اخبار سیاسی

نگاهی به اخبار سیاسی روز

اخبار سیاسی

نگاهی به اخبار سیاسی روز

نگرانی از ناکارآمدی تحریمها


نگرانی از ناکارآمدی تحریمها

اتاقهای فکر جریان فتنه تاثیر تحریم های آمریکارا در فشار به مردم مورد بررسی قرار داده اند .

این اتاقهای فکر در بررسیهای خود از تاثیرات تحریم های چند ماهه اخیر چنین نتیجه گیری نموده اند ، که نوع فشارها در یک راستا نبوده و برای مردم محسوس و آسیب رسان و معضل اساسی به حساب نیامده است .
این جریان در نتیجه بررسیهای خود اعلام داشته اند ، تحریم هایی که در زمینه انرژی وصنعت منتسب به آن و کالاهای با بازدهی دو یا چند گانه اعمال شده است ، برای کشوری مانند ایران بسیار ملایم و اگر هم تاثیری داشته باشد بسیار دور و در روند فشار برای ایران ناکارآمد خواهد بود ، و اصولا شاید این شکل تحریم خواست رژیم بوده باشد .
 این بررسی که به سفارش برخی از نهادهای خارج از کشور انجام گرفته و لایه های به اصطلاح فکری دو حزب معلق شده مجریان اصلی آن بوده اند ، وضعیت فعلی اینگونه ترسیم شده است :
1- تغییر محسوسی در روند زندگی معمولی مردم بوجود نیامده است
2- سیاستهای انرژی رژیم در داخل تغییر محسوسی نداشته و تاثیری از این بابت مشاهده نمی گردد .
3- تورم ثابت و دولت با تمهیداتی از رشد آن ممانعت به عمل آورده است .
4- مردم عادی تحت تاثیر تحریم ها قرار نگرفته اند .
5- فشارهای تجاری با توجه به تنوع مناسبات تجاری رژیم و پیش بینی های انجام شده بسیار کند و قابل جبران می باشد
6- نارضایتی هایی که در بعضی صنوف مشاهده شده بی ارتباط با وضع تحریم ها بوده است
7-  رژیم توانسته است در بعضی اقلام حیاتی ذخیره سازی و منابع جایگزین مناسبی فراهم آورد
8- تصور نمی رود این روند فضای مورد نظر را منطبق بر خواست جنبش بوجود آورد .
براساس این گزارش راه کار این جریان برای برون رفت از وضعیت فعلی   مبتنی بوده است بر فشار مستقیم تر و هدف قرار دادن مردم یعنی پاشنه آشیل جمهوری اسلامی  وتداوم تحریم ها.
همین گزارش می افزاید ، بعضی از عوامل این جمع معتقد بوده اند ، بایستی آمریکا اجماع جهانی را علیه نظام اسلامی در دستور کار قرار دهد و تحریم ، محاصره اقتصادی و کوتاه کردن دست رژیم از دنیای آزاد را با هم در پیش بگیرد .
گفتنی است  با توجه به اینکه تحریم های اخیر با هدایت و توصیه مجموعه تحت فرمان سران فتنه و به ظن این افراد برای به زانودر آوردن و اضمحلال  نظام و عاصی نمودن مردم طراحی گردیده است ، به نظر می رسد ، بررسی های اقتصادی وجمع آوریهایی که از سطح  ایران تهیه ودر اختیار آمریکا قرار می گیرد  در راستای بدست آوردن بازخورد اقدامات و تاثیراتی است که از تحریم ها انتظار داشته اند .

قهرمانان سرزمین دروغ

قهرمانان سرزمین دروغ-۲

بعد از یک سال که از انتشار خبر کذب درباره کشته شدن ترانه‌ موسوی می‌گذرد یکی از کسانی که برای اولین بار چنین خبری را مطرح کرده‌ ، لب به سخن باز کرده و حقایقی را گفته است.مینو صابری یکی از نویسندگان سایت ضدانقلاب رادیو زمانه و از طرفداران جنبش سبز است. صابری در پست اخیر خود به ناگفته هایی درباره قصه کذب کشته شدن ترانه موسوی پرداخته است. خواندن اعترافات امید حبیبی نیا به عنوان خبرنگاری که برای اولین بار خبر دروغ کشته شدن ترانه موسوی و تجاوز به او را منتشر کرده است در نوع خود جالب و تکان دهنده است. انتشار ناگفته های این روزنامه نگار پس از سکوت یکساله اش درباره این ماجرا، گویای ظلمی است که سران فتنه بر جمهوری اسلامی روا داشته اند. به عنوان نمونه می توان به تهمت های مهدی کروبی به نظام و نیز اسناد دروغ در این ماجرا اشاره کرد که در رسانه های مختلف بین المللی انعکاس گسترده پیدا کرد.

مینو صابری حدود یکسال قبل در وبلاگ اش اینچنین نوشته بود:

http://www.aavang.ir/weblog/2009/09/posts_687.html

اما پس از رویت مطلب امید حبیبی‌نیا نظرش را اینگونه منعکس می کند:

http://aavang.blogfa.com/post-675.aspx

و اما نظر شخصی که اولین فردی بود که این دروغ بزرگ را به نظام نسبت داد.امید حبیبی‌نیا در این رابطه نوشته است:

سرانجام پس از نزدیک به یک سال سکوت، اکنون می توانم در باره دروغ بودن قصه ترانه موسوی بنویسم و توضیح بدهم که چرا یک سال سکوت کردم؟ سال گذشته در جریان تظاهرات و اعتراضات مردم، بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر با من برای انتقال اخبار، ویدئوها و عکس های تظاهرات و ارسال آن به رسانه های مختلف از جمله فرانس ۲۴ که من با آن همکاری می کردم، در تماس بودند. در روز دوازدهم تیرماه یکی از همین روزنامه نگاران که او را با نام ل. م معرفی می کنم به من اطلاع داد که دختری به نام ترانه موسوی ناپدید شده و بیم آنکه مورد تجاوز گروهی قرار گرفته باشد. ل.م منبع خبر خود را  یک خبرنگار که اتفاقا پس از خروج از مسجد قبا بازداشت شده و به همراه ترانه موسوی در یک بازداشتگاه بوده است، ذکر کرد.

دو روز بعد وی عکسی از ترانه موسوی برایم فرستاد و جزئیات بیشتری در اختیار من قرار داد از جمله یک شماره تلفن در آن زمان گروهی از دوستان چپ، وبلاگی راه اندازی کرده بودند با نام ایرانیان چپ که اغلب در داخل کشور بودند.از یکی از آنها که با نام آذر می نوشت، خواستم تا با شماره تلفنی که ادعا می شد تماس بگیرد. روز بعد آذر خبر داد که این شماره تلفن در شبکه وجود ندارد یا موقتا مسدود است. اما خود عین خبری که من برایش فرستاده بودم را در وبلاگش منتشر کرد. به این ترتیب برای نخستین بار وبلاگ ایرانیان چپ خبر احتمال تجاوز به ترانه موسوی را درج کرد، این خبر با کمی تفاوت عین خبری بود که چند ساعت قبل وبلاگ زیرزمین متعلق به ل.م آن را درج کرده بود اما از آنجا که کسی هنوز آن وبلاگ را نمی شناخت خبر با عنوان وبلاگ ایرانیان چپ منتشر شد. از آنجا که به ل.م اعتماد داشتم تصور من بر این بود که این خبر می تواند صحیح باشد با این حال ساعت ها با وی در باره جزئیات این ماجرا گفتگو کردم. روز بعد وبلاگ دیگری به نام چریک آنلاین جزئیات دیگری در باره احتمال مرگ ترانه موسوی درج کرد. این وبلاگ متعلق به “ر. و” بود که “ل.م” او را خبرنگار فرهنگی خود و از کارکنان صدا و سیما می نامید.

دو روز بعد ل.م خبر داد که ترانه موسوی کشته شده و جسدش را سوازنده اند. هیچ منبع خبری دیگری وجود نداشت که صحت این ماجرا را تائید کند. دو منبع که بطور ناشناس دو وبلاگ را منتشر می کردند به اضافه وبلاگ ایرانیان چپ تنها مرجع پخش این اخبار بودند، منتهی خبر ابتدا توسط ل.م در اختیار من قرار می گرفت، من برای آذر که پیگیر این ماجرا بود می فرستادم و وی آن را درج می کرد، بعد با تغییراتی جزئی در دو وبلاگ دیگر کپی می شد. در همین زمان من از ل.م تقاضای اطلاعات بیشتری کردم از جمله آدرس و شماره تلفن خانه ترانه موسوی که وی مدعی بود “ر.و” عکس ترانه موسوی را از آنجا برداشته است ولی درست در همین زمان وی اطلاع داد که خانواده ترانه موسوی به شمال رفته اند و پدرش نیز درگذشته است.

با اصرار من ل.م محلی در حوالی خیابان آزادی را به عنوان آدرس محل سکونت ترانه موسوی اعلام کرد. من بلافاصله به آذر خبر دادم و او به محل رفت و از کسبه محل در باره وجود خانواده ای با عنوان موسوی پرس و جو کرد و خبر داد که هیچ کس چنین خانواده ای را نمی شناسد. در همین حال در بالاترین و وب سایت های دیگر من را به عنوان کسی که مدافع این شایعه بودم مورد اشاره قرار می دادند و حتی کار به حذف همه لینک های ترانه موسوی کشید زیرا مدیر بالاترین معتقد بود که این خبر جعلی است.

دو هفته بعد در حالی که پیگیریهای من برای یافتن ردی از ترانه موسوی به هیچ نتیجه ای نرسیده بود ، دوستان در تهران یکی پس از دیگری اعلام می کردند که نه در آموزشگاهی نام او هست و نه کسی دیگری او را در همان بازداشتگاه دیده است. در این زمان که تردیدهایم را با ل.م مطرح کردم وی گفت که مستقیما به همراه ر. و به کمیته پیگیری کروبی رفته و شواهد مربوط به این واقعه را در اختیار آنها قرار داده است. از وی خواستم تا نام کسی را که مدعی بود همراه با ترانه موسوی بازداشت شده را به من بدهد و او نام فردی را به من داد. مدتها بعد وقتی با او حرف زدم متوجه شدم که او حرفهای متناقض زیادی می زند و آشکارا مایل نیست در باره آن روز کذایی حرفی بزند. اما اصلی ترین تردیدی که با آن روبرو شدم آن بود که از طریق دو مرجع مختلف در باره فرد مذکور تحقیق کردم مشخص شد روز هفتم تیر وی سرکارش حاضر بوده است و در ساعاتی که ل.م مدعی بود در بازداشت بوده مشغول کار بوده است در حالی که تردیدهایی جدی برای صحت این خبر داشتم و این اولین موردی بود که هیچ نشانه ای از خانواده، دوستان و بستگان اش نبود. یک روز ل.م به من زنگ زد و گفت ماجرا لو رفته و او کشور را به همراه ر.و ترک کرده است طبعا در این مرحله من هر کمکی که از دستم برمی آمد برای آنها انجام دادم از وصل کردن ارتباط آنها با گزارشگران بدون مرز و دوستان دیگر در آن کشور تا تهیه کار برای تامین مخارج از ل.م خواستم که اگر اطلاعات بیشتری می تواند در رابطه با این موضوع منتشر کند در خارج از کشور می توان این کار را به راحتی انجام داد ولی وی دائما عنوان می کرد که به خاطر همان فرد ناچار به سکوت است اما یک روز بار دیگر گفت که همان فرد دستگیر شده و اکنون میخواهد حرف بزند و من ارتباط او و “ر. و” را با بی بی سی و صدای آمریکا برقرار کردم و گفتم که روز بعد هم می توانیم در فرانس ۲۴ این را پوشش بدهیم چون بالاخره ما دو نفر را داریم که خودشان از نزدیک پیگیر ماجرا بوده اند و آن را رسانه ای کرده اند اما تا چند روز بعد هم خبری از این دو روزنامه نگار نشد و بعد به من گفتند چون فرد مذکور آزاد شده است بهتر است فعلا سکوت کنند زیرا اکنون وزارت اطلاعات می داند منبع خبر ترانه موسوی چه کسی بوده است.

