حقوق زنان و کودکان
- تأمین هزینههای تشکلهای مروج پیشبرد دموکراسی امریکایی در ایران
- تأمین هزینه پروژههایی که به نام ارتقای جامعه مدنی و آزادی مطبوعات فعالیت داشتند
- حمایت از سازمانهای غیردولتی، خبرنگاران و کسانی که مروج حقوق بشر غربی میباشند
- تأمین هزینههای نفوذ در ایران، آموزش الکترونیکی و مقابله با تمهیدات نظام در فضای مجازی
- حمایت از جریانهای سرنگونی طلب و کارگزاران و عوامل جنگ نرم
- حمایت از فعال شدن رسانههای مجازی و حقیقی علیه نظام
- تأمین هزینه پروژههای فعالیت سایبری علیه نظام
- حمایت از شماری از اعضای تشکلی معروف در حوزه دانشجویی به نام ادوار...
- تأمین هزینههای دفاتر امور ایرانیان دولت امریکا در باکو، فرانکفورت، لندن، استانبول، دبی و ... که وظیفه ارتباطگیری با ایرانیان، آموزش، تبادل تجربه و اطلاعات و فعالسازی افراد علیه نظام را به عهده دارند
- تأمین هزینههای آموزش نظامی به برخی ایرانیان در یکی از دانشگاههای امریکایی در یک کشور آسیای میانه از 2006 به بعد
- پرداخت به برخی افراد به دلیل انتشار داستانهای دروغین و یا غلوآمیز و نشر اکاذیب علیه نظام مثلاً در مورد قتلهای زنجیرهای (یکی از این افراد هماکنون بازداشت میباشد)
- حمایت از تشکلهایی که به دنبال تشنجآفرینی، تفرقهافکنی و ناراضیسازی اقشار و طبقات مختلف هستند
- پرداخت به یک نماینده فراری مجلس (از سال 84 تا 86)
- تأمین هزینه تبلیغات وسیع رسانهای علیه نظام در مورد قتل یک زن جوان که خودشان در آشوبهای سال گذشته او را به قتل رساندند
- تأمین هزینههای شبکهسازیهای اجتماعی که توسط شبکههای ماهوارهای، دفاتر رسانههای معروف غربی و یا از طریق فضای مجازی صورت میگرفت
- و...
آیا اعمال تحریمها علیه ایران با اقدامات فتنهگران مرتبط بود؟
بله تحریمها به جریان فتنه مربوط میشود.
پاسخ من دو بخش دارد:
یکی گفتههای رؤسای جمهور و سایر مسئولان امریکایی است و یکی هم اسناد مربوط به جریان فتنه و اظهارات پنهان آنها در سخنان بوش، رایس، اوباما، هیلاریکلینتون، مککین و ... بارها تصریحاتی به این مقوله دیده میشود. آنها جدیداً مدتی است از تحریمهای هوشمند سخن گفتهاند یعنی آرزوی آنها فلج کردن نظام و تغییر نظام است. بدینمعنا که مایلند تحریمها نارضایتی مردم علیه نظام را سبب شده و از سوی دیگر با حمایت از جریان فتنه نظام از درون دچار تغییر شود. البته ریاکارانه ترجیعبندی را تکرار میکنند که نمیخواهند به مردم آسیب برسد. ولی ما میدانیم که هدف آنها تضعیف روح ضد امریکایی ملت قهرمان است، حتی به همین گزاره دروغ هم پایبند نیستند چون تحریمها زندگی روزمره مردم یا آرمانها و اهداف بلند مدت مثل ممانعت از رشد فناوری و تولید علم دانشمندان کشور را هدف قرار داده و معلوم است ملت هدف است. اساساً ملت از نظام جدا نیست. دو نکته در شماری از اسناد دولتی و اسناد اتاق فکرهای امریکایی و مؤسسات دیگر مکرر در مکرر (در بیشتر آنها) آمده یکی ادامه حمایت از جریان فتنه و یکی تحریم. البته راهکارهای دیگری هم گفتهاند مانند لزوم ایراد فشارهای حقوق بشری، دیپلماسی سیاه، دیپلماسی عمومی به همراه ترفند نیرنگآمیز مذاکره و امثال آن، لیکن تحریم و همزمان حمایت از جریان فتنه توصیه مشترک آنهاست. همزمانی صدور قطعنامه چهارم با سالروز اقدامات ضد انقلابی جریان فتنه، خود گویاست. برای مثال مک کین در گردهمایی بنیاد ملی دموکراسی ضمن حمایت از تصمیم این بنیاد برای اعطای جایزه سالانه به جریان فتنه سؤالی به این قرار طرح کرد که هدف از اعمال تحریمها بر ایران چیست؟ گفت: ما باید از جریان فتنه حمایت کنیم تا بتوانند در ایران تغییر ایجاد کنند و متحدان خود در کشورهای مختلف را نیز تجهیز کنیم تا حقانیت رژیم ایران را به چالش بکشند.
اما بخش دوم پاسخ. ببینید اسنادی از اینها به دست آمده که در آن تصریح کردهاند از بحرانهایی که کل سیستم سیاسی را تهدید میکند بهرهبرداری کنند و گفتهاند که نباید بگذاریم رقیب از بحران گذر کند و خود را تثبت کند. این اسناد نشان میهد که هم به استفاده از امکانات خارجی معتقدند و هم به هدایت اعتراضهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قومی و... این گزارهها یعنی ماکیاولیسم. یعنی هر اتفاقی رخ دهد باید استقبال کرد، مهم این است که به هدف برسند راه و روش آن هم اهمیتی ندارد.
یک نفر در دوره دولت نهم مستقیماً به سفرای خارجی گفتند هر چه زودتر قطعنامه تحریم را صادر کنید که همان زمان آقای رئیسجمهور این خیانت را به اطلاع مردم رساندند.
در حالی که آن بخش از جریان فتنه که ادعای طرفداری از امام(ره) داشتند اکنون کاملاً از فکر و گفتمان امام(ره) عدول کرده و اصول و آرمانها و میراث ایشان را زیر پا نهادهاند. بنابراین توصیه به تحریم و یا استقبال از تحریم درمیان عموم اینها مباح بلکه ضروری تلقی میشود. گرچه ظاهراً چیز دیگری بگویند.
حزب مشارکت سند تأملات راهبردی خود را در کنگره 1387 تصویب نمود. نسخه اصلی آن توسط ع. ت تدوین شد اما چون بسیار ضدانقلابی و افتضاح بود گروهی آن را ویراش و به کنگره حزب ارائه دادند. با اینکه خواستند تلطیف کنند و عبارات را سربسته و دو پهلو بنویسند لیکن همین متن ویرایش شده هم حکایت از نیات سوء اینها دارد.
در مبحث «الزام گام اول»، بند 4 در ص 8 چنین تصویر کردهاند: [باید از بحرانهایی که کل سیستم سیاسی را تهدید میکند استفاده کرد.]
در بند 3 همین مبحث تصریح کردهاند که: [باید از فشارهای تودهای بهره برد.]
این گزارهها گرا دادن و پالس فرستادن رسمی ومکتوب است. آیا معنایی غیر از این دارد که آقای بوش آقای اوباما ما منتظریم تا شما بحرانی درست کنید و از آن بهره ببریم؟
در سند دیگر که از یک آقازاده به دست آمد و معلوم شد حاصل کار جمعی مشاوران یک کاندیدا بوده فرازهای عجیبی آوردهاند که شبیه همان نگاه حزب مشارکت است.
در ص 17 این سند عنوانی نوشتهاند که عبارت است از: «در این چارچوب چه باید کرد و چه نباید کرد.»
در بند 13 همین مبحث آوردهاند: نباید از امکانات و مقدورات انسانی و غیرانسانی خارج از کشور غافل شد. در بند 17 چنین نوشتهاند: نباید از هدایت اعتراضهای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قومی و... غافل شد.
چرا به این نقطه رسیدهاند؟ چه اتفاقی در تفکر اینها روی داده که حاضرند دست به هر کاری بزنند. باز به اسناد مراجعه میکنیم.
در ص 4 سند تأملات حزب یاد شده میگویند: باید میان انقلاب ایران (دقت فرمایید نمیگویند انقلاب اسلامی) و پیامدهای پس از آن فرق گذاشت. ما از جلسات پنهان و سخنان و افکار آنها مطلعیم و میدانیم منظورشان چیست. پیامدهای پس از انقلاب یعنی تأسیس جمهوری اسلامی، تصویب قانون اساسی حاوی ولایت مطلقه فقیه یعنی اجرای احکام شریعت یعنی حاکمیت دینی.
این همان حرف ضدانقلاب است که میگویند امام(ره) آمد و انقلاب را به نفع خود مصادره کرد و حاکمیت اسلام را تأسیس کرد. این تعبیر با رجوع به بند ت-6 در ص 21 سند کاملاً روشن میشود که با اجرای احکام شریعت مخالفت کردهاند و در بند ت-9 در ص 22 سخن از سکولاریسم گفتهاند، با تعبیر ضرورت «استقلال نهادهای دینی از نهاد قدرت».
در سند به دست آمده از آن آقازاده در مبحث تاکتیکها در ذیل عنوان استراتژیهای معین در ص11 آوردهاند که: «باید از گذر رقیب از شرایط گذار بحرانی و تثبیت خود ممانعت به عمل آوریم».
آیا این عبارت عین خواستهها و سیاستهای امریکا نیست. آیا اعلام آمادگی صریح برای استقبال از فشاهای امریکا به نظام نیست.
در همان سند درباره تغییر چنین نوشتهاند: «فردایی که در آن باید انتظار تغییر در کارکردهای حفظ، تداوم و بقای نظام را داشت.»
«فردایی که باید در آن انتظار تغییر ژرف و گسترده در فراماسیون سیاسی جامعه را داشت.»
دقت فرمایید چنین گزارههایی را در کنار بیانیههای اخیر چند تن از آقایان بویژه مفاد منشور این جریان یا بیانیه 18 موسوی بگذارید کاملاً روشن است که چگونه میاندیشند.
کسانی که به تغییر اساسی نظام ولایی میاندیشند و حکومت لیبرالی با دموکراسی غربی را جایگزین آن میخواهند و اعلام وفاداری به امریکا میکنند آیا میتوانند مدعی شوند که از تحریمها خوشحال نیستند؟ آیا میتوانند مدعی شوند که امریکاییها به خاطر حمایت از آنها نیست که تحریمها را تشدید کردهاند؟
در کتابی که یکی از مشاوران عالی اینها در سال 1383 نوشت به نام دهه سوم، تدبیرها در ص 112 میگوید: «تنها راه مبارزه با نظام نرمافزاری و درون پرورده» است آیا این جمله به معنا و با هدف اعلام آمادگی به غرب برای براندازی و فروپاشی از درون نیست.
اتفاقاً در بیانیه 13، آقای موسوی به این جمله بسنده شده: «از ملتها میخواهیم به تحریمها نپیوندند.» یعنی حتی حاضر نشد به صورت زبانی هم امریکا را از صدور قطعنامه تحریم نهی و یا این سیاست را محکوم کند. شایان ذکر است ایشان در این بیانیه ابتدا از حمایتهای خارجی تشکر کرده لیکن اظهار میدارد که از ملتهایی که از ما حمایت کردند تشکر میکنیم. فیالواقع تشکری بود از دولتهای غربی. خارجنشینان عضو و یا طرفدار جریان فتنه نیز از تحریمهای امریکا حمایت کردهاند لیکن با تأکید بر تاکتیک عوام فریب یاد شده یعنی تحریم کنید اما نمیخواهیم به مردم فشار وارد شود. تحقیق بیشتر در این مورد را نیز به شما واگذار میکنم.
این جریان یک اصل را مبنا قرار داده است. میگویند حمایت خارجی و ضد انقلاب خارجنشین سبب خروج فتنهگران داخلی از انزوا میشود و افکار عمومی را میتواند به دست گیرد و مجدداً به عرصه سیاست بازگردد.
فتنهگران داخل کشور در خفا خوشحالند و در جلسات خصوصی ابراز مسرت میکنند، فقط چند نمونه در اینجا ذکر مینمایم:
1- در جلسه مشترک زیرمجموعه دو گروه افراطی در تیرماه سالجاری از اعمال محدودیتها علیه ایران و حتی از درخواست برخیها از امریکا برای حمله به تأسیسات هستهای ایران اظهار خوشحالی کردند و اعمال فشار به نظام را به نفع جریان فتنه توصیف کردند.
2- در جلسهای یکی از اعضای یک سازمان افراطی از صدور قطعنامه چهارم سازمان ملل علیه نظام و ایجاد فشارهای جدید اظهار سرور کرد و اظهار داشت خوشبختانه نتایج خوبی در پی خواهد داشت.
3- در خردادماه امسال در یک جلسهای خبر تحریم را با شادی و لبخند به همدیگر میگفتند.
4- یکی دو نفر از طرفداران فتنه در یک شهرک صنعتی در امر ورود و خروج کالا به شهرک کارشکنی میکردند تا موجب نارضایتی کارگران شوند و از طرفی در بین کارگران تبلیغات منفی راه انداختند که تحریم عامل اصلی عدم وجود کالاها و مواد اولیه است و...
5- برخی فرقه، گروهها و جریانات ضد انقلاب طرفدار فتنه نیز از تحریمها استقبال و ابراز خوشحالی کردهاند. اینها تحریم را مایه تضعیف ایران و پیشرفت جریان فتنه دانستهاند.
با ناکارآمد شدن هرچه بیشتر جریان فتنه و اختلافاتی که بین اصلاح طلبان خواهان بازگشت و باند در اقلیت میرحسین در حال رشد و شکوفایی است، باقیمانده سازمان منحله مجاهدین انقلاب که تئوریسین و سازمان دهنده اصلی کودتای مخملی و تهیه کننده سناریوازآموزه های جین شارپ در جنگ نرم علیه نظام می باشند ، مصمم شده اند فارق از جنگ قدرت دوجناح فتنه ، از فضای موجود بهره برداری نموده و منطبق بر توافقات پشت پرده با عوامل اصلی خارج از کشور همچنان مسیر حوادث واتفاقات آینده را با گرم نگهداشتن و تهییج افکار زنده نگهدارند .
در همین راستا یک منبع آگاه در گفت و گو با جوان آنلاین ضمن اشاره به جلسات اخیر باقی مانده های گروهک مجاهدین انقلاب با اشاره به برخی برنامه ریزی های آنها گفت: براین اساس از برنامه های اجرایی این سازمان نیمه مخفی می توان به موارد ذیل اشاره کرد: حفظ فشارهای موجود در رابطه با زندان و وادارسازی نظام به گرفتن ژست های دموکراسی بیشتر، پرهزینه کردن بازداشت فعالین سیاسی با سازماندهی حمایت های بیرونی ، پرنشاط و فعال جلوه دادن بازداشتی های سیاسی با نقل قول و انتشارآثار آنها و مواضع فعلی ، عادت دادت مجامع حقوق بشری و موسسات ناظر به گزارش وضعیت روزانه بازداشتیها، تشدید فعالیت کانون همسران ومنتسبین به بازداشتیهای سیاسی در قالبهای رسانه ای، وادار سازی فعالان سیاسی به اتخاذ روش های حمایتی از بازداشت شدگان سیاسی ، اختصاص فضای ثابت و پیوسته به اخبار زندانیها در رسانه ها و استمرار انعکاس مظلومیت زندانیان و جفای بر آنها در افکار عمومی .
این منبع آگاه در پایان گفت:متاسفانه روشهای اتخاذی دستگاه های ذیربط در ارتباط با عوامل جاسوسی و خائنین به نظام به نحوی بوده است که دشمن و عوامل ضد انقلاب از زندان به عنوان پایگاه و ستاد فعالیتهای ضد نظام بهره می برد . ادامه این تحرکات برنامه ریزی شده وهن دستگاه قضایی و نقیصه ای در اهداف تربیتی نظام محسوب می شود
بی بی سی فارسی چون متعلق به انگلیس است و مردم ایران خاطره بدی از خیانت های انگلیس دارند لذا بی بی سی فارسی زمینه برقراری تماس و ارتباط گیری با بسیاری از روشنفکران سبز را هم ندارد
سایت مردمک که با بودجه آمریکا راه اندازی شده با گزارشی از نشست موسسان ایران ندا در لندن خبر داد.
دست یافتن به یک مدل رسانه ای تازه و منطبق با نیازهای جنبش
دموکراسی خواهی مردم ایران، بررسی شیوه خبرگیری از ایران و... از جمله مباحث مهم این نشست بوده است. به نوشته مردمک، نیک آهنگ کوثر کاریکاتوریست مقیم کانادا، مسیح علی نژاد روزنامه نگار مقیم لندن، شهرنوش پارسی پور داستان نویس مقیم آمریکا و داریوش آشوری مترجم مقیم فرانسه از شرکت کننندگان در این جلسه بوده اند. در این نشست بحثی مطرح شد که شبکه ایران ندا چه موضعی در قبال مذهب داشته باشد که همه حاضران نظر دادند که ما مبلغ هیچ مذهبی نخواهیم بود!
یکی از دلایل تاسیس شبکه ایران ندا که در جلسه مورد بحث قرار گرفته این است که بی بی سی فارسی چون متعلق به انگلیس است و مردم ایران خاطره بدی از خیانت های انگلیس دارند لذا بی بی سی فارسی زمینه برقراری تماس و ارتباط گیری با بسیاری از روشنفکران سبز را هم ندارد.