اخبار سیاسی

نگاهی به اخبار سیاسی روز

اخبار سیاسی

نگاهی به اخبار سیاسی روز

ماموریت جاسوس دوجانبه برای تطهیر ریگی و آمریکا

 علیرضا نوری زاده ضد انقلاب فراری خارج از کشور در اظهار نظری مضحک جمهوری اسلامی را به تلاش برای درگیریهای مذهبی و قومی متهم کرد این عنصر دست آموز سیا و mi6 انگلیس که با شبکه ضد شیعی العربیه (تحت مدیریت وهابیون و شاهزاده های عربستان) گفت و گو کرده است، با اشاره به حادثه تروریستی مسجد جامع زاهدان مدعی شده حکومت ایران به جای استفاده از برگ برنده ای به نام عبدالمالک ریگی رهبر گروه موسوم جند الله، او را اعدام کرد.
مفسر ضدایرانی شبکه‌های ماهواره‌ای تلویزیونی فارسی‌ زبان در ادامه ، در اظهاراتی خلاف واقع مدعی شد: " از زمان اعدام عبدالمالک ریگی شنیدیم که صدها نفر از جوانان بلوچ به جندالله پیوستند، یعنی اعدام او نتیجه ای عکس انتظارهای نظام داشت." نوری زاده همچنین مدعی شد: آنچه که من از آن هراس دارم و از سال ها پیش درباره آن نگران بوده ام وقوع جنگ شیعه و سنی در ایران است. نوری زاده که گویی در این برنامه ماموریت یافته بود ، علاوه بر اثبات عدم وابستگی ریگی به سازمانهای جاسوسی سیا و موساد ، انگشت اتهام افکارعمومی ایران از آمریکا در حمایت از تروریستهای جنایت زاهدان، به سمت درگیری های مذهبی و اختلافات داخلی تغییر دهد، گفت: من در یکی از برنامه های تلفنی با آقای عبدالمالک ریگی مصاحبه ای انجام دادم. او انتقادهای شدیدی از امریکا، انگلیس و کشورهای عربی به دلیل کمک نکردن به او داشت. این عنصر فراری درادامه تلاش کرد نظام جمهوری اسلامی ایران را به راه انداختن اختلافات مذهبی متهم سازد. وی سپس برای اثبات ادعای مضحک خود، درگیریهای قومی و مذهبی در عراق تحت اشغال آمریکا را که به کشته و زخمی شدن بسیاری از شهروندان این کشور اعم از شیعه وسنی منجر شده ، به ایران نسبت داد و سپس نتیجه گرفت: زمانی که گروهی مرتبط با ایران در عراق به قتل اهل تسنن می پرداختند و سنی ها نیز اقدام به قتل شیعیان می کردند، ما نگران انتشار این پدیده در ایران بودیم و امروز شاهد هستیم . اظهارات این عنصر فراری در حالی صورت می گیرد که طی روزهای گذشته بسیاری از اقشار مختلف مردم سیستان و بلوچستان اعم از سنی ، شیعه و بلوچ ضمن اعلام انزجار از حوادث تروریستی اخیر، آمریکا ، انگلیس و سرویسهای جاسوسی غرب را به دست داشتن در این گونه جنایات متهم کرده اند.

 علیرضا نوری زاده ضد انقلاب فراری خارج از کشور در اظهار نظری مضحک جمهوری اسلامی را به تلاش برای درگیریهای مذهبی و قومی متهم کرد این عنصر دست آموز سیا و mi6 انگلیس که با شبکه ضد شیعی العربیه (تحت مدیریت وهابیون و شاهزاده های عربستان) گفت و گو کرده است، با اشاره به حادثه تروریستی مسجد جامع زاهدان مدعی شده حکومت ایران به جای استفاده از برگ برنده ای به نام عبدالمالک ریگی رهبر گروه موسوم جند الله، او را اعدام کرد.
مفسر ضدایرانی شبکه‌های ماهواره‌ای تلویزیونی فارسی‌ زبان در ادامه ، در اظهاراتی خلاف واقع مدعی شد: " از زمان اعدام عبدالمالک ریگی شنیدیم که صدها نفر از جوانان بلوچ به جندالله پیوستند، یعنی اعدام او نتیجه ای عکس انتظارهای نظام داشت." نوری زاده همچنین مدعی شد: آنچه که من از آن هراس دارم و از سال ها پیش درباره آن نگران بوده ام وقوع جنگ شیعه و سنی در ایران است. نوری زاده که گویی در این برنامه ماموریت یافته بود ، علاوه بر اثبات عدم وابستگی ریگی به سازمانهای جاسوسی سیا و موساد ، انگشت اتهام افکارعمومی ایران از آمریکا در حمایت از تروریستهای جنایت زاهدان، به سمت درگیری های مذهبی و اختلافات داخلی تغییر دهد، گفت: من در یکی از برنامه های تلفنی با آقای عبدالمالک ریگی مصاحبه ای انجام دادم. او انتقادهای شدیدی از امریکا، انگلیس و کشورهای عربی به دلیل کمک نکردن به او داشت. این عنصر فراری درادامه تلاش کرد نظام جمهوری اسلامی ایران را به راه انداختن اختلافات مذهبی متهم سازد. وی سپس برای اثبات ادعای مضحک خود، درگیریهای قومی و مذهبی در عراق تحت اشغال آمریکا را که به کشته و زخمی شدن بسیاری از شهروندان این کشور اعم از شیعه وسنی منجر شده ، به ایران نسبت داد و سپس نتیجه گرفت: زمانی که گروهی مرتبط با ایران در عراق به قتل اهل تسنن می پرداختند و سنی ها نیز اقدام به قتل شیعیان می کردند، ما نگران انتشار این پدیده در ایران بودیم و امروز شاهد هستیم . اظهارات این عنصر فراری در حالی صورت می گیرد که طی روزهای گذشته بسیاری از اقشار مختلف مردم سیستان و بلوچستان اعم از سنی ، شیعه و بلوچ ضمن اعلام انزجار از حوادث تروریستی اخیر، آمریکا ، انگلیس و سرویسهای جاسوسی غرب را به دست داشتن در این گونه جنایات متهم کرده اند.

علیرضا نوری زاده ضد انقلاب فراری خارج از کشور در اظهار نظری مضحک جمهوری اسلامی را به تلاش برای درگیریهای مذهبی و قومی متهم کرد این عنصر دست آموز سیا و mi6 انگلیس که با شبکه ضد شیعی العربیه (تحت مدیریت وهابیون و شاهزاده های عربستان) گفت و گو کرده است، با اشاره به حادثه تروریستی مسجد جامع زاهدان مدعی شده حکومت ایران به جای استفاده از برگ برنده ای به نام عبدالمالک ریگی رهبر گروه موسوم جند الله، او را اعدام کرد.
مفسر ضدایرانی شبکه‌های ماهواره‌ای تلویزیونی فارسی‌ زبان در ادامه ، در اظهاراتی خلاف واقع مدعی شد: " از زمان اعدام عبدالمالک ریگی شنیدیم که صدها نفر از جوانان بلوچ به جندالله پیوستند، یعنی اعدام او نتیجه ای عکس انتظارهای نظام داشت." نوری زاده همچنین مدعی شد: آنچه که من از آن هراس دارم و از سال ها پیش درباره آن نگران بوده ام وقوع جنگ شیعه و سنی در ایران است. نوری زاده که گویی در این برنامه ماموریت یافته بود ، علاوه بر اثبات عدم وابستگی ریگی به سازمانهای جاسوسی سیا و موساد ، انگشت اتهام افکارعمومی ایران از آمریکا در حمایت از تروریستهای جنایت زاهدان، به سمت درگیری های مذهبی و اختلافات داخلی تغییر دهد، گفت: من در یکی از برنامه های تلفنی با آقای عبدالمالک ریگی مصاحبه ای انجام دادم. او انتقادهای شدیدی از امریکا، انگلیس و کشورهای عربی به دلیل کمک نکردن به او داشت. این عنصر فراری درادامه تلاش کرد نظام جمهوری اسلامی ایران را به راه انداختن اختلافات مذهبی متهم سازد. وی سپس برای اثبات ادعای مضحک خود، درگیریهای قومی و مذهبی در عراق تحت اشغال آمریکا را که به کشته و زخمی شدن بسیاری از شهروندان این کشور اعم از شیعه وسنی منجر شده ، به ایران نسبت داد و سپس نتیجه گرفت: زمانی که گروهی مرتبط با ایران در عراق به قتل اهل تسنن می پرداختند و سنی ها نیز اقدام به قتل شیعیان می کردند، ما نگران انتشار این پدیده در ایران بودیم و امروز شاهد هستیم . اظهارات این عنصر فراری در حالی صورت می گیرد که طی روزهای گذشته بسیاری از اقشار مختلف مردم سیستان و بلوچستان اعم از سنی ، شیعه و بلوچ ضمن اعلام انزجار از حوادث تروریستی اخیر، آمریکا ، انگلیس و سرویسهای جاسوسی غرب را به دست داشتن در این گونه جنایات متهم کرده اند.

فتوای رهبر انقلاب درباره التزام به ولایت فقیه

مقام معظم رهبری تأکید کردند: «التزام به ولایت فقیه، اطاعت از دستورات حکومتی ولی امر مسلمین است.»
حضرت آیت الله خامنه ای در پاسخ به استفتائی درباره مفهوم "التزام به ولایت فقیه، که بتازگی در پایگاه اطلاع رسانی دفتر معظم له انتشار یافته است، تصریح کردند: «همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است.»

متن کامل این استفتاء و پاسخ رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

سؤال: خواهشمند است در خصوص«التزام به ولایت فقیه» توضیح دهید؛ به عبارت دیگر چگونه باید عمل نماییم تا بدانیم که به جانشین بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام کامل داریم؟
جواب: «ولایت فقیه به معناى حاکمیت مجتهد جامع‌الشرائط در عصر غیبت است و شعبه‌اى است از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه وآله) مى‌‌باشد و همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است.»

ایشان همچنین پیش از این، در پیامی خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرده بودند: «خدشه‌ در التزام‌ به‌ ولایت‌ فقیه‌ و تبعیت‌ از رهبری‌، خدشه‌ در کلیه‌ نظام‌ اسلامی‌ است‌ و این‌جانب‌ این‌ را از هیچ‌ کس‌ و هیچ‌ دسته‌ و گروهی‌ تحمل‌ نخواهم‌ کرد؛ البته‌ امروز بحمدالله‌ و توفیقه‌، کلیه‌ آحاد و گروه های‌ خط امام‌، ملتزم‌ به‌ ولایت‌ فقیه‌ و تبعیت‌ از رهبری‌ می‌باشند و امید است‌ که‌ زمینه‌ برای‌ رمی‌ افراد و گروه ها به‌ عدم‌ التزام‌ به‌ آن‌، هرگز فراهم‌ نگردد.»

شایان ذکر است طبق قوانین و مقررات گزینشی سازمان ها و نهادهای دولتی و بسیاری از مراکز آموزشی، "اعتقاد و التزام به ولایت فقیه" از جمله شرائط اصلی پذیرش است.

هاشمی باید به وعده خود عمل کند

گزارش شبکه ایران، با وجود گذشت حدود سه ماه از صدور حکم جلب مهدی هاشمی و درخواست های چندین ماهه  فعالان دانشگاهی و سیاسی برای بازگشت وی، پسر دوم آقای هاشمی همچنان اعتنایی به حکم دستگاه قضا و درخواست سیاسیون نکرده است.

"ورود پلیس بین الملل(اینترپل)" برای دستگیری مهدی هاشمی از جمله پیشنهاداتی است که در ماه های گذشته بسیار مطرح شده است اما به نظر اکثر فعالان سیاسی بهترین راه ورود رئیس مجمع تشخیص مصلحت و بازگرداندن پسرش به ایران است.

در این باره، غلامحسن امیری، عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین در گفت‌وگو با شبکه ایران ابتدا پیشنهاد کمک گرفتن از اینترپل را مطرح کرد: با توجه به اینکه مهدی هاشمی در خارج از کشور به سر می برد می توان وی را از طریق پلیس بین الملل دستگیر نمود.

قائم مقام سابق جامعه اسلامی مهندسین، در ادامه یادآور شد: رئیس مجمع تشخیص مصلحت نقش پررنگی در بازگشت فرزندش به ایران دارد.

وی به اظهارات چندی پیش آقای هاشمی رفسنجانی مبنی بر اینکه "اگر دادگاه مهدی را احضار کند او حاضر می شود" اشاره کرد و گفت: در حال حاضر و با توجه به اینکه چند ماهی از صدور حکم جلب مهدی هاشمی می گذرد، آقای هاشمی باید به وعده خود عمل نموده و از فرزندش بخواهد که به ایران برگردد.

امیری با تاکید بر اینکه مهدی هاشمی باید هر چه سریعتر به ایران برگردد، اظهار داشت: قطعا این مسئله به نفع مهدی هاشمی و دیگران خواهد بود.

وی همچنین گفت: در کشورمان همه در برابر قانون برابر هستند و طبق قانون هر فردی که جرمی مرتکب شده باشد باید به آن رسیدگی شود.

عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین با تاکید بر اینکه باید با تمام مجرمین به صورت یکسان برخورد شود، گفت: این مسئله هیچ ارتباطی با مقام و منصب شخص و خانواده اش ندارد.

مهدی هاشمی؛لیدر مالی سایت‌ های ضدانقلاب

یک سایت ضدانقلاب نوشته است: "چون مهدی هاشمی هزینه‌های مالی جرس را تامین می‌کند،کدیور باید هوای او را داشته باشد."

 علاقه افراطی آقای دوربینی حلقه لندن به خودنمایی و نامه پراکنی باعث حرف و حدیث هایی درباره او شده است.

کدیور پس از نامه نگاری سرگشاده به سیدحسن خمینی و طرح این توقع که وی سیره امام خمینی و حاج سیداحمدآقا را نقد و رد کند، نامه سرگشاده ای هم به هاشمی و علیه رهبری منتشر کرد.

هرچند که با توجه به سوابق قلم به مزدی برادرزن مهاجرانی، سفارشی و رپرتاژ بودن نامه های اخیر از سوی محافل آمریکایی دور از ذهن نیست و از طرفی نمی توان سفر اخیر وی به تل آویو را در این میان نادیده گرفت، اما شهرت طلبی زیاده از حد و میل افراطی کدیور به هر قیمت گمانه دیگری است که اتفاقا مورد توجه سایت ضدانقلابی خودنویس قرار گرفته است.

خودنویس در تحلیل خودنمایی حجت الامسال هرمنوتیک نوشت: آیا نامه به نوه امام خمینی مبنی بر رد نظریه ولایت فقیه، که پدربزرگش با آن جمهوری اسلامی را بنیانگذاری کرد و پدربزرگ و پدرش برای حفظ آن هر تلاشی انجام دادند، تا آنجا که پدربزرگ گفت حفظ نظام از اوجب واجبات است، انتظاری واقعی را دنبال می کرد؟ آیا حسن خمینی، که هرچه دارد ناشی از پدر و پدربزرگش هست، می تواند به کل به میراث آن دو پشت پا بزند و همه آنها را رد کند؟ اگر سیدحسن خمینی با ولایت فقیه مخالف باشد، آیا در شرایط کنونی کشور رد علنی آن رکن اساسی قانون اساسی برای او مقدور است؟ اگر نیست، متن نامه دال بر چه چیزی است؟ متن نامه سرگشاده کدیور به هاشمی رفسنجانی هم همین مشکل را دارد. اگر یک درهزارم هم برای هاشمی رفسنجانی و دیگر اعضای مجلس خبرگان چنان درخواستی امکان طرح ندارد، این متن چه دستاوردی دارد؟ کدیور آن قدر هوشیار است که تند تند نامه های بدون رسیدن به هدف اصلی و تصریح شده ننویسد. برخی مدعی هستند که چون هاشمی رفسنجانی از طریق مهدی هاشمی هزینه مالی جرس را تامین می کند حجت‌الاسلام کدیور باید هوای هاشمی رفسنجانی را داشته باشد.

کدیور در پوشش لباس آخوندی پیش از این ارتباطاتی با بیت منتظری از یک سو و برخی حلقه های بهایی در خارج از طرف دیگر داشت و از این طریق مورد عنایت محافل اطلاعاتی آمریکا بود. اما گویا با درگذشت آقای منتظری و سرآمد عمر فتنه سبز با پوشش دین، تاریخ انقضای مزدوری او هم رسیده است. شاید به همین دلیل هم هست که او می کوشد با انکار واقعیات از طرفی و قلمبه گویی و موج سازی از طرف دیگر، به اربابان خود چنین القا کند که هنوز هم به درد می خورد.

تحلیلی در مورد نامه سرگشاده محسن کدیور به رئیس مجلس خبرگان

محسن کدیور ، طی نامه سرگشاده بلندی به رئیس مجلس خبرگان رهبری، به ایراد اتهاماتی علیه مقام معظم رهبری  پرداخته است.          

 

 

 

 

 

 

ایشان نه بر اساس واقعیات بلکه عمدتا بر اساس موهومات و مخیلات یک خارج نشین که منابع غرض آلود و جهت دار غربی احاطه اش کرده اند داد سخن داده است و در سایه سار برکاتی که موضع گیری های سیاسی چندساله  او علیه تفکر اصیل امام راحل حول ولایت فقیه برایش به ارمغان آورده، به نقد عملکرد رهبر معظم برخاسته است. شاهد این جملات من چیست؟ محسن کدیور، بر اساس موهومات، وضعیت کشور را بحرانی می داند و می نویسد: "معترضان سبز ایرانی، "فتنه گر" نیستند، آنها به دنبال رای، بلکه "حق گمشده" خود هستند". این دقیقا خوراک فکری ای است که از سوی دستگاه های تبلیغی غرب ارائه می شود و اگر دکتر کدیور در ایران حضور می داشت و با چشم باز انصاف می نگریست، مشاهده می کرد که هیچ بحرانی نه در زندگی روزانه  مردم و نه در طبقه  سیاسیون مشاهده نمی شود؛ نه تمرد و نافرمانی عمومی مشاهده می شود و نه نشانه های کاهش اقتدار دولت و نظام. موج کوتاه مدتی که پس از انتخابات88  به راه افتاد نه به سود مردم بود و نه متکی بر شواهد و استدلالات درستی. تا کنون هیچ یک از سران موج به اصطلاح سبز نتوانسته اند دلیلی بر مدعای خویش یعنی تقلب وسیع در انتخابات ارائه دهند، بلکه همه شواهد علیه آنان حکم می دهند. امروزه کاملا آشکار است که اغتشاشات ایجاد شده از سوی آنان که به آسیب های مالی و جانی فراوان به مردم انجامید، تنها به منظور برتری طلبی و حب ریاست بود. هتک حرمت از عاشورا و قداست شکنی های حامیان این موج، چنان مردم مسلمان را برانگیخت که در نه دی88  با حضور عظیم خود، غائله را برای همیشه خاتمه دادند. با این همه واقعیات، آقای دکتر کدیور، به صورت مضحکی از "رای و حق گمشده" سخن می گوید و فتنه را که قصد براندازی نظام داشت، اعتراض قلمداد می کند!
آقای دکتر کدیور، نان موضع گیری هایش علیه نظام اسلامی و اصل ولایت فقیه را می خورد و اگر امکانات فراوانی در غرب به استقبالش آمده است، نه به دلیل استادی یا مدرک دکترای اوست بلکه به دلیل شهرتی است که از ردیه هایش بر ولایت فقیه یافته است. اگر موضع گیری ها و سخنان شاذ او در باب "اسلام معنوی" و دین رحمانی و درست در تقابل با امام راحل و نیز حمایت های رسانه ای دوم خردادی از وی را کنار بگذاریم، وی در ایران، نه استادی مبرز محسوب می شود (که گلایه های دانشجویان دکتری از بی محتوایی درس های وی شاهد من است) و نه دانشمندی مورد توجه محافل علمی و دانشگاهی (خلل ها و سستی های علمی و منطقی بسیار زیاد در آثار او را شاهد می آورم1 که حاکی از کم سوادی یا بی  دقتی علمی اوست).
اما چرا باید به قلم یک خارج نشین مرفه که از پس حجاب های متعدد و رنگارنگ رسانه های غربی به ماوقع ایران نظر می کند و اصولا نان او در همین نگارش های بی پروا و نابخردانه است، واکنش نشان داد و پاسخ گفت؟ این سئوال بجا است. امروزه شاهد انحطاط و ابتذال روشنفکری دینی دهه  هفتاد و هشتاد هستیم. دکتر سروش که روزگاری سخنانش به وفور خوانده می شد و در محافل مختلف، مورد بحث واقع می گشت، امروزه در خارج از کشور، به نویسنده  تردستی بدل شده است که با چیدن شگفت انگیز واژگان مولوی و حافظ، خوانندگان را به وجد می آورد بدون آنکه محتوای سخنانش مورد توجه باشد.
 آلودگی های سیاسی از ناحیه  وابستگی به غرب و رسانه های کثیف و دروغ پراکن غربی، دامن بسیاری از روشنفکران سابق را تر کرده است و مردم و جامعه  دانشگاهی، ارتباطی حداقلی با آنان یافته اند. بلی شاید درست آن باشد که نامه جدید الانتشار دکتر کدیور را نیز نادیده بگیریم و ارزش ارائه جوابیه را به این نامه اعطا نکنیم، اما در اینجا چند نکته را خواهم گفت از باب سفارش دل، چه اینکه دل به رواداشتن برخی لغویات و اتهامات نابخردانه و عاری از انصاف بر وجود ذی جود و پربرکات حضرت آیت الله خامنه ای، رهبر معظم انقلاب جریحه دار است و به خدایش شکوه گر است که چرا باید خورشیدی درخشان متهم شود آن هم به پراکندن تاریکی!


نشانه ها به سمت مقام معظم رهبری

در سالهای پس از انقلاب اسلامی به خصوص بعد از رحلت حضرت  امام ( ره) جریان فتنه با ترفند های مختلف سعی کردبا

نفوذ به جایگاه های مهم  و کلیدی نظام، اداره امور کشور را در دست گیرد .  اما در تمام این دوران حتی در زمان دولت اصلاحات یک سد محکم در

برابر خواسته های شوم خود احساس می کردند و آن اصل ولایت فقیه و شخص مقام معظم رهبری بود. به اذعان همه تحلیل گران حتی رسانه های

بیگانه در تمام فتنه هایی که این گروه به راه انداخت تنها شخص مقام معظمرهبری بود که با رهبری آگاهانه و با درایت خود نظام را در برابر تهدیدات

داخلی و خارجی حفظ و صیانت نمود .

از این رو، در جریان فتنه ی پس از انتخابات ، هدف اصلی اتاق فکر فتنه گران، عزل مقام معظم رهبری بود. اما به دلیل شدت  محبوبیت و

 مقبولیت مقام معظم رهبری در دل و جان مردم ایران ، این نیت پلید را آشکار نمی کرد.حال بعد از رسوایی و شکست سنگینفتنه گران از مردم و

رهبری ، از نیت شوم خود پرده برداشتند و به صورت علنی خواستار استیضاح مقام معظم رهبری شدند.

در این راستا محسن کدیور از اعضای اتاق فکر جریان فتنه در خارج از کشور ، با انتشار نامه ای که مخاطب آن آقای هاشمی رفسنجانی بود خواستاراستیضاح و برکناری مقام معظم رهبری شد. از طرف دیگر جریان همسو با بیگانگان در داخل کشورنیز ساکت ننشست . عیسی سحرخیز  که به اتهامتبلیغ علیه امنیت کشور در جریانات پس از انتخابات دستگیر شده است  دردفاعیات خود در دادگاه با مظلوم نمایی اتهام خود را مطبوعاتی ذکر نمود ومقام معظم رهبری را به کوتاهی در انجام اصول قانون اساسی متهم کرد. رسانه ها و سایت های معاند نیز از اظهارات این افراد استقبال کرده و آنها راپوشش خبری دادند. 

اما تجربه ی این سالها نشان داده است که پیوند مردم و رهبری ناگسستنی است و دشمنان نظام و انقلاب از این حربه نیز بهره ای نخواهند برد .

 

ملاقات محرمانه محمدرضاخاتمی و مهدی‌هاشمی در آلمان

محمدرضا خاتمی که اخیراً با همسرش به آلمان سفر کرده بود، ملاقات محرمانه‌ای با مهدی هاشمی رفسنجانی داشته است.

به گزارش رجانیوز، بنا به گفته چند تن از افراد مورد وثوق خارج از کشور، دیدار محمدرضا خاتمی و مهدی هاشمی که ساعتی طول کشیده است اما از مطالب مطرح شده در این دیدار، اطلاعی در دست نیست.

زهرا اشراقی همسر محمدرضا خاتمی وی را در این دیدار همراهی کرده است و دختر و داماد خاتمی نیز که ساکن انگلیس هستند، به آن‌ها در آلمان ملحق شده‌اند.

گفته می‌شود که خاتمی در این سفر، یک واحد منزل مسکونی را در مونیخ آلمان خریداری کرده است.

محمد رضا خاتمی هفته گذشته در گفت‌وگو با روزنامه شرق، زندگی در جامعه ایران را به‌دلیل آنچه که وی مقاومت بسیار زیاد در برابر تغییر و تحول‌خواهی می‌خواند، سخت خوانده بود.

مهدی هاشمی از مرداد ماه سال گذشته از کشور خارج شده و علی‌رغم تأکید مقامات قضایی و اطلاعاتی کشور مبنی بر بازگشت به ایران و پاسخگویی به اتهاماتش در خصوص حوادث پس از انتخابات، از این اقدام خودداری کرده است.

وزیر اطلاعات چندی پیش تأکید کرد که حکم جلب مهدی هاشمی صادر شده است.

پاسخ فائزه هاشمی به علی مطهری: احمدی نژاد مقصر نبود

فائزه هاشمی در خصوص لفظ فتنه گفت: من با لفظ فتنه در این دوران موافقم اما نه با تعبیری که رایج است که معترضین به نتایج انتخابات را فتنه گر می دانند، من معتقدم که فتنه جریان مقابل است چون آن جریانی که انتخابات طی کرد خودش یک فتنه بزرگی بود.
به گزارش جهان وی که با یک رسانه اصلاح طلب گفت وگو می کرد، با بیان اینکه هنوز هم دیر نشده است و نظام می تواند ماجرای تقلب را مجدداً بررسی کند اظهار داشت: اعتراضات خیابانی همه به این دلیل بود که می خواستند ببینند رأی شان کجا رفته است.

وی درخصوص ریشه های این اعتراضات، بدون اشاره به نام کسی، ادعای مطهری مبنی بر اینکه احمدی نژاد و مناظره او ریشه اعتراضات خیابانی بوده است را رد کرد و گفت: اینکه ریشه حوادث بعد از انتخابات به مناظره ها برمی گردد من اعتقاد ندارم. به این خاطر که به نظر من بعضی برنامه ها از قبل چیده شده بود. در واقع حرف هایی که در این مناظره زده شده بود یک ابزاری بود در جهت پیشبرد همان برنامه هایی که طراحی شده بود و حوادث بعد از انتخابات هم اعتراض به آن مناظره نبود بلکه اعتراض به اینکه؛ "رأی ما کجاست؟" بود و احساس شد که رأی واقعی خوانده نشده است.

توصیه خاتمی به موسوی درخصوص زهرا رهنورد!

دیدار اخیر خاتمی و موسوی همراه با طرح موضوع برخی مواضع تند زهرا رهنورد به بحث و اختلاف  کشیده شد. 

به گزارش خبرنگار سیاسی جهان خاتمی و موسوی به تازگی با یکدیگر دیدار کردند و به بررسی وضعیت کنونی جریان اصلاحات و جریان موسوم به جنبش سبز پرداختند.
 
برپایه این گزارش موسوی در این دیدار باردیگر انتقادات خود از عدم همراهی خاتمی را مطرح کرده و خواستار تحرک بیشتر وی شد.
 
موسوی گفت: ".... وقتی شما کنارکشیدید اختلافات هم زیاد شده است.باید در متن ماجرا باشید ...."
 
خاتمی نیز در این دیدار با انتقاد از برخی مواضع موسوی به وی خاطرنشان کرد".... شما تنها به نگارش بیانیه‌های تند می‌پردازی و تمام ذهن خود را معطوف این نکته کرده‌ای......باید به سمت برنامه ریزی بیشتر حرکت کنیم . این موضوع یکی از مباحث انتقادی درباره عملکرد شما در جلسات دوره‌ای شده است......شما باید بپذیرید که هزینه تندروی‌های شما و خانم رهنورد را باید بدهیم و این نکته آسیب‌پذیری ما را بیشتر کرده است...."

رفتار شتابزده موسوی پس از انتخابات و تلاش وی در همراهی با جریان‌های ضد انقلاب و سلطنت‌طلب سرخوردگی جریان ناکام اصلاحات را به دنبال داشته است و بسیاری از سران این جریان موسوی را عامل طرد کامل خود از صحنه سیاسی ایران معرفی می‌کنند. موسوی به تازگی برای یافتن منفذی برای ادامه حیات سیاسی دیدارهای خود را گسترش داده است .

درحال حاضر این خاتمی است که رهبری جریان موسوم به سبز را به دست گرفته است.موسوی و کروبی مجبور شدند رهبری خاتمی را به دلیل میانه روی و طرفداران بیشتر بپذیرند.خاتمی توانست در چند ماه گذشته موسوی و کروبی را مجاب کند که مخالفت با نظام نباید از طریق دعوت به خیابانها انجام شود.

مرخصی به چهره‌ای که مهدی هاشمی را از ایران فراری داد

در میان افرادی که به عنوان متهم و مجرم در جریان آشوب‌های خیابانی سال گذشته توسط مراجع قضایی، بازداشت و محاکمه شدند، افرادی بودند که به دلیل سخنان و اظهارات خود در دادگاه‌، مورد توجه ویژه قرار گرفتند.

محمدعلی ابطحی، محمد عطریانفر، سعید حجاریان، سعید شریعتی و نیز حمزه کرمی از جمله این افراد بودند که به خاطر اعترافات خود، به چهره‌های جنجالی سال گذشته معروف شدند.

در این میان، اظهارات حمزه کرمی درباره نقش فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت در این آشوب‌ها، بازتاب گسترده‌ای در میان رسانه‌های خبری و افکار عمومی داشت.

کرمی، مدیر سایت جمهوریت و از مدیران ارشد دانشگاه آزاد بود که سال گذشته به جرم اقدام علیه امنیت ملی بازداشت شد و با رای دادگاه به تحمل 11 سال حبس محکوم شد.

نقش مهدی هاشمی در فتنه 88 از زبان کرمی

کرمی در جریان برگزاری دادگاه رسیدگی به اتهامات افراد بازداشت شده در آشوب‌های تهران، ضمن اشاره به نقش مهدی هاشمی در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 گفت: در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت، مهدی هاشمی نقش موثری داشت. وی معتقد بود که انتخابات در ایران با پول بیت المال برگزار می‌شود و اعتقادی به هزینه شخصی برای انتخابات نداشت. لذا بنده با وی صحبت کردم و البته گوشزد هم کردم که استفاده از پول بیت المال در انتخابات جرم است ولی مهدی هاشمی نمی‌پذیرفت.

وی اضافه کرد: با فشار مهدی هاشمی از سازمان بهینه سازی مصرف سوخت به منظور تبلیغات در دوره نهم انتخابات ریاست جمهوری برای پدرش یعنی آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی پول برداشت می‌شد و مهدی هاشمی پس از شکست پدرش در انتخابات به اقدامات خود ادامه داد و مابقی پول‌های باقی مانده و بدهکار شده خود را نیز به شرکت‌هایی که برای پدرش تبلیغ می کردند، پرداخت کرد.

کرمی همچنین درباره مسائل رخ داده در انتخابات دهم ریاست جمهوری، تاکید کرد: مهدی هاشمی با بنده صحبت کرده و گفت که ما باید برای انتخابات کار رسانه‌ای قویی‌ای را آغاز کنیم. چند روز بعد هم در جلسه ای جاسبی به بنده گفت که باید هر کاری انجام دهیم تا هر کسی به غیر از احمدی نژاد رئیس جمهور شود. از این رو ما نیز سایت جمهوریت را با مدیریت رسمی مهدی هاشمی راه اندازی کردیم، البته چند روز بعد جاسبی با تغییر نظر به ما اطلاع داد که بنده می‌خواهم در انتخابات بدون موضع باشم لذا دستور تعطیلی سایت جمهوریت را صادر کرد ولی با فشارهای هاشمی این سایت به کار خود همچنان ادامه داد.

وی افزود: سایت جمهوریت ابتدا قرار بود از کاندیدایی در انتخابات حمایت و نسبت به دولت نهم نیز نقدهایی داشته باشد ولی با فشارهای مهدی هاشمی، این سایت تبدیل به سایت تضعیف کننده سازمان های نظامی از جمله بسیج و سپاه و سازمان‌های دولتی شد و حتی این سایت خدمات دولت را نیز پول پاشی معرفی می‌کرد و کار به جایی کشید که این سایت بر خلاف واقعیت، شبهه تقلب در انتخابات را تلقین کرد.

نظر عضو حزب مشارکت درباره حمزه کرمی

در همین راستا و چند روز بعد از اعلام حکم کرمی، علی اصغر شفیعیان، عضو بخش تبلیغات ستاد میرحسین موسوی در انتخابات ریاست جمهوری، در یادداشتی که در وبلاگ شخصی خود منتشر کرد، با اشاره به خبر محکومیت برخی از نویسندگان سایت "جمهوریت"  نظیر حمزه کرمی توسط دادگاه، از "مهدی هاشمی" به عنوان مسئول اصلی این سایت نام برد و خواهان رسیدگی قضایی به پرونده وی شد.

این عضو حزب مشارکت خطاب به مهدی هاشمی نوشت: "به خدا اگر جای مهدی هاشمی بودم، لحظه‌ای خوابم نمی‌برد که الان کرمی و باستانی و نوربخش کجایند؟ خانواده هایشان چه می‌کشند؟ نمی‌دانم مهدی هاشمی چطور به دروغ می‌گوید که دارد هم در خارج دکترا می‌خواند که معلوم نیست کدام کشور و کدام دانشگاه است و هم مدعی است که همزمان دارد در کشورهای مختلف به شعبه‌های دانشگاه آزاد سر می‌زند."

گفتنی است مهدی هاشمی رفسنجانی، فرزند رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، چند روز پس از چهارمین دادگاه متهمان کودتای مخملی، ایران را به مقصد انگلیس ترک کرد و تاکنون به ایران بازنگشته است.

گاو!

گفت: محسن کدیور بعد از بازگشت از دومین سفر خود به اسرائیل، نامه سرگشاده ای خطاب به هاشمی رفسنجانی و علیه رهبر انقلاب نوشته است.

گفتم: خواسته از خجالت نتانیاهو دربیاد!
گفت: چند گروه ضدانقلاب دیگر هم به وی اعتراض کرده و گفته اند، نوشتن این نامه بعد از سفر به اسرائیل، احمقانه بوده است زیرا جمهوری اسلامی دشمنی اسرائیل با خود را افتخار می داند و از نامه کدیور ناراحت نمی شود.
گفتم: یکی از سایت های وابسته به مارکسیست ها نوشته این اقدام کدیور از روی ناچاری بوده و خودش هم می دانسته که چند هفته بعد از سفر به اسرائیل نباید این نامه را می نوشت.
گفت: پس چرا نوشت؟!
گفتم: چه عرض کنم؟! یارو رفت دکتر و گفت؛ آقای دکتر، همه به من میگن گاو. دکتر پرسید از کی تا حالا؟ گفت؛ از همون وقت که گوساله بودم!

کروبی:احمدی نژاد مشکوک است

برخی اخبار و تحلیل ها حاکی از آن است که کروبی برای فراموش نشدن از رهبری جنبش سبز، دیدارهای خود را افزایش داده است و هر روز به بهانه های مختلف تلاش می کند در صدر اخبار رسانه های سبز قرار گیرد.

به گزارش جهان، آگاهان سیاسی معتقدند که اختلاف بر سر رهبری جنبش سبز میان خاتمی و موسوی است و کروبی در این بین مورد بی توجهی قرار گرفته است.

از این رو کروبی هر روز تلاش می کند تا با مواضع تندتر از قبل جایگاه خود را در صدرنشینی اخبار رسانه های ضدانقلاب از دست ندهد.

وی که اخیراً در دیدار با خانواده یک زندانی گفته بود نظام شاه بهتر از وضعیت حالا بود، در جمع دیگری به عملکرد رئیس جمهور اشاره کرد و وی را مشکوک خواند.

کروبی که پیش از این رئیس جمهور کشور را دعوت به بازگشت در آغوش ملت کرده بود، اینبار تصریح کرد: مدیریت جهانی، عدم تمکین در قبال قانون، تضعیف نهادهای مردمی از طریق عدم تمکین و زورگویی، سوءاستفاده از مقدسات، دروغ گویی، دخالت و تصمیم گیری در حریم خصوصی خانواده ها (میزان بچه دار شدن)، خس و خاشاک خواندن ملت بزرگ ایران و .. بس نبود که امروز گستاخانه تک حزبی را مطرح می کنند!!

کروبی همچنین با بیان اینکه اظهارات احمدی نژاد مشکوک است، وی را طرفدار اسلام طالبانی دانست. وی البته در انتها پیش بینی کرد که دولت احمدی نژاد به دلایلی نمی تواند خیلی سرکار و پابرجا بماند

پسرم بسیجی بود/ عامل همه خونهای ریخته شده موسوی و کروبی هستند

غلامرضا فیض پدر شهید محمد فیض از شهدای فتنه پس از انتخابات سال گذشته در پاسخ به سوال یک روزنامه نگار فراری اظهار داشت: کسی که در راه انقلاب و نظام فداکاری کند، این برایش زیبا‌ترین چیز است  

به گزارش رجانیوز، «فرزند من بسیجی بود و در راه نظام و اسلام و ولایت فقیه به شهادت رسید. ما ساکن مشهد هستیم اما محمد حسین روز سی خرداد در تهران بود البته هیچ ماموریتی آن روز نداشت. تا آنجایی که من اطلاع دارم آن روز هیچ یک از بسیجیان و نیروهای نظامی مسلح نبودند...» این ها گفته های پدر محمد حسین فیض یکی از بسیجیان جان باخته در راهپیمایی سی خرداد است که با سایت حامی موسوی گفتگو کرده است. غلامرضا فیض می گوید: « خانواده این شهید به احمدی نژاد رأی داده است و حاضر هستیم بقیه فرزندان خود را در راه عشق به اسلام و ولایت تقدیم کنیم». وی تاکید می کند: «اطمینان دارم سایت های هوادار موسوی گفته های مرا منتشر نمی کنند».   

 خبرگزاری فارس و رسانه های هوادار دولت نیز پیش از این نوشته اند: این بسیجی شهید در روز سی خرداد برای لبیک گفتن به رهبری از کرج عازم تهران شده است. 

 شبکه ایران نیز نوشته است مادر وی روز سی خرداد ماه 1388 را فراموش نمی کند و می گوید فرزند من قابل رهبری را ندارد. اگرچه برخی ها می گویند محمد حسین فیض همانند محسن روح الامینی که در کهریزک و در اثر شکنجه جان باخته است، عقیده متفاوتی نسبت به خانواده خود داشت اما خانواده محمد حسین این گفته ها را تکذیب می کنند و می گویند او عاشق ولایت بوده است. به هر تقدیر در شرایطی که فرزندشان جان خود را در راهپیمایی سی خرداد از دست داده است هر آنچه خانواده اش بگویند معرف او خواهد بود. گفتگوی جرس با غلامرضا فیض در پی می آید:

افشا شدن رویکردهای جدید مافیای قدرت

پس از اینکه مافیای قدرت موفق شد در گام اول با سیاسی جلوه دادن پیگیری های صورت گرفته جهت پایان دادن سیطره اش بر خوان گسترده دانشگاه آزاد، مانع از اجرای مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص وقف اموال دانشگاه آزاد و تغییر اعضای هیات امنای دانشگاه مذکور شود، طراحی لازم برای برداشتن گام های دیگری را انجام داده است .

در همین راستا برخی از اعضای هیات امنای دانشگاه مذکور که کوس رسوای ارتباط علنی آنها با عناصر بدنام، متوهم، بی خرد و دشمن سوئی چون کروبی و موسوی قبلا به صدا درآمده ولی خود را در سایه نام نیک و تبار خانوادگی مخفی کرده اند، نقشی محوری را بر عهده گرفته و قصد داردند طی تماس با برخی از مراجع و علمای طراز اول کشور، با ارایه اطلاعات غلط به هر نحو ممکن نظر مساعد فقهی آنان را پیرامون صحیح بودن مقوله وقف دانشگاه آزاد کسب نمایند.

در این زمینه قرار است تماس هایی با حضرات آیات جوادی آملی، مظاهری، امینی، موسوی اردبیلی و . . . برقرار شده و نقطه نظرات آنان در این زمینه جلب گردد .

این وضعیت در شرایطی رخ می دهد که مقام معظم رهبری اخیرا دستور تشکیل هیات فقهی و حقوقی خاصی را برای بررسی موضوع وقف دانشگاه آزاد صادر کرده اند ولی مافیای قدرت که یک شاخه آن در کمیسیون آموزش و تحقیقات مجالس هفتم و هشتم لانه کرده در تلاش است تا با این اقدام خود بر روند فعالیت هیات مذکور تاثیر بگذارد.

از دیگر برنامه هایی که از سوی مافیای قدرت طراحی و وارد فاز اجرایی شده است، موضوع تغییر ریاست دانشگاه آزاد اسلامی می باشد چرا که به زعم آنان ریاست دانشگاه آزاد، سطح استراتژیک دعوای شورای عالی انقلاب فرهنگی از تغییر اعضای هیات امنا و رد موضوع وقف که به سیطره خانوادگی و موروثی آنان پایان می دهد، به تغییر ریاست دانشگاه تنزل یافته  و بحث دعوای مذکور به زعم آنان خاتمه یافته تلقی خواهد شد .

در همین رابطه چند تن از اعضای هیات امنا که خود را مالک بدون منازع  دانشگاه آزاد می دانند بدون هماهنگی و مشورت با سایر اعضای هیات مذکور، مذاکراتی پنهانی را با تعدادی برای پذیرش سرپرستی دانشگاه داشته و سعی دارند روند تغییر ریاست دانشگاه را به یکباره اعلام و اجرا نمایند .

بدیهی است با این اقدام آنان شورای عالی انقلاب فرهنگی بدلیل عدم هماهنگی قبلی مجبور به واکنش شده و دعواهای جدید متوجه موضوع ریاست دانشگاه آزاد اسلامی خواهد شد، نه موضوع وقف و هیات امنا !؟!

از دیگر رویکردهای مافیای قدرت قیاس دانشگاه آزاد با سایر دانشگاه هایی است که توسط روحانیون اداره می شود .

در این رویکرد قرار است سلسله مقالات و نوشته هایی پیرامون ضرورت پیوند حوزه و دانشگاه در رسانه ها درج و با طرح مثال هایی از دانشگاه های موفقی همچون امام صادق (ع)، علوم حدیث و دانشگاه مفید که توسط روحانیون بلند پایه اداره می شوند اینگونه مطرح گردد که مزیت دانشگاه آزاد این است که در مدیریت کلان آن فردی روحانی می باشد .

ولی طراحان این رویکرد از یاد برده اند که برخی واحد های دانشگاه آزاد خصوصا واحدهای تهرانی آن، هم اکنون بدترین شرایط ممکن را در ترویج بی عدالتی و اخذ مبالغ کلان غیر قابل توجیه در سطح دانشگاه آزاد داشته و طرح موضوع میدیریت کلان دانشگاه آزاد توسط فردی روحانی که حتی حاضر نیست در برابر تخلفات آشکار فرزندانش کوچکترین واکنشی نشان دهد و از مدافعان چشم بسته آنان است، تنها به ایجاد وهن پیرامون روحانیت عادل و انقلابی خواهد انجامید .