به ناچار من هم که در فیس بوک و تویترم نوشته بودم به زودی شاهدان ماجرا سخن خواهند گفت بار دیگر سکوت کردم ولی وقتی چند هفته بعد با یکی از همکاران همان فرد صحبت کردم وی اطمینان داد که وی در تمام روزهایی که ادعا می شد بازداشت بوده ، مشغول کار بوده است، این موضوع را با دو نفر دیگر هم چک کردم همگی شایعه بازداشت فرد مذکور را قویا تکذیب کردند. در نتیجه برایم مسلم شد که این خبر از اساس دروغ است اما باز هم سکوت کردم تا این دو روزنامه نگار از آن کشور به کشورثالث دیگری منتقل شوند. در همین اثنا یکی از دوستان خبر داد که “ر.و” در یک محفل عمومی در کشور جدید در باره خبرهای نادرست گفته است مثلا مورد ترانه موسوی از مواردی است که دروغ بودن آن روشن است !!! یعنی نویسنده چریک آنلاین، کسی که می گفت عکس ترانه موسوی را از خانه ش برداشته و با ل.م به کمیته پیگیری کروبی رفته حالا می گفت که ترانه موسوی وجود خارجی ندارد !!! از ل.م در این باره پرسیدم، گفت لابد مصلحت چنین بوده، به او گفتم که فرد مورد نظر که همواره وجود او در تهران را دلیل سکوت در خارج از کشور اعلام می کنید هرگز بازداشت نشده بود نه در هفت تیر و نه اخیرا- یعنی حوالی دی ماه سال گذشته- وی گفت که تا هفته دیگر اسناد و مدارکی را با نام خودش در وبلاگی که با نام واقعی اش در آن مطالب فرهنگی می نوشت منتشر خواهد کرد چند هفته گذشت از او پرسیدم که چرا همچنان سکوت کرده است؟ اما او اصولا پاسخی نداشت.

در این زمان بود که تصمیم گرفتم به محض آنکه شرایط لازم برای آنکه امنیت و اعتبار این دو منبع مخدوش نشود فراهم شد این موضوع را اعلام کنم. متاسفانه اعلام این موضوع همراه شد با دروغ پراکنی های نبوی علیه من و پاسخ «کوبنده» من که سبب شد فیس بوک قبلی من مسدود شود. اما به هرحال وعده داده بودم که در این باره بنویسم و از آنجا که ل.م و “ر. و” خود را پشت وبلاگ های بدلی شان پنهان کرده بودند، بسیاری منبع خبر ترانه موسوی را من می دانستند زیرا من بودم که در آن روزها این خبر ر ا این طرف و آن طرف منتشر کردم و علیرغم چند یادداشت و نقد و حتی حذف لینک ها در بالاترین در اثر تکرار این موضوع و واجد بودن تمام عناصر یک روایت ملودرام، کم کم امر بر همه مشتبه شد و همه این موضوع را باور کردند.

من به عنوان روزنامه نگاری که این خبر را برای نخستین بار منتشر کردم وظیفه داشتم اعلام کنم اشتباه کردم، فریب منابع ام را خوردم اما برای دستیابی به حقیقت راههای بسیاری را پیمودم و ماههاست که مطمئنم ترانه موسوی وجود خارجی ندارد اما منتظر بودم تا این دو روزنامه نگار به کشور دیگری منتقل شودند تا هیچ مشکلی برایشان پیش نیاید حالا با خیال راحت می توانم در باره جزئیات این شایعه سخن بگویم.

http://www.facebook.com/note.php?note_id=144292132270453&id=100001114356362&ref=mf

این است قصه تکراری قهرمانان سرزمین دروغ.موسوی و کروبی و خاتمی و همه سران فتنه بر اساس اطلاعات غلط ذهن مردم را آشفته می کنند تا از این آب گل آلود بهره ببرند.به راستی تا چه زمانی در برابر این همه نفاق ،خیانت و دروغ باید صبر پیشه کرد؟!


فتنه انگیزی مجدد سایت هاشمی رفسنجانی

فتنه انگیزی مجدد سایت هاشمی رفسنجانی

در ماههای پس از انتخابات مواضع سیاسی آیت الله هاشمی رفسنجانی بسیار بحث برانگیز شد.پس از چند ماه ایشان در برخی رفتارهای سیاسی اش تجدید نظر کرد اما اطرافیان اش هم چنان بر طبل مخالفت با نظام کوبیدند.در این بین سایت شخصی ایشان نیز مشی فتنه گرانه ای را پیشه کرد.

چندی پیش این سایت در رفتاری مرموزانه اقدام به انتشار چند نامه آقای هاشمی به حضرت امام (ره) پیرامون عملکرد بنی صدر ، کرد  و  در کنار این مطلب، آخرین نامه قرار گرفته در سایت ایشان نامه اخیر وی به رهبر انقلاب  پیرامون عملکرد آقای احمدی نژاد و وضعیت نظام بود.

در روزهای اخیر نیز این سایت علیرغم تذکرات موکد رهبری مبنی بر وحدت نیروهای درون نظام با انتشار برخی از خاطرات دهه ۶۰ آقای هاشمی درباره عملکرد بنی صدر سعی در القای شباهت آن دوره با شرایط کنونی را دارد.

به تیتر این خاطره توجه کنید:

دامنه کلاهبرداری های سیاسی رئیس جمهور فتنه جو حتی به حریم دوستان ما هم رسید! / خیلی از دوستان ما هم ترجیح دادند زیر پرچم رئیس جمهور بروند و ما را بکوبند!

http://hashemirafsanjani.ir/?type=dynamic〈=1&id=2529

سایت شخصی آقای هاشمی پر از مطالبی است که هر خواننده ای که اندکی به شیوه های جنگ روانی و تخریب در عرصه سیاسی آشنا باشد، مقصد و مقصود آنرا درک می کند.

http://hashemirafsanjani.ir/?type=dynamic〈=1&id=2508

اینکه چرا آقای هاشمی رفسنجانی و حامیان اش به هر بهانه ای به سراغ دولت و رئیس جمهور می روند دیگر بر همگان روشن است. اما در این سایت تنها دولت مورد تعرض و تخریب قرار نمی گیرد.به نظر می رسد این مجموعه قصد دارد همچون رسانه های ضد انقلاب برخورد با آشوب طلبان و فتنه گران و متعرضین به اموال عمومی در سال گذشته را نشانه خشونت و برخورد قهرآمیز نظام تلقی کند.آیا مخاطب از انتشار این خاطره آن هم متعلق به ۴ دهه قبل برداشت دیگری می تواند داشته باشد:

کسانی که خون ناحقی از مردم بر زمین ریختند باید بدانند بازخواستی هم در کار است! / راه دروغگویان به نام امام زمان (عج) قطعا منتهی به شکست است!

http://hashemirafsanjani.ir/?type=dynamic〈=1&id=2526

پیش از این چندین بار درباره فتنه انگیزی این سایت مطالبی در رسانه های مختلف منتشر شده است که قطعا به گوش آقای هاشمی رسیده است اما تا به امروز نه تنها تغییری در رویکرد این مجموعه حاصل نشده که با توجه به شواهد گستاخ تر شده اند و همچنان برخلاف سیاست های رهبری مبتنی بر وحدت نیروهای انقلاب،به دنبال تفرقه و نزاع هستند.با توجه به عدم برخورد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در برابر این اقدامات فتنه گرانه، آیا می توان این سکوت را حمل بر رضایت تلقی کرد؟!

شباهت های نوری زاد و نوری زاده

شباهت های نوری زاد و نوری زاده

محمد نوری زاد را بسیاری می شناسند.فردی که همواره تندروی می کند گاه در این جبهه و زمانی دیگر در جریانی دیگر.هیچگاه سرسازگاری ندارد و دائما گمان می کند می تواند از جایگاه حق همه را باطل بداند و بنامد. نوری‌زاد در یک سال اخیر گرد و خاکی  برپا کرده، چپ و راست نامه‌نگاری می کند و در مقام دانای کل! مخاطب خود را نصیحت نموده که با استفاده از فرصت سبز به دست آمده و به برکت جنبش سبز!، کار را به کاردان بسپارد و …

رسانه های ضدانقلاب نیز هلهله کنان این سخنان را در بوق و کرنا می کنند و انگار نوری زاد را از این اتفاق خوش آمده است چرا که هر روز سوژه ای برایشان آماده می کند.نوری زاد که در این روزها بیشترین شباهت  را به مزدور انگلیس و آمریکا علیرضا نوری زاده دارد ، برای اولین بار در یک سریال تلویزیونی به نام “پروانه‌ها می‌نویسند” که در اوج دوران  اصلاحات پخش شد، مقامات دولت سازندگی را به طلحه و زبیر تشبیه نموده و جناح مقابل را به جناح علوی تشبیه کرده بود.

وی در این مدت در روزنامه کیهان ستونی دایمی داشت  تا به زمین و زمان دولت اصلاحات بپردازد.همواره خود را مخالف کسانی معرفی می کرد که امروز در کنارشان با افتخار می ایستد. برای درک شخصیت واقعی اینگونه افراد باید سری به گذشته آنان زد.حامی مزدور جنبش سبز –علیرضا نوری زاده- نیز روزگاری خود را مخالف حکومت پهلوی و حامی انقلاب معرفی می کرد اما امروز به جاسوسی برای دشمنان مشغول است.

نکته ای که لازم است حامیان اغلب سکولار و معاند نظام وی بدان توجه کنند این است  که  نوری زاد عادت به چند رویی و نفاق دارد و هیچ بعید نیست  کسی که آنان وی  را «ابوذر»  جنبش سبز! می خوانندش تغییر موضع دهد و سخنان امروزش را منکر شود.پیشنهاد می‌کنیم مجموعه «پروانه‌ها می‌نویسند» را به دست آورده و تماشا کنند و یادداشت‌های ایشان را در نقد اصلاح‌طلبان مرور کنند تا مقتدایشان را  بهتر بشناسند.


شکایت می کنم پس هستم!

شکایت می کنم پس هستم!

عیسی سحرخیز از عناصر مهم جریان فتنه است که به غوغا سالاری شهرت دارد.وی که مدتی مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد در دوره خاتمی بود همواره در این سالها به عنوان یک عنصر تندرو حتی در میان اصلاح طلبان شناخته شده است.

عیسی سحرخیز که به اتهام شرکت در آشوب های پس از انتخابات و اهانت به مقامات عالی رتبه نظام در زندان به سر می برد ، طی دادخواستی از شرکت نوکیا زیمنس و دیگر شرکتهای مرتبط بابت فروش و ارائه فن آوری و تجهیزات لازم برای شنود و مونیتورینگ هوشمند شبکه های بی سیم، اطلاعاتی، و اینترنت ایران که موجب دستگیری وی شده است، در دادگاه فدرال آمریکا شکایت کرده است.در دادخواست این شکایت که وکلای آقای سحرخیز در تاریخ دوشنبه ۲۵ مرداد در دادگاه فدرال آمریکا تسلیم کرده اند، عیسی سحرخیز مدعی است که شرکت نوکیا زیمنس، نمی بایست تجهیزات و فن آوری لازم برای فیلترینگ ، استراق سمع، و مونیتورینگ را به ایران می فروخت.سحرخیز مدعی است که شرکت نوکیا زیمنس عامدانه و آگاهانه این تجهیزات را در اختیار ایران قرارداده است. بنابراین آنها شریک  ایران در دستگیری او هستند و بنابر این شرکت نوکیازیمنس  مسئول دستگیری سحرخیز می باشد!

این ادعای مضحک با پاسخ جالب شرکت نوکیا که مقر آن در فنلاند است مواجه شد.در بیانیه‌ای که به شبکه خبری سی‌ان‌ان فرستاده شده آمده است: دعوی سحرخیز در جایی اشتباه، علیه طرف اشتباه و بر اساس فرض‌های اشتباه اقامه شده‌است.این بیانیه با لحنی تحقیرآمیز می‌افزاید: سحرخیز و پسرش دولت ایران را متهم به سرکوب کرده اند، ولی آنها این دولت را تحت پیگرد قانونی قرار نداده‌اند. در عوض، به دنبال این هستند تا شبکه نوکیا زیمنس را به خاطر اعمال مقام‌های ایرانی مقصر اعلام کنند، آن هم از طریق اقامه دعوی در ایالات متحده، یعنی کشوری که مطلقاً هیچ ارتباطی با موضوع دادخواهی آنها ندارد!

واقعا جای شرمساری است که سحرخیز و وکلای اش آنقدر بی اطلاع و بی سواد هستند که نمی دانند این شرکت عظیم بین المللی در کشوری مستقر است.

عیسی سحرخیز که در اتفاقات بعد از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ در روستایی در توابع استان مازندران  متواری شده بود ، در ادامه خبرسازی هایش در نامه ای که به عنوان خوراک تبلیغاتی ضد انقلاب و رسانه های بیگانه مورد بهره برداری قرار گرفت ، ادعا می کند که شکنجه شده است و به همین دلیل از مقام معظم رهبری ، رئیس جمهور و مسئولین امنیتی کشور شکایت خواهد کرد .وی حتی تهدید کرده است که به مجامع بین‌المللی شکایت خواهد کرد و در این راستا به نیابت از افرادی که آن‌ها را جمعى از زندانیان سیاسى می‌خواند، نامه‌اى خطاب به دبیر کل سازمان ملل متحد نوشته و از وى خواسته بود در جریان سفر خود به ایران به موضوع شکنجه در زندان‌هاى جمهورى اسلامى رسیدگى کرده و به طور خصوصى با زندانیان دیدار کند.

در این بین پسر وی نیز وارد عرصه دروغ پردازی پدر منافق اش شده است و طی مصاحبه هایی حرف های پدرش را تکرار کرده است.مهدی سحرخیز در گفت وگو با سایت وزیر ارشاد دولت اصلاحات-جرس- گفته است که “شرکت نوکیا مجرم است تا جایی که با رد این شکایت در اصل خودش را زیر سوال می برد.”

پسر عیسی سحرخیز در ادامه بدون اشاره به جرایم پدرش، وی را “قهرمان ملی” خواند و گفت: به نظر من یکی از دلایلی که با مرخصی ایشان موافقت نمی کنند کینه شخصی است که نسبت به ایشان دارند به خاطر اینکه پدرم با صحبتها و مطالباتشان زمینه های آگاهی در جامعه را فراهم کرده اند. و سران حکومت از اینکه این “قهرمان ملی” به جامعه برگردد واهمه دارند!

به واقع اعتماد به نفس این جماعت فتنه گر انسان را به حیرت می اندازد.اینان دائما به خود لقب می دهند و آنقدر آن را تکرار می کنند که باورشان می شود.نکته جالب تر اینکه مهدی سحرخیز می گوید که نوکیا باید گفته خود در دادگاه ثابت کنند! گویی دنیا وارونه شده است.یک کودک خردسال هم می داند که مدعی باید ادعای اش را ثابت کند.به نظر می رسد در دنیای وارونه ای که جنبش سبز برای خود ساخته است ادله اثبات دعوا را متشاکی باید علیه خود فراهم کند.البته این امر تازگی ندارند رهبر این جماعت موسوی مدعی است که نظام باید ثابت کند که در انتخابات تقلب نشده است!

تلاش برای حاشیه سازی در روز قدس


اختصاصی/تلاش برای حاشیه سازی در روز قدس

اخبار از تلاش جریان فتنه برای عدم حضور مردم در راهپیمایی روز قدس حکایت دارد.

 اخیراً برخی سایت های وابسته به جریان فتنه ر از سران فتنه درخواست نموده اند با توجه به اینکه هوادارانشان در روز قدس نمی توانند هیچگونه عرضه اندامی داشته باشند از حضور در این مراسم خودداری نمایند.
 این سایتهای فتنه گر تأکید می کنند چون مردم در اینگونه مراسمات به هواداران اجازه نمی دهند هیچگونه نشان و علامتی که نشان از حضور سبزها باشد با خود حمل کنند لذا حکومت این حضور هواداران سبز را به نفع خود بهره برداری نموده و آن را نشان از حمایت مردم از نظام  می داند لذا بهتر است از هرگونه حضور در مراسم روز قدس جداً پرهیز شود.
در ادامه در این سایت ها آمده است ما هواداران جنبش سبز از سران جنبش می خواهیم شما نیز از دادن هرگونه بیانیه و سخنرانی که هواداران را به حضور در مرایم دعوت کند جداً خودداری نمایند.
این سایتها حتی پا را از این فراتر نهاده و از رهبران فتنه خواسته اند با ایجاد یأس و ناامیدی در مردم و اینکه این حکومت اجازه هیچ تغییری را نخواهد داد لذا از مردم بخواهید که در مراسم روز قدس شرکت نکنند.


چرا مردم به موسوی می گویند منافق؟!

آیا اصلاح طلبان واقعا منافقند»؟ این پرسشی است که سایت ضدانقلابی خودنویس پیش کشید و بررسی کرد که چرا در ایران، از اصلاح طلبان به عنوان منافق یاد می شود.«آیا اصلاح طلبان واقعا منافقند»؟ این پرسشی است که سایت ضدانقلابی خودنویس پیش کشید و بررسی کرد که چرا در ایران، از اصلاح طلبان به عنوان منافق یاد می شود.
این رسانه وابسته به ضدانقلاب خارج نشین نوشت: «مرگ بر منافق» یکی از شعارهایی بود که طرفداران حکومت سال گذشته بر علیه سبزها می دادند. اوایل فکر می کردم چرا اینها موضوع به این سادگی رو نمی فهمند که ما هر چی باشیم، منافق نیستیم. بعدها فهمیدم اون شعار، حرف بزرگان اون طرفی بود که خطاب به بزرگان ما که از کف خیابان مخابره می شد. از یک طرف وقتی با سکولارها هم سخن می شوند، اصلاح طلبان همه ی حرفشون این است که خب قبول داریم سکولاریسم چیز خوبی است ولی مردم و عوام نمی فهمند که چقدر چیز خوبی است اجازه بدید به قدرت برسیم بعد یواش یواش اصلاحش می کنیم تا برسد به سکولاریسم. از اون طرف وقتی می خواهند با اون طرفی ها صحبت کنند می گویند ملتزم به اصول انقلاب اسلامی هستیم و این خط قرمز ماست.
خودنویس افزود: مشکل اصلاحات - اگر راست بگوید و در نهایت هدفش چیزی شبیه به سکولاریسم باشد- این است که در پی اصلاح چیزی از جنس عقیده و ایمان است. یک ساختار و سیستم را می توان ذره ذره اصلاح کرد. اما نمی توان اعتقادات را یواش یواش اصلاح کرد! اگر سعی کنید اعتقادات کسی رو یواش یواش عوض کنید طبیعی است طرف فکر کند با دورویی و نفاق با او رفتار می کنید. و بنابر این است که می گویم با قبول اصول انقلاب اسلامی هر چقدر یواش یواش اصلاح کنیم به سکولاریسم نمی رسیم.

کروبی در جشن تولد تاجرنیا +عکس

کروبی در جشن تولد تاجرنیا +عکس
جمعی از فعالین و سران اصلاح طلب شامگاه سه شنبه با حضور در جمع خانواده علی تاجرنیا، در غیاب تاجرنیا جشن تولد برای وی گرفتند.

بجمعی از فعالین و سران اصلاح طلب شامگاه سه شنبه با حضور در جمع خانواده علی تاجرنیا، در غیاب تاجرنیا جشن تولد برای وی گرفتند.
 

بر اساس این گزارش مهدی کروبی ، محمد رضا خاتمی ، مهدی خزعلی ، فخرالسادات محتشمی و برخی دیگر از چهره ها دیشب مهمان خانواده علی تاجرنیا بودند.
 

دستگیری مهدی هاشمی نیازی به اینترپل ندارد

وزیر اطلاعات صبح امروز در حاشیه‌ جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران حضور پیدا کرد و ضمن پاسخگویی به سوالات گوناگون خبرنگاران، به تشریح بخشی از فعالیت‌های وزارت اطلاعات در طول یک سال گذشته پرداخت.


  حجت‌الاسلام والمسلمین حیدر مصلحی در پاسخ به سوالی درخصوص شرکت هرمی اوریف‌لیم و علت توقیف فعالیت‌های این شرکت در تهران، گفت: موضوع این شرکت مثل بقیه شرکت‌های این‌گونه بود و جهت اطلاع باید بدانید که این شرکت‌ها پشتوانه بیرونی دارند و به هیچ وجه قصدشان مباحث اقتصادی نیست و کار اقتصادی چندانی انجام نمی‌دهند و بیشتر تحت حمایت سرویس‌ها هستند و به همین دلیل به محض این‌که شکل می‌گیرند و می‌خواهند حرکتی انجام دهند به‌موقع با آن برخورد می‌کنیم.


وزیر اطلاعات هم‌چنین در پاسخ به سوالی در مورد بحث موسویان و هم‌چنین مباحث مختلفی که در ارتباط با آن مطرح شده است، گفت: آن‌چه که وزارت اطلاعات می‌گوید بر اساس مستنداتی است که دارد و در واقع تعریفی که ما از جاسوس بودن آن داریم بر اساس این مستندات است و بیانیه‌ای که وزارت اطلاعات نیز داد بر اساس این مستندات بود.


مصلحی در ادامه تصریح کرد: این‌که در دستگاه قضایی ممکن است نقصی در قوانین وجود داشته باشد و یا قوانین جایی مشکل داشته باشد به این معنا نیست که این فرد جاسوس نیست. من نمی‌خواهم دستگاه قضایی را زیر سوال ببرم ولی همان‌طور که گفتم اگر نقصی در قانون وجود داشته باشد به این معنا نیست که این فرد جاسوس نیست.


وی در پاسخ به این سوال که ولی این فرد از سوی دستگاه قضایی از اتهام جاسوسی تبرئه شده است، گفت: بر اساس اسنادی که ما داریم این فرد جاسوس است.


مصلحی در پاسخ به این سوال که آیا اطلاعاتی که وزارت اطلاعات دارد در اختیار مراجع قضایی گذاشته است یا نه؟ گفت: به مراجع قضایی منعکس شده است و آنها در جریان هستند.


وزیر اطلاعات سپس در پاسخ به سوالی در مورد عملکرد این وزارتخانه در طول یک سال گذشته، به تشریح برخی اقدامات این وزارتخانه پرداخت.


  وزیر اطلاعات در ادامه‌ گفت‌وگوی خود با خبرنگاران در پاسخ به سوالی مبنی بر این‌که آیا شما دستگیری مهدی هاشمی را از طریق اینترپل پیگیری می‌کنید یا نه؟ گفت: نیازی به پیگیری از طریق اینترپل نیست و این موضوع به نحو دیگری دنبال می‌شود.


وی در پاسخ به سوالی مبنی بر این‌که گفته شده یک میلیارد دلار به برخی از سران فتنه و جریان فتنه از سوی استکبارگران کمک شده است، آیا این خبر واقعیت داشت؟ گفت: واقعیت داشت. شما بالاتر از اینها را باید در نظر بگیرید.

وزیر اطلاعات همچنین در مورد مهمترین نقطه‌ قوت وزارت اطلاعات، گفت: این وزارتخانه از نظر اطلاعات و بنیه مباحث اطلاعاتی در موقعیت بسیار خوبی قرار دارد و این چیزی نیست که ما بگوییم. این چیزی است که دستگاه‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی دشمن که سابقه چندین 10 ساله در این مباحث دارند به آن اذعان دارند.

مصلحی با تاکید بر این‌که وضعیت دستگاه‌های اطلاعاتی ما در کشور در وضعیت خوب، هماهنگ و منسجم است، گفت: در کشور ما دستگاه‌های مختلف اطلاعاتی وجود دارد که از انسجام خوبی برخوردارند. نقطه قوت دیگر آن‌ها این است که توان بالایی در مباحث اطلاعاتی دارند. البته این‌که من می‌گویم توان اطلاعاتی بالایی داریم اینگونه نیست که اگر جایی اتفاق کوچک یا بزرگی رخ داد بگویند پس چه شد؟ در جاهایی که ادعای چندین 10 ساله در این مورد دارند ممکن است که در کشورشان اتفاقی بیفتد و حوادثی رخ دهد.

وزیر اطلاعات با بیان این‌که ما از وضعیت خوبی برخوردار هستیم، گفت: وقتی که در وزارت اطلاعات تصمیم گرفته شد که حرکت ما تبدیل به حرکت هجومی شود و از حالت انفعالی بیرون بیاییم و حالت تهاجمی پیدا کنیم و وقتی که این تصمیم گرفته شد قدم اولی که برداشته شد دستگیری ریگی بود و در واقع در تمام سیستم‌های اطلاعاتی دنیا این اقدام، اقدام بی‌سابقه‌ای بود. بالاخره من در اینجا برای اولین بار بد نیست که عرض کنم که ما در این اقدام جدا از موفقیت‌هایی که داشتیم با یک اقدام فریب برای دستگاه‌ها و سرویس‌های اطلاعاتی توانستیم این اقدام را انجام دهیم و اگر آنها قوت دارند چرا اینگونه فریب خوردند.

وی ادامه داد: اکنون نیز اعلام می‌کنیم که در بسیاری از کارهایی که آنها به وسیله آن، دنیا را اینگونه به آشوب کشیده‌اند مثل قضیه‌ افغانستان و عراق که چقدر مردم را به خاک و خون کشیده‌اند به اسم مبارزه با تروریسم، به آنها می‌گوییم بیایید مبارزه با تروریسم را از ما یاد بگیرید که تمام جنبه‌های انسانی را نیز رعایت می‌کنیم.

مصلحی ادامه داد: برگرداندن آقای عطارزاده یک موفقیت بزرگ اطلاعاتی بود که در این قضیه نیز سرویس‌های اطلاعاتی آنها رودست بزرگی خوردند و ما توانستیم این اقدام را با موفقیت انجام دهیم.

وی گفت: مبارزه با فتنه نیز یکی دیگر از موفقیت‌های بزرگی بود که ما کسب کردیم. البته ما به دلیل محدودیت‌هایی که داریم و ملاحظاتی که مدنظر می‌گیریم در بحث فتنه بسیاری از مباحث را در ارتباط با این موضوع بیان نمی‌کنیم.

وزیر اطلاعات گفت: ما ارتباط بزرگی در مورد شبکه مجازی داشتیم و آقای اوباما نیز حتی در گزارش خود اذعان کرد که در بحث شبکه‌های مجازی هر اقدامی که انجام می‌دهیم به ما رودست می‌زنند و جلوی اقدامات ما را می‌گیرند و همانطور که گفتم موفقیت‌های خوبی در شبکه مجازی داشتیم و هر اقدامی که آن‌ها در طول این مدت در ارتباط با این موضوع انجام داده‌اند ما توانسته‌ایم به آن‌ها رودست بزنیم. همانطور که می‌دانید شبکه‌های مجازی دست ساخته خود این سرویس‌ها هستند و آن‌ها این مجموعه‌ها را به وجود آورده‌اند.

وی گفت: ما بحمدالله با کمک برادران‌مان در وزارت اطلاعات و سیستم اطلاعاتی کشورمان توانستیم در برابر این فتنه بزرگ که با هزینه سنگین آمریکا، موساد، انگلیس و مجموعه‌های مختلف دنبال و پشتیبانی می‌شد بایستیم.

مصلحی گفت: اکنون که فرصت بیشتری پیدا کرده‌ایم پشتیبانی‌های خارجی صورت گرفته از جریان فتنه و سران فتنه را دنبال می‌کنیم که یکی پس از دیگری روشن می‌شود و به نتیجه می‌رسد.

وزیر اطلاعات گفت: برای نمونه اگر بخواهم موردی را عرض کنم فردی که در واقع پشتیبان خبری برای سران فتنه داشت چندی قبل دستگیر شد و به کمک‌های سرویس اطلاعاتی CIA و پولی که در اختیار او قرار داده می‌شد اذعان کرد و یا فردی که از کشور گریخته بود و بیانیه برخی از سران فتنه را تدوین می‌کرده و حمایت‌هایی که از آن از سوی سرویس‌های اطلاعاتی می‌شد و اینها چیزهایی است که روشن می‌شود.

وی گفت: در بحث فتنه این‌گونه نبود که یک حرکت درونی فقط توسط یک مجموعه باشد. من اگر بخواهم مثالی در این ارتباط بزنم باید بگویم مثل دوران دفاع مقدس بود که همه مجموعه‌ ضدانقلاب داخلی و مجموعه کشورهای مختلف حامی این جریان بودند و از آن حمایت می‌کردند برای این‌که نظام مستحکم جمهوری اسلامی را دچار مشکل کنند ولی خوشبختانه با تدابیری که انجام شد با حول و قوه الهی و برنامه‌ریزی‌های مناسب اطلاعاتی که انجام شد این فتنه نقش بر آب شد.

مصلحی گفت: امیدواریم این برنامه تهاجمی که وزارت اطلاعات بصورت جدی در رابطه با استکبار بصورت اطلاعاتی دنبال می‌کند به صورت کامل تحقق پیدا کند.

فتنه گرسبز شهردار می شود؟

فتنه گرسبز شهردار می شود؟
یک اغتشاشگر ایرانی که نقش کلیدی در تظاهرات و اغتشاش 18 تیر 78 داشت، در یکی از ایالت های آمریکا و با حمایت آمریکائی ها شهردار می شود.

  روزبه فراهانى‏پور «سرکرده گروهک مرز پرگهر» از عوامل اصلى برگزارکننده دوره‏هاى براندازى نرم با کمک سرویس‏هاى اطلاعاتى غربى، قرار است براى شهردارى منطقه ایرانى‏نشین شهر لس‏آنجلس «وست وود» نامزد شود.
وی در جریان اغتشاشات سال گذشته نقش فعال داشت و رسانه های غربی چندین بار از تلاش وی برای ورود به ایران خبر دادند.
فراهانى‏پور در پاسخ به این پرسش که آیا این اقدام به وجهه او به عنوان یک مبارز علیه ایران صدمه نمى‏زند؟ پاسخ داده است: «نه‏تنها صدمه نمى‏زند بلکه خیلى هم خوب است و من فکر مى‏کنم مردم داخل کشور هم از این موضوع استقبال کنند.»
وی که از حمایت مادى و معنوى مسؤولان و مقامات آمریکایى برخوردار است، احتمالاً با توصیه آن‏ها اقدام به نامزدى در این انتخابات نموده تا از این طریق بتواند بر جامعه ایرانى ساکن در این شهر تأثیرگذار باشد.

حکایت سیگار کشیدن کروبی و پیپ کشیدن خاتمی

محمدعلی ابطحی در جدیدترین مطلب "وب نوشت" خود به خاطراتی از گذشته وبلاگ نویسی خود اشاره کرد و نوشت: یکبار من بیرون دفترم بودم. آن موقع ها هم خیلی که وضعمان خوب بود، با dialup وصل میشدیم. کلی مکافات داشت. یکی از دوستانم پسورد من را داشت که تلفنی گاهی باهاش هماهنگ میکردم که راس ساعت 4:30 دقیقه صفحه را up کند. صبحیه مطلب را نوشته بودم. هر روز هم عکس جدید میگذاشتم. عکسها آن موقع تو آرشیوم شماره داشت.

شماره عکسی از آقای کروبی که توی جلسه مجمع نشسته بود را یادداشت کردم و عصری تلفنی به همکارم گفتم این عکس را بگذارد. آخرم نفهمیدم اشتباه از من بود یا از او. هر دو مون نیم من بودیم.زیر بار نرفتیم. اتفاقی که افتاد این بود که آفای کروبی دریکی از جلسات سیگار بغل دستی اش را گرفته بود که پکی بزنه که عکس گرفته بودم. این عکس اشتباهی پابلیش شد. به قول تهرونی ها ادد فردایش هم روزنامه اعتماد این عکس را به نقل از سایت من منتشر کرد.

کلی رابطه مون با آقای کروبی گل آلود شد. رئیس مجلس بود. هرچی آمدیم قسم و آیه بخوریم که تصادفی بوده، کسی باور نمیکرد. ما هم اون روی فلانمون بالا آمد و شروع کردیم به دفاع کردن که اصلا خیلی هم کار خوبیه. مردم باید مسئولانشان را بی روتوش ببینند و از این حرفا.

خانم کروبی بعد ها پیغام داده بود که اگر راست میگی، چرا تا حالا عکس آقای خاتمی را با پیپ نگذاشتی؟ راست میگفت البته ولی به روی مبارکمون نیاوردیم.تا اینکه خوشبختانه تو ماجرای انتخابات دیگه روابطمون با آقای کروبی خیلی خوب شد.

حالا که صجبت عکس شد این پشت صحنه را با خاطرات عکسی ادامه دهیم. روم به دیوار. یکبار چه افتضاح یکی دو ساعته شد. توی آرشیوم دوتا عکس با یک شماره رفته بود. نمیدانم چرا. من عکس دو تن از وزرا را انتخاب کردم که عکس روزم باشد. با همان شماره یک عکس هم در آرشیو مربوط به یک سگ گله بود که با فاصله زیادی از گوسفنداش نشسته بود. به نظر خودم کلی برایش هنر خرج کرده بودم و روی زمین خوابیده بودم و از این هنری بازیها. عکس آن دو وزیر محترم را که از دوستان صمیمی ام بودند up کردم و زیرش نوشتم آقایان فلان و فلان، وزرای فلان و فلان و با عجله در لب تاپ را بستم و رفتم. نیم ساعتی گذشت دیدم پشت سر هم sms میاد.باز کردم همه نوشته بودن به داد وبلاگت برس. منم دسترسی نداشتم. مجبور شدم رفتم یک کافی نت. دیدم ای دل غافل. اون عکس سگ گله آمده بالا با زیر نوشت آقایان فلان و فلان، وزرای فلان و فلان. زود عکس را عوض کردم و یک عکس طبیعت گذاشتم. دست بر قضا شب جائی مهمانی بودیم که هر دو وزیر محترم هم بودند. خیلی نزدیکشان نمی رفتم. ولی دیدم انگار نه انگار. تا مطالب اینترنت برای آنها پرینت گرفته شود و بهشان بدهند کلی زمان طول میکشه.خدارا شکر کردم برای آن لاین نبودن وزرای محترم. وگرنه چیزی بود که باید می آوردیم و باقالی بار میکردیم.

اینم بگم تموم کنم. تو اطاق بغلی جلسات هیئت دولت، اطاقی هست که وزرا برای تلفن های مهمشون میان اونجا. یکبار یکی از وزرا، داشت با تلفن سیاسی خیلی حرف سری را میزدو تازه عادت کزده بودم با دوربین عکس بگیرم. از این آفاهه که خیلی حرفهای سری می زد، عکس گرفتم. برای یک لحظه قاطی کرد و گفت نمی بینی داریم سری حرف میزنیم!

اقامه نماز عید فطراخراجی ها توسط کروبی!

جلسات مهدی کروبی با مشاوران خود برای اتخاذدیدگاه ها و مواضع جدید وی برگزار و پیشنهاد هایی در این زمینه مطرح شده است.
به گزارش جوان آنلاین، گفته می شود در یکی از این جلسات کروبی خطاب به یکی از نویسندگان بیانیه های خود خواستار طراحی خبری به عنوان بمب در محافل رسانه ای -سیاسی شده و تصریح کرده است اگر این خبر خوب طراحی گردد موجب توجه عمومی به وی خواهد شد.

وی در پاسخ به سوال نویسنده بیانیه های خود مبنی بر اینکه ابعاد این خبر چه می تواند باشد،پیشنهاد درج خبر اقامه نماز عید فطر توسط وی و با حضور جمعی از حامانش در یکی از مساجد تهران سخن به میان آورده است.

گفتنی است هرچند پیشنهاد مزبور تاکنون با بی اقبالی مشاوران کروبی مواجه شده و آن را بیشتر به طنز شبیه دانسته اند ولی اخبار تایید نشده دیگر حاکی از آن است که فتنه گران بی رغبت به هدایت مسجد ضرار دیگری نمی باشند.

جابجائی یک مدیر پس از دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب

روز گذشته رسانه ها از برکناری ناگهانی میرباقری معاون ضرغامی در صدا و سیما خبر دادند.این در حالی است که علت این جابجائی هنوز به طور رسمی گفته نشده است.

به گزارش خبرنگار جهان درحالیکه معاون ضرغامی شب سه شنبه در محل ساخت سریال نون و ریحان حاضر شد و در همان جا نسبت به عدم پخش ربنای شجریان در صدا و سیما توضیح داد و بی آنکه اشاره ای  و یا کنایه ای به رفتن خود کند،  صبح روز سه شنبه خبر برکناری وی در رسانه ها اعلام و به موجب این خبر علی دارابی جایگزین وی شد.

در همین راستا خبرنگار جهان کسب اطلاع کرد که تصمیم برای برکناری میرباقری از مدتها قبل گرفته شده است و قرار بود بعد از ماه مبارک رمضان این تصمیم عملی و تودیع انجام شود که جلسه دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب این جابجائی را جلو انداخت.

نمایندگان تشکل های دانشجوئی در جلسه دیدار با رهبر انقلاب نسبت به عملکرد صدا وسیما انتقادات جدی و قابل ملاحظه ای داشتند که همین موضوع باعث شد ضرغامی، میرباقری را زودتر برکنار کند.

گفتنی است برخی رسانه ها نوشته اند که ضرغامی تعطیلی برنامه دیروز و امروز و فردا را نیز پس از همین دیدار انجام داده است.

 میرباقری با همه انتقاداتی که به عملکرد او وارد بود، خدمات قابل توجهی در صدا و سیما داشت و امید می رود علی دارابی با تقویت نقاط قوت گذشته اشکالات موجود را برطرف سازد.ضمن این که بسیاری از مشکلات و انتقادات به صدا و سیما صرفا با رفت و آمد مدیران برطرف نمی شود و نیاز به اصلاحات ساختاری دارد.

هر دروغگویی عضو جنبش ماست!

یک عضو مرکزیت حزب مشارکت اعلام کرد هر کس که معتقد به تقلب در انتخابات سال گذشته باشد عضو جنبش سبز است!
رسالت نوشت:
علی شکوری راد که در غیاب اعضای سرخورده و منفعل و زندانی حزب مشارکت سعی می کند با حرف های با مزه باعث تزریق روحیه و انبساط خاطر طرفداران اندک جنبش فتنه شود در جدیدترین افاضات خود مدعی شد هر کس که معتقد باشد انتخابات سال گذشته واقعی نبوده و احمدی نژاد رئیس جمهور منتخب مردم نیست عضو جنبش سبز محسوب می شود!

شکوری راد در اظهارات خود تکلیف افرادی چون مصطفی تاج زاده، حجاریان، ابطحی و بسیاری از دوستان حزبی خود که به صراحت ادعای تقلب را رد کرده اند را مشخص نکرد که آیا این افراد که تقلب را قبول ندارند عضو جنبش سبز هستند و یا طبق نظریه شکوری راد از عضویت در جنبش سبز اخراج شده اند!

این عضو مرکزیت حزب غیر قانونی مشارکت در ادامه مقاله خود بدون اشاره به مخالف های خاتمی با رفتارهای نسنجیده میرحسین و کروبی و اختلاف نظرهای فراوان در خصوص اینکه چه کسی هدایت کشتی به گل نشسته اصلاحات و جنبش سبز سابق را بر عهده بگیرد در بازی غیر واقعی با کلمات گفته است جنبش سبز بی شمار است و در عین اینکه متنوع و متکثر است از هر گونه انقسام در حرکت باید پرهیز کند چه بسا آنها بخواهند با نرمش خود ما را قسمت کنند باید مراقب باشیم!

شکوری راد نصایح حضرات آیات جنتی و صدیقی را در نماز جمعه این گونه تعبیر کرده که نظام می خواهد در میان ما رسوخ کرده و بین ما فاصله بیندازد و لذا پیام وحدت می دهد جهت اطلاع آقای شکوری راد عرض می شود منظور از وحدت را مقام معظم رهبری هفته گذشته تبیین کردند و شرط وحدت را با کسانی دانستند که به اصول نظام وفادار باشند و لذا ایشان مطمئن باشند کسی قصد وحدت با ایشان و دوستان ساختارشکن او را ندارد.

همه اختلافات میرحسین موسوی و خاتمی

اخبار بدست آمده از شدت گرفتن اختلاف میان سران فتنه و تلاش برای تفکیک فعالیت ها از مسیر همدیگر می باشد
به گزارش جوان آنلاین،گزارش های دریافتی از آشفته بازاری در ارکان فتنه خبر می دهد ،به شکلی که از یک سو میرحسین موسوی نتوانسته خو را با خاتمی وفق دهد ، چرا که وی وهمسرش زهرا رهنورد معتقدند حرکت در چهارچوب نظام یعنی هضم و محوشدن ، اما از دیگر سو خاتمی نیز که در تاکتیک ها چندان همگام و همنظر نیست، معتقد است موسوی و حامیانش حیات خود را در تقابل و رویارویی مستقیم با نظام می دانند.

گفته می شود خاتمی بر این باور است که مماشات و آستانه تحمل نظام نمی تواند در یک رویه ثابت باقی بماند و این حق را باید برای حکومت قائل شد که در یک جا به تحرکات خاتمه دهد.

اما این موارد تنها موارد موجود برای اختلافات خاتمی و موسوی نمی باشد.خاتمی بر این باور است که رفتارهای حامیان موسوی می تواند با پوششی از انتقاد همراه باشد تا بگونه ای که بتوان فعالیتهای رادیکال را توجیه ساخت اما انچه که اتفاق افتاده عبور از اعتراض به سوی عصیانگری بوده است.

در همین زمینه گفته می شود یکی از عوامل ایجاد اختلاف میان طیف موسوی و خاتمی اقدامات زهرا رهنورد همسر موسوی می باشد .گفته می شود وی بشدت با دنباله روی و حرکت در پشت سر خاتمی مخالف بوده و اصولا این مشی را سازش طلبانه و اهانت به جریان فتنه سبزتفسیر می کند ، برهمین اساس بیشترین حملات کلامی در این مدت اخیر از سوی همسر موسوی خطاب به خاتمی در محافل مختلف ایراد شده است .

گزارش های دریافتی همچنین حاکی است حامیان موسوی با تاکید براین که باید در جدایی از مسیر خاتمی پیش قدم شد، براین باورند که خاتمی در پی سراب و رویاهای بازگشت به حاکمیت سرش به سنگ خواهد خورد و زمانی متوجه این خبط خواهد شد که حاکمیت مجالی به او برای ادامه رویاهایش نخواهد داد.

روزه خواری کم سابقه در سطح تهران و انفعال ناجا

روزه خواری در سطح تهران به شکل کم سابقه ای رواج یافته است و متاسفانه نیروی انتظامی در این رابطه واکنش درخوری نسبت به وظایف قانونی خود نشان نمی دهد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی جهان، مشاهدات عینی از سطح تهران گویای این مطلب است که متاسفانه عده ای هرچند قلیل با ساختار شکنی و بی توجهی به ملاحظات دینی، در ملا عام به روزه خواری مشغولند.

در همین رابطه به نظر می رسد تظاهر به روزه خواری از سوی برخی افراد، صرفا با هدف قداست شکنی و توهین علنی به متدینین و آحاد مردم انجام می شود.

متاسفانه نیروی انتظامی علی رغم وعده ای که در ابتدای ماه مبارک رمضان به رسانه ها و مردم داده بود، واکنش و برخورد درخوری را از خود نشان نمی دهد.

مناسب است مسئولین ناجا در روزهای آینده گزارشی از عملکرد خود در 10 روز اول ماه مبارک به رسانه ها و مردم ارائه کنند تا بتوان ارزیابی مناسب تری از عملکرد ناجا داشت.

متاسفانه اهمال در انجام وظایف قانونی نهادهای نظارتی و امنیتی باعث شده است که گسترش کشف حجاب در ماههای اخیر با روزه خواری در ماه مبارک رمضان همراه شود که تحمل این وضعیت از سوی مردم و متدینین سخت شده است.

لازم به ذکر است آیت الله خاتمی چندی پیش نسبت به کشف حجاب در معابر و گسترش فساد و معضلات اجتماعی و ناهنجاری های اخلاقی در سطح شهر به دولت و ناجا هشدار داده بود که متاسفانه اقدام درخوری در این رابطه صورت نگرفت.

ترانه موسوی وجود خارجی نداشت، فریب خوردم!

تریبون مستضعفین: مطلب زیر توسط «مینو صابری» در وبلاگ شخصی اش منتشر شده است. مینو صابری یکی از نویسندگان سایت ضدانقلاب رادیو زمانه و از طرفداران جنبش سبز است. صابری در پست اخیر خود به ناگفته هایی درباره ی قصه کذب کشته شدن ترانه موسوی پرداخته است. خواندن اعترافات امید حبیبی نیا به عنوان خبرنگاری که برای اولین بار خبر دروغ کشته شدن ترانه موسوی و تجاوز به او را منتشر کرده است در نوع خود جالب و تکان دهنده است. انتشار ناگفته های این روزنامه  نگار پس از سکوت یکساله اش درباره این ماجرا،  گویای ظلمی است که سران فتنه بر جمهوری اسلامی روا داشته اند. به عنوان نمونه می توان به تهمت های مهدی کروبی به نظام و نیز اسناد دروغ در این ماجرا اشاره کرد که در رسانه های مختلف بین المللی انعکاس گسترده پیدا کرد؛ گزارش بی بی سی از گفته های کروبی در ماجرای ترانه موسوی

***

بعد از یک سال و اندی که از انتشار خبر کذب ترانه‌ی موسوی می‌گذرد بالاخره یک شیرپاک خورده‌ای از همان کسانی که چنین خبری را مطرح کرده‌ بودند؛ لب به سخن باز کرده و حقایق را آشکار کرده است. من به سهم خودم به عنوان یک ایرانی از «امید حبیبی‌نیا» بابت این شهامت تشکر و قدردانی می‌کنم. از آن‌جایی که برخی دوستان عضو فیس‌بوک نیستند نوشته‌ی امید حبیبی‌نیا را در این باره عینآ نقل می‌کنم. دوستانی هم که در جریان ماجرا نیستند می‌توانند مطلبی که در سال گذشته نوشته بودم را این‌جا ملاحظه کنند.

امید حبیبی‌نیا:
سرانجام پس از نزدیک به یک سال سکوت، اکنون می توانم در باره دروغ بودن قصه ترانه موسوی بنویسم و توضیح بدهم که چرا یک سال سکوت کردم؟ سال گذشته در جریان تظاهرات و اعتراضات مردم، بسیاری از روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر با من برای انتقال اخبار، ویدئوها و عکس های تظاهرات و ارسال آن به رسانه های مختلف از جمله فرانس ۲۴ که من با آن همکاری می کردم، در تماس بودند. در روز دوازدهم تیرماه یکی از همین روزنامه نگاران که او را با نام ل. م معرفی می کنم به من اطلاع داد که دختری به نام ترانه موسوی ناپدید شده و بیم آنکه مورد تجاوز گروهی قرار گرفته می رود. ل.م منبع خبر خود را خبرنگار خود که اتفاقا پس از خروج از مسجد قبا بازداشت شده و به همراه ترانه موسوی در یک بازداشتگاه بوده است ذکر کرد.

دو روز بعد وی عکسی از ترانه موسوی برایم فرستاد و جزئیات بیشتری در اختیار من قرار داد از جمله یک شماره تلفن در آن زمان گروهی از دوستان چپ، وبلاگی راه اندازی کرده بودند با نام ایرانیان چپ که اغلب در داخل کشور بودند.از یکی از آنها که با نام آذر می نوشت، خواستم تا با شماره تلفنی که ادعا می شد تماس بگیرد. روز بعد آذر خبر داد که این شماره تلفن در شبکه وجود ندارد یا موقتا مسدود است. اما خود عین خبری که من برایش فرستاده بودم را در وبلاگش منتشر کرد. به این ترتیب برای نخستین بار وبلاگ ایرانیان چپ خبر احتمال تجاوز به ترانه موسوی را درج کرد، این خبر با کمی تفاوت عین خبری بود که چند ساعت قبل وبلاگ زیرزمین متعلق به ل.م آن را درج کرده بود اما از آنجا که کسی هنوز آن وبلاگ را نمی شناخت خبر با عنوان وبلاگ ایرانیان چپ منتشر شد. از آنجا که به ل.م اعتماد داشتم تصور من بر این بود که این خبر می تواند صحیح باشد با این حال ساعت ها با وی در باره جزئیات این ماجرا گفتگو کردم.

روز بعد وبلاگ دیگری به نام چریک آنلاین جزئیات دیگری در باره احتمال مرگ ترانه موسوی درج کرد. این وبلاگ متعلق به ر. و بود که ل.م او را خبرنگار فرهنگی خود و از کارکنان صدا و سیما می نامید دو روز بعد ل.م خبر داد که ترانه موسوی کشته شده و جسدش را سوازنده اند. هیچ منبع خبری دیگری وجود نداشت که صحت این ماجرا را تائید کند. دو منبع که بطور ناشناس دو وبلاگ را منتشر می کردند به اضافه وبلاگ ایرانیان چپ تنها مرجع پخش این اخبار بودند، منتهی خبر ابندا توسط ل.م در اختیار من قرار می گرفت، من برای آذر که پیگیر این ماجرا بود می فرستادم و وی آن را درج می کرد، بعد با تغییراتی جزئی در دو وبلاگ دیگر کپی می شد. در همین زمان من از ل.م تقاضای اطلاعات بیشتری کردم از جمله آدرس و شماره تلفن خانه ترانه موسوی که وی مدعی بود ر. و عکس ترانه موسوی را از آنجا برداشته است ولی درست در همین زمان وی اطلاع داد که خانواده ترانه موسوی به شمال رفته اند و پدرش نیز درگذشته است. با اصرار من ل.م محلی در حوالی خیابان آزادی را به عنوان آدرس محل سکونت ترانه موسوی اعلام کرد. من بلافاصله به آذر خبر دادم و او به محل رفت و از کسبه محل در باره وجود خانواده ای با عنوان موسوی پرس و جو کرد و خبر داد که هیچ کس چنین خانواده ای را نمی شناسد.

در همین حال در بالاترین و وب سایت های دیگر من را به عنوان کسی که مدافع این شایعه بودم مورد اشاره قرار می دادند و حتی کار به حذف همه لینک های ترانه موسوی کشید زیرا مدیر بالاترین معتقد بود که این خبر جعلی است. دو هفته بعد در حالی که پیگیریهای من برای یافتن ردی از ترانه موسوی به هیچ نتیجه ای نرسیده بود ، دوستان در تهران یکی پس از دیگری اعلام می کردند که نه در آموزشگاهی نام او هست و نه کسی دیگری او را در همان بازداشتگاه دیده است. در این زمان که تردیدهایم را با ل.م مطرح کردم وی گفت که مستقیما به همراه ر. و به کمیته پیگیری کروبی رفته و شواهد مربوط به این واقعه را در اختیار آنها قرار داده است. از وی خواستم تا نام کسی را که مدعی بود همراه با ترانه موسوی بازداشت شده را به من بدهد و او نام فردی را به من داد.

مدتها بعد وقتی با او حرف زدم متوجه شدم که او حرفهای متناقض زیادی می زند و آشکارا مایل نیست در باره آن روز کذایی حرفی بزند. اما اصلی ترین تردیدی که با آن روبرو شدم آن بود که از طریق دو مرجع مختلف در باره فرد مذکور تحقیق کردم مشخص شد روز هفتم تیر وی سرکارش حاضر بوده است و در ساعاتی که ل.م مدعی بود در بازداشت بوده مشغول کار بوده است در حالی که تردیدهایی جدی برای صحت این خبر داشتم و این اولین موردی بود که هیج نشانه ای از خانواده، دوستان و بستگان ش نبود. یک روز ل.م به من زنگ زد و گفت ماجرا لو رفته و او کشور را به همراه ر.و ترک کرده است طبعا در این مرحله من هر کمکی که از دستم برمی آمد برای آنها انجام دادم از وصل کردن ارتباط آنها با گزارشگران بدون مرز و دوستان دیگر در آن کشور تا تهیه کار برای تامین مخارج از ل.م خواستم که اگر اطلاعات بیشتری می تواند در رابطه با این موضوع منتشر کند در خارج از کشور می توان این کار را به راحتی انجام داد ولی وی دائما عنوان می کرد که به خاطر همان فرد ناچار به سکوت است اما یک روز بار دیگر گفت که همان فرد دستگیر شده و اکنون میخواهد حرف بزند و من ارتباط او و ر. و را با بی بی سی و صدای آمریکا برقرار کردم و گفتم که روز بعد هم می توانیم در فرانس ۲۴ این را پوشش بدهیم چون بالاخره ما دو نفر را داریم که خودشان از نزدیک پیگیر ماجرا بوده اند و آن را رسانه ای کرده اند اما تا چند روز بعد هم خبری از این دو روزنامه نگار نشد و بعد به من گفتند چون فرد مذکور آزاد شده است بهتر است فعلا سکوت کنند زیرا اکنون وزارت اطلاعات می داند منبع خبر ترانه موسوی چه کسی بوده است به ناچار من هم که در فیس بوک و تویترم نوشته بودم به زودی شاهدان ماجرا سخن خواهند گفت بار دیگر سکوت کردم ولی وقتی چند هفته بعد با یکی از همکاران همان فرد صحبت کردم وی اطمینان داد که وی در تمام روزهایی که ادعا می شد بازداشت بوده است، مشغول کار بوده است، این موضوع را با دو نفر دیگر هم چک کردم همگی شایعه بازداشت فرد مذکور را قویا تکذیب کردند.

در نتیجه برایم مسلم شد که این خبر از اساس دروغ است اما باز هم سکوت کردم تا این دو روزنامه نگار از آن کشور به کشورثالث دیگری منتقل شوند. در همین اثنا یکی از دوستان خبر داد که ر.و در یک محفل عمومی در کشور جدید در باره خبرهای نادرست گفته است مثلا مورد ترانه موسوی از مواردی است که دروغ بودن آن روشن است !!! یعنی نویسنده چریک آنلاین، کسی که می گفت عکس ترانه موسوی را از خانه ش برداشته و با ل.م به کمیته پیگیری کروبی رفته حالا می گفت که ترانه موسوی وجود خارجی ندارد !!! از ل.م در این باره پرسیدم، گفت لابد مصلحت چنین بوده، به او گفتم که فرد مورد نظر که همواره وجود او در تهران را دلیل سکوت در خارج از کشور اعلام می کنید هرگز بازداشت نشده بود نه در هفت تیر و نه اخیرا- یعنی حوالی دی ماه سال گذشته- وی گفت که تا هفته دیگر اسناد و مدارکی را با نام خودش در وبلاگی که با نام واقعی ش در آن مطالب فرهنگی می نوشت منتشر خواهد کرد چند هفته گذشت از او پرسیدم که چرا همچنان سکوت کرده است؟

اما او اصولا پاسخی نداشت. در این زمان بود که تصمیم گرفتم به محض آنکه شرایط لازم برای آنکه امنیت و اعتبار این دو منبع مخدوش نشود فراهم شد این موضوع را اعلام کنم. مناسفانه اعلام این موضوع همراه شد با دروغ پراکنی های نبوی علیه من و پاسخ «کوبنده» من که سبب شد حساب فیس بوک قبلی من مسدود شود. اما بهرحال وعده داده بودم که در این باره بنویسم و از آنجا که ل.م و ر. و خود را پشت وبلاگ های بدلی شان پنهان کرده بودند، بسیاری منبع خبر ترانه موسوی را من می دانستند زیرا من بودم که در آن روزها این خبر ر ا این طرف و آن طرف منتشر کردم و علیرغم چند یادداشت و نقد و حتی حذف لینک ها در بالاترین در اثر تکرار این موضوع و واجد بودن تمام عناصر یک روایت ملودرام، کم کم امر بر همه مشتبه شد و همه این موضوع را باور کردند. من به عنوان روزنامه نگاری که این خبر را برای نخستین بار منتشر کردم وظیفه داشتم اعلام کنم اشتباه کردم، فریب منابع م را خوردم اما برای دستیابی به حقیقت راههای بسیاری را پیمودم و ماههاست که مطمئنم ترانه موسوی وجود خارجی ندارد اما منتطر بودم تا این دو روزنامه نگار به کشور دیگری منتقل شودند تا هیچ مشکلی برایشان پیش نیاید حالا با خیال راحت می توانم در باره جزئیات این شایعه سخن بگویم.

گزارش از حربه های جریان فتنه برای بازگشت به قدرت


گزارش از حربه های جریان فتنه برای بازگشت به قدرت

فتنه گران و اصلاح طلبان تشنه قدرتند برهمین اساس برنامه جامعی را برای رسیدن به قدرت طراحی نموده اند.

خیراً سران فتنه در یک جمعبندی جدید راهکارهای تاکتیکی جدیدی را بر اساس اوضاع سیاسی روز در نظر گرفته و برای حضور در صحنه سیاسی برنامه ریزی جدیدی را آغاز نموده اند.
به گفته یکی از منابع آگاه سران فتنه پس از تلاشهای بی اثر سال گذشته جهت ضربه زدن به نظام و انقلاب این بار در تلاش می باشند با سیاه نمایی و القای تأثیر تحریم های آمریکا بر ایران، باعث به وجود آمدن ناآرامی و نگرانی میان مردم شوند.
این منبع افزود فتنه گران و اصلاح طلبان تشنه قدرتند برهمین اساس برنامه جامعی را برای رسیدن به قدرت طراحی نموده اند. مهمترین برنامه فتنه گران در شش ماه دوم سال تلاش هماهنگ تر برای ایجاد انشقاق میان اصولگرایان می باشد و سعی دارند با طرح مسائل تفرق انگیزانه، اختلاف افکنی میان قوا و ایجاد شبهات سیاسی به هر طریق ممکن وحدت و انسجام اصولگرایان را برهم بزنند. بر همین اساس سران فتنه با استفاده از ابزار تبلیغاتی که در دست دارند برنامه های جدید را برای ناکارآمد جلوه دادن فعالیت اصولگرایان در جامعه شروع نموده و سعی در ترویج تفکر لیبرالیستی دارند. همان طور که یکی از سران فتنه نیز در گفت اگر مردم حکومت دینی را نخواهند ما نیز همان را بیان خواهیم کرد.
نامبرده افزود: سران فتنه تلاش دارند برای حضور درعرصه قدرت با چهره سازی سیاسی از عناصر خاکستری اصلاحات که در میان مردم کمتر شناخته شده اند و یا در جریانات سال گذشته کمتر حاشیه داشته اند به دنبال چهره های جدید و وابسته به خود برای انتخابات آینده هستند.
این منبع مطلع همچنین افزود: اتاق فکر خارج نشین فتنه در هماهنگی کامل با سران فتنه برنامه های خود را در برای تحت تاثیر قرار دادن جوانان و قشر دانشجو اغاز کرده اند که بیشترین اقدامت آنها حول محور رسانه ها، مطبوعات، نشریات، کانالهای تلویزیونی فارسی زبان، سایت های متنوع و گوناگون جهت انحراف افکار و تغییر رفتار جوانان می باشد.

فتنه 88،ترجمان هشدار قرآنی


فتنه 88،ترجمان هشدار قرآنی

فتنه اخیر ترجمان یکی از بزرگترین هشدار‌های قرآنی بود.

حمیدرضا مقدم‌فر در نشست کنکاش حقیقت که شب گذشته در غرفه بصیرت قرآنی در هجدهمین نمایشگاه بین‌‌المللی قرآن کریم برگزار شد، اظهار داشت: فتنه اخیر یکی از بزرگترین وقایع تاریخی بعد از انقلاب اسلامی و ترجمان یکی از بزرگترین هشدار‌های قرآنی است.
وی با بیان اینکه در مجموع طی 31 سال گذشته، انقلاب اسلامی با دو جبهه کفر جهانی و نفاق روبه‌رو بوده که همواره قصد براندازی جمهوری اسلامی را داشتند، افزود: مقابله با نفاق مطابق احادیثی که از پیامبر اعظم(ص) نقل شده سخت‌تر از کفر است و امام راحل نیز همین بیان را اشاره کرده و فرمودند منافقین بدتر از کفار هستند.
مقدم‌فر گفت: حدود 10 سال پیش مقام معظم رهبری سخنانی را در جمع لشکر10 سیدالشهدا(ع) بیان فرمودند که هشداری برای خطرات اساسی تهدیدکننده نظام اسلامی بود.
وی با بیان اینکه در آن سخنان رهبر معظم انقلاب به تفسیر نفاق و چهره منافقین در قرآن پرداختند، افزود: سه چهره و گروه از نفاق و منافقین در قرآن ترسیم شده است که نخستین‌ گروه، منافقین فقط همان گروهی که در صدر اسلام بودند و اختصاص به همان مقطع تاریخی داشتند.
مدیرعامل خبرگزاری فارس ادامه داد: گروه دوم منافقین گروهی بودند که بعد از مهاجرت حضرت رسول به مدینه ایمان سطحی و ضعیفی آوردند و با کمترین تضییق به یمامه رفته و دربرابر پیامبر اسلام ایستادند.
وی گفت: سومین گروه نفاق که سخت ترین نوع نفاق است از جنس دیگری است؛ این گروه از منافقین کسانی هستند که پیشینه مثبت داشته و در جنگ‌ها همراه پیامبر اعظم(ص) بودند و پس از مدتی دچار آسیب هایی در ایمان و اعتقادشان شدند و این آسیب ها براثر غفلت زیاد شده، تاجایی که از جرگه مومنین خارج شده ولی به دلایلی اعلام نمی کنند(ثم اساء السوئا ان کذبوا بایات الله) لذا شناختن چهره واقعی آنان به سختی صورت می‌ گیرد.
وی افزود: دلایل این زایل شدن ایمان می تواند از محبت به دنیا و آلوده شدن به چرب و شیرین دنیا و وابستگی شدید به فرزند و همسر و امثال آن باشد.
مدیرعامل خبرگزاری فارس گفت: در فتنه اخیر به علت اینکه فضا غبارآلود بود شناخت حق و باطل سخت شده‌ و در این فضا منافقین نوع سوم میدان عرض اندام و بازیگری یافتند و فتنه را باکمک کفر جهانی رقم زدند.
مقدم فر ادامه داد: در واقع فتنه اخیر به عنوان خطیرترین تهدید علیه انقلاب اسلامی طی 31 سال گذشته با طراحی و مدیریت کفرجهانی و صهیونیسم جهانی و اقدام عملیاتی نفاق نوع سوم در داخل بود.
وی افزود: قرآن کریم به ما هشدار می دهد لتجدن اشدالناس عداوه للذین آمنوا الیهود، بنابراین باید همیشه مراقب این شدیدترین دشمن بود و ضمن آن توجه داشت که جبهه اسلام همیشه با نفاق سخت ترین لطمات را خورده است.

راه اندازی یک تلویزیون ضدانقلاب دیگر به نام "ایران ندا"

مصی علی نژاد و رامین جهانبگلو تلاش می کنند
راه اندازی یک تلویزیون ضدانقلاب دیگر به نام "ایران ندا"
ایران ندا اگرچه به صراحت اعلام نکرده که از مواهب و کمکهای دولت ایالات متحده در طرح استراتژیک جنگ نرم علیه ایران بهره می برد اما با توجه به هزینه های سنگین اداره یک شبکه ماهواره ای عملا" برای ارتزاق به دامن کاخ سفید پناه خواهد برد
یک خبرنگار سابق روزنامه های زنجیره ای و یکی از متهمان سابق حوادث انقلاب مخملی به همراه چند تن دیگر از روزنامه نگاران خارج نشین تلاش می کنند یک تلویزیون جدید ماهواره ای بر ضد ایران راه اندازی کنند.
 
معصومه علی نژاد - مشهور به مصی علی نژاد - که اکنون نام مسیح  را برای خود برگزیده است به اتفاق شهرنوش پارسی پور و رامین جهانبگلو که در جریان دستگیری عوامل انقلاب مخملی بازداشت و سپس به قید وثیقه از زندان آزاد شد اکنون در تلاشند شبکه تلویزیونی ماهواره ای "ایران ندا" را راه اندازی کنند.
 
اغلی برنامه های این رسانه بر مسائل سیاسی ایران متمرکز خواهد بود و عوامل این شبکه از حالا با برقراری ارتباط با برخی عناصر اصلاح طلب در صدد گردآوری اخبار روزانه از سطح جامعه و کشور هستند.
 
ایران ندا اگرچه به صراحت اعلام نکرده که از مواهب و کمکهای دولت ایالات متحده در طرح استراتژیک جنگ نرم علیه ایران بهره می برد اما با توجه به هزینه های سنگین اداره یک شبکه ماهواره ای عملا" برای ارتزاق به دامن کاخ سفید پناه خواهد برد.
 
هرچند برخی اعضای تندروی جبهه اصلاح طلبان قول مساعدت مالی به عوامل این شبکه داده اند.
 
گزارش البرز حاکی است آنگونه که افراد معلوم الحال تلویزیونهای فارسی زبان که مدت زیادتری در جبهه به اصطلاح مبارزه با جمهوریاسلامی دور باطل زده اند اذعان می کنند این رسانه ها ابتدا با جنجال و برنامه های پر سر و صدایی شروع به کار می کنند و هنگامی که کفگیر محتوایی آنها به ته دیگ خورد نق زدن و سپس دروغ پردازی را سرلوحه کار خود قرار می دهند.
 
نتیجه نهایی کار این افراد پس از طرد از سوی اربابان کاخ سفید گرفتن کاسه گدایی به دست برای جمع اوری چندصد دلار و دوام چند روزه روی آنتن ماهواره ها خواهد بود.


بدون شرح از سفره عبدالله نوری؛ سید حسن هم رفت+عکس

مهمانی و افطاری عبدالله نوری برگزار شد و در آن از اصلاح طلبان میانه رو تا افراطیون و متهمین به فتنه و ملی-مذهبی ها و سید حسن خمینی و برادرانش شرکت کردند. به گزارش جهان این مراسم که بدون سخنرانی بود به محلی برای گفت وگو میان مهمانان مبدل شد.

 گفتنی است در این میهمانی چهره هایی چون مهدی کروبی، سیدمحمد خاتمی، سید حسن، سید یاسر و سیدعلی خمینی، احمد منتظری، سعید حجاریان، محمد نوری زاد، محمد موسوی خوئینی ها، حسن اسدی زیدآبادی، صفدرحسینی، محسن آرمین، علیرضا رجائی، علی حکمت، موسوی لاری، محمود حجتی، فیض الله عرب سرخی، محمد عطریانفر، احمد خرم، هاشم آقاجری، محمدرضا خاتمی، عباس عبدی، فریبرزرئیس دانا، سازگارنژاد، احمد قابل، رضا تهرانی، بیژن زنگنه، سید سراج الدین موسوی، جواد اطاعت، بهزاد نبوی، حبیب الله پیمان، حمیدرضاجلائی پور، غلامحسین کرباسچی، احمد صدرحاج سید جوادی، هاشم صباغیان، محمد مجتهد شبستری، محمدجواد مظفر، سید محمد موسوی بجنوردی، عبدالله رمضان زاده، ابوالقاسم سرحدی زاده، علی خاتمی، قدرت الله علیخانی، محمدعلی ابطحی، محمد نعیمی پور، مرتضی کاظمیان، علی شکوری راد، علیرضا علوی تبار، هادی قابل، اسحاق جهانگیری، مصطفی ملکیان، غلامعباس توسلی، مجیدانصاری، محمد ملکی، حسین انصاری راد، هرمیداس باوند حضور داشتند.

درددلهای محمد نوری زاد با وهابیون عربستان

وی چند روز پیش با بدرقه برخی اعضای بدنام حزب مشارکت نظیر رضا خاتمی و شماری از وابستگان به گروهک ها، به زندان بازگشت اما پیش از آن با ارگان رسمی سازمان سیا (رادیو فردا) و ارگان حلقه ماسونی لندن (جرس) مصاحبه کرد

  گل بود، به سبزه هم آراسته شد. محمد نوری زاد فقط با رسانه رژیم سعودی علیه جمهوری اسلامی مصاحبه نکرده بود که آن را هم انجام داد. وی چند روز پیش با بدرقه برخی اعضای بدنام حزب مشارکت نظیر رضا خاتمی و شماری از وابستگان به گروهک ها، به زندان بازگشت اما پیش از آن با ارگان رسمی سازمان سیا (رادیو فردا) و ارگان حلقه ماسونی لندن (جرس) مصاحبه کرد و مدعی شد به قصد خیرخواهی علیه نظام و رهبری بدگویی می کند. در همین حال العربیه وابسته به رژیم سعودی هم اعلام کرد پیش از مراجعت نوری زاد به زندان با وی مصاحبه کرده است. این رسانه بخش هایی از مصاحبه خود با نامبرده را منتشر کرد.
شبکه العربیه از بدنام ترین شبکه ها در منطقه به شمار می رود و مورد انزجار ملت های مسلمان منطقه قرار دارد. اوج خیانت های این شبکه در جریان دو جنگ 33 روزه و 22 روزه بود که ضمن تخطئه علنی مقاومت مظلومانه حزب الله لبنان و حماس، حق را به جانب رژیم جنایتکار صهیونیستی داد و بعدها عبدالرحمن الراشد مدیر این شبکه توانست جایزه دوستی با صهیونیست ها را دریافت کند و همین باعث شد تا العربیه در منطقه به العبریه معروف شود و مورد تحریم قرار گیرد.
درباره پیوند فتنه سبز با رژیم سعودی باید یادآور شد که یکی از سران فتنه یک ماه پیش از انتخابات در عربستان با ملک عبدالله- به بهانه یک همایش فرهنگی- ملاقات کرد. رژیم سعودی همان گونه که برای بحران آفرینی در کشورهای عراق و افغانستان و لبنان و یمن، میلیاردها دلار هزینه کرد، یک میلیار دلار نیز به فتنه گران اختصاص داد.
 

همسر تاج زاده خواب نما شد!

ظاهرا ویدئوی جدیدی از اعترافات هولناک تاج زاده در راه است
همسر تاج زاده خواب نما شد!
همسر تاج زاده: دیشب خواب عجیبی دیدم (!) در به در دنبال گوشی تلفن برای تماس با همسرم بودم و عده ای مانع می شدند و مرا تعقیب می کردند. همسرم را در آن میان در محلی دیدم که «دسترسی» به ما نداشت اما به من اشاره ای کرد...

  همسر مصطفی تاج زاده ضمن انتشار نامه ای فریبکارانه خطاب به دادستان تهران، جور اصلاح طلبان فعال در فتنه را کشید و تلاش کرد از تبعات اعتراف نامبرده به خیانت بزرگ مدعیان اصلاح طلبی بکاهد. نامه فخرالسادات محتشمی پور در حالی منتشر شده که فتنه گران مدعی اصلاح طلبی، در پی انتشار ویدئوی سخنان تاج زاده در سکوت سنگینی فرو رفته اند و می کوشند تاثیرگذاری این اظهارات تکان دهنده را به مرور زمان بسپارند.

صراط - تاج زاده در اولین ویدئوی منتشره- ظاهرا ویدئوی دومی هم در کار است- خطاب به صفایی فراهانی و عبدالله رمضان زاده- دو عضو دیگر مرکزیت حزب مشارکت- می گوید «برای بنده که تجربه انتخابات رو دارم می دونم که تقلب نشده. ممکنه یکی دو میلیون عقب جلو بشه ولی ما نتیجه انتخابات رو باختیم. حالا به جای 25 میلیون و 14 میلیون، شده باشه 24 میلیون و 15 میلیون مثلا. ما انتخابات رو باختیم».

این اظهارات در جمع دوستان، در واقع اعتراف صریح به خیانت افراطیون مدعی اصلاح طلبی در برپایی 8 ماه آشوب خیابانی و رادیکالیسم هیجانی کور است که هزینه های فراوانی را به کشور و مردم و نظام تحمیل کرد.

ظاهرا به دلیل درک ابعاد تکان دهنده این اعتراف هم بود که فتنه گران ترجیح دادند همسر تاج زاده را به میدان بفرستند تا وی با مظلوم نمایی و تحریک عواطف، اذهان را از اصل ماجرا منحرف کند. همسر تاج زاده در نامه خود نوشت: درست یک هفته از بازداشت مجدد همسرم می گذرد و تا این لحظه هیچ خبر موثقی از وضعیت او ندارم. دوباره همان حالاتی که آقایان بازجو و حتی خود شما با آن آشنا هستید به سراغم آمده و دارم سعی می کنم خود را کنترل کنم تا اقدامی نسنجیده انجام ندهم. دیشب خواب عجیبی دیدم. در به در دنبال گوشی تلفن برای تماس با همسرم بودم و عده ای مانع می شدند و مرا تعقیب می کردند. همسرم را در آن میان در محلی دیدم که «دسترسی» به ما نداشت اما به من اشاره ای کرد و من به سویش رفتم و او آرام «در گوشم» گفت چه کردی؟ نمی خواهی پیگیر کارها باشی؟

وی همچنین نوشت: گفته بودم اگر از همسرم بی خبر بمانم همه غیرمجازها از نظر شما برایم مجاز خواهد شد و اگر بیم جان او را داشته باشم فریادم را از هر راه ممکن به گوش آزادگان جهان می رسانم.

همسر تاج زاده توضیح نداد در خواب کذایی و همزمان با تعقیب شدن و عدم دسترسی به وی، چگونه توانسته در گوشی با او صحبت کند و متعرض خیانت بزرگ تاج زاده و همقطاران وی نیز نشد و این در حالی است که اگر آقای تاج زاده صرفا بیماری دیسک کمر دارد، افراد بسیاری در آتش افروزی امثال وی آسیب دیدند یا جان باختند.

هرچند که از انتشار ویدئوی سخنان تاج زاده بیش از یک هفته می گذرد و فتنه گرانی چون موسوی و کروبی و خاتمی به دلایل کاملا روشن در سکوت مطلق فرو رفته اند چرا که به هر نحو موضع بگیرند، ابعاد رسوایی بیشتر خواهد شد.

کروبی:باور کنید من مجتهدم

کروبی که طی یک سال گذشته به واسطه اتهام زنی ناروا به نظام و طرح ادعاهای دروغ تقلب و همنوایی با مخالفان نظام به شدت در میان افراد متدین و علاقه مند به نظام و امام وجاهت خود را از دست داده است به حربه جدیدی متوسل شد.
روزنامه رسالت نوشت: در سال69  و قبل از انتخابات مجلس خبرگان مهدی کروبی با رایزنی توانست گواهی تحصیل در حوزه علمیه را از برخی دوستان خود بگیرد که یکی از مهمترین گواهی ها مربوط به آقای یوسف صانعی بود که در آن قید شده بود آقای کروبی فردی مجتهد و دارای صلاحیت علمی و تقوایی است اما شورای نگهبان آن زمان علی رغم این اطلاعیه که معلوم بود چگونه صادر شده است برای اطمینان از صحت معلومات حوزوی کروبی وی را دعوت به دادن امتحان نزد فقهای شورای نگهبان کرد، اما کروبی که آن زمان رئیس مجلس بود ناگهان اعلام شد که پای وی شکسته و در بیمارستان بستری است و قادر به شرکت در جلسه امتحان نیست اما همان زمان شورای نگهبان اعلام کرد حاضر است در بیمارستان از وی امتحان به عمل آورد اما کروبی که می دانست موضوع از چه قرار است قید امتحان و کاندیدا شدن در مجلس خبرگان را زد.
اکنون که کروب
ی به خاطر رفتارهای نسنجیده به چهره ای محبوب
 ضد انقلاب و مورد بغض و اعتراض چهره های متدین تبدیل شده است دست به دامان فردی شد که چند ماه قبل جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در اطلاعیه ای عدم صلاحیت وی را برای تصدی امر مرجعیت اعلام کرده است تا شاید برای بازسازی چهره وی کمکی کند!

خشم سفیر انگلیس از منتشر شدن خبر دیدارش با سران فتنه


پس از آشکار شدن خبر این دیدار، سایمون گس برای یکی از سران فتنه پیغام فرستاده که انتشار خبر این دیدار توسط نزدیکان خود وی انجام شده است و کسی در داخل سفارت از انجام این دیدار مطلع نبوده است.

پس از منتشر شدن خبر دیدار پنهانی سیدمحمد خاتمی با سفیر انگلیس، گفته می‌شود آقای سفیر از انتشار این خبر بسیار شوکه و ناراحت شده است و حتی به برخی از منابع امنیتی دستور داده چگونگی نشست این خبر را بررسی نمایند.

به گفته یکی از منابع آگاه سفیر انگلیس پس از آشکار شدن خبر این دیدار برای آقای خاتمی نیز پیغام فرستاده که انتشار خبر این دیدار توسط نزدیکان خود وی انجام شده است و کسی در داخل سفارت از انجام این دیدار مطلع نبوده است.

این منبع افزوده است گفته می شود آقای سفیر همچنین قصد دارد از این پس دیدارهایش را با سران فتنه، پنهانی‌تر برگزار نماید.

تکذیب خبر این دیدار توسط سایت کلمه با اصرار سفیر انگلیس انجام شده است و این اقدام سایت کلمه در فرمانبری از سفیر انگلیس به خاطر حمایت‌های مالی و فنی انگلیس از سایت مذکور می باشد